حسن عباسي در دانشگاه شريف: عملگرايي نياز امروز جامعهي ماست دولت به مركز استراتژيك نگاهي لوكس دارد
دكتر حسن عباسي گفت: عملگرايي نياز امروز جامعهي ماست و عمل بايد در چارچوب طرح باشد وگرنه هر دولت بايد از نو كارهايي را انجام دهد. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، رييس مركز بررسيهاي دكترينال امنيت بدون مرز در برنامهي بسيج دانشجويي در دانشگاه صنعتي شريف دربارهي نقش جنبش دانشجويي در نقد هر جريان سياسي گفت: جنبش دانشجويي رد و يا تاييد هر جرياني را از حيث استراتژيها و جهتگيريهايش به سمت آينده تعريف ميكند. وي دربارهي عرصه عوام اظهار داشت: عرصهي عوام به دنبال طرحهاي تاكنيكي هستند و گزارههاي عوام شخصي، كوتاهمدت و آني است. در بخش عام نسبت جنبش دانشجويي را بايد با فعل و انفعالات تعريف كرد. وي در پاسخ به پرسشي دربارهي اينكه چرا با وجود كارهاي متعدد كه در جامعه انجام ميشود مردم رضايت كامل ندارند؟، گفت: به اين دليل كه توان عرصهسازي وجود ندارد و به عبارت ديگر توانايي اين نيست كه كارهايي را كه براي مردم انجام ميدهند به عرصه تبديل كنند. عباسي عرصهسازي را امري حائز اهميت دانست و گفت: به طور نمونه آمريكا با عرصهسازي كارهاي خودشان را مشروع جلوه ميدهند. وي گفت: جنبش دانشجويي حركتهايي را مشروع ميكنند اما بعد با افتادن در دست منابع قدرت به دليل قطع ارتباط با حوزهي گفتمان اين منابع كار را رها ميكنند. وي همچنين فعل و انفعالات جنبش دانشجويي را از روشنفكران حوزوي و دانشگاهي به مراتب بالاتر دانست. عباسي اظهار داشت: جنبش دانشجويي در ابتدا بايد نسبت خودش را با حقيقت هر چيزي تعريف كند و دولت و مردم را در اين چارچوب بسنجند. در دومين مرحله جنبش دانشجويي به عنوان عنصر موثر در همهي عرصهها، نسبتش را با كل عرصه بايد تعريف كند و در اينجا جنبش دانشجويي نميتواند نسبت به طرحهاي استراتژيكي و تاكتيكي و يا مفهومسازي بيتفاوت باشد. جنبش دانشجويي بايد با تبيين طرحهاي استراتژيكي در حوزهي فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و امنيتي به پيگيري و نقد آنها بپردازد و در اينجا عرصهسازي خواص در عرصهسازي استراتژيك موثر است. همچنين جنبش دانشجويي بايد نسبت خود را با عرصهي عوام و تودهها تعريف كند، در اين مرحله حوزههاي تكنيكي براي جنبش دانشجويي حائز اهميت است و بايد نيازهاي مقطعي مردم را تعريف كنند و نسبت دولت با مردم را از آن حيث پيگيري كنند. وي پرسيد: نسبت جنبش دانشجويي با مفاهيم دولت قبلي چيست؛ به طور نمونه با مفاهيمي چون دولت سازندگي، دولت اصلاحات و ... جنبش دانشجويي بايد نسبت خودش را با كل مفاهيم رايج گفتمان حاكم غالب بر جهان تعريف كند. گفتمانهايي مثل ليبراليسم و گفتمان دموكراسيخواهي و ... سومين مرحله، تعريف جنبش دانشجويي در تعامل با مفاهيم دولت فعلي است. در حال حاضر هركدام از اين مفاهيم بايد موشكافي شود و كارشناسان فن، آنها را ارزيابي كنند و تشكلهاي دانشجويي نسبتشان را با اين مفاهيم كاملا بيان كنند. عباسي گفت: خود جنبش دانشجويي بايد به يك سيستم فعال در مفهومسازي تبديل شود و جامعه و دولت مردم را به درون اين مفهوم دعوت كند. امروز جنبشهاي دانشجويي امكان اين را دارند حركتهايي را دنبال كنند كه رفورميسم جامعهي مدني در دوم خرداد 76 و اصولگرايي پراگماتيسم سوم تير رقم زدهاند. وي عدالت بيان شده در دولت جديد را گزارهاي كلي و عام بيان كرد و اظهار داشت: جنبش دانشجويي با تبيين و تعريف روند عدالتمحوري و مطالبهي عدالت در محيط دانشگاهي ميتواند مطالبهي انصاف و قسم را صورت دهد. اين همان پارادايمسازي است كه اگر امروز شروع شود 4 تا 8 سال آينده جواب خواهد داد. شيوهي پارادايمسازي جمع بين افراط و تفريط گذشته است و در حال حاضر دولت نهم در صورتي كه بخواهد موفق باشد فرد و جمع را بايد با هم در نظر بگيرد. عباسي يكي از نقدهاي جدي دولت را اينگونه عنوان داشت: به چه دليل بعد از گذشت پنج ماه رييس مركز تحقيقات استراتژيك دولت بايد انتخاب شود و اين امر نشاندهندهي نگاه لوكس و عدم اهميت دولت به چنين مركزي است. انتهاي پيام