« آنچه كه امروزه مرمت ايران بيش از هرچيز از آن رنج مي‌برد به‌روز نبودن علم و تكنولوژي مرمت است. » اين مطلب بخشي از يادداشتي است كه آيت آزاداگان - كارشناس مرمت ابنيه‌ي تاريخي - كه در سال‌هاي 82 و 83 به‌عنوان كارشناس مرمت در پژوهشكده‌ي بنياد پارسه - پاسارگاد به مستندنگاري، جمع‌آوري اسناد و پژوهش مشغول بوده است، در اختيار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، قرار داده است. مطلب آزادگان به اين ترتيب آغاز شده است: «اينجا پارسه است؛ پارسه. خاكش مقدس است. اينجا مي‌تواني اكسير عشق بيابي و زرشوي. ميعادگاه است؛ ميعادگاه عاشقان فرهنگ و تمدن. پارسه يا همان تخت ‌جمشيد يكي از پايتخت‌هاي هخامنشي كه از ديرباز مورد توجه تاريخ‌نويسان، سياحان، ايران‌شناسان و... بوده است و آثار منقوش به‌جاي مانده بر روي كاخ‌هاي هخامنشي و آنچه در تاريخ و ادبيات كهن به آن برمي‌خوريم نشان‌گر اين موضوع است. از اوايل سده‌ي 13 هجري شمسي كه كارهاي پژوهشي بر روي ويرانه‌هاي به‌جاي مانده آغاز گرديد، تاكنون پژوهشگران و دانشمندان زيادي در قالب گروه‌هاي پژوهشي در اين مجموعه فعاليت داشته‌اند؛ يكي از آخرين گروه‌هاي پژوهشي كه تاامروز در اين مجموعه‌ي با ارزش به امر پژوهش مشغول بوده، پژوهشكده‌ي پارسه - پارسارگاد است كه توان انجام عمليات اجرايي را به‌صورت گسترده دارد (براساس اساسنامه‌ي آن). » وي در ادامه فعاليت‌هاي مرمتي انجام‌شده در تخت ‌جمشيد (پارسه) را به‌صورت اجمالي چنين توضيح داده است: « از اوايل سده‌ي 13 هجري شمسي تا رخداد بهمن 57 فعاليت‌هايي توسط گروه‌هايي همچون گروه باستان‌شناسي موسسه‌ي شرق‌شناسي شيكاگو و يا شركت مرمتي ايتاليايي ايزمئو (i.s.meo) صورت گرفت و بعد از بهمن 57 كه ديگر، فعاليت‌ها به‌دست فرهنگ دوستان ايراني سپرده شد، مرمت‌كاران شرافتمند ايراني در اين سال‌ها زحمات بسيار زيادي متحمل شدند؛ اما بايد ديد كه ادامه‌ي اين راه چگونه بايد صورت گيرد. اگر مباني نظري مرمت و قطعنامه‌ها و منشورهاي مرمتي را ورقي بزنيم نتيجه معلوم است!!! » وي كه معتقد است آنچه كه امروزه مرمت ايران بيش از هرچيز از آن رنج مي‌برد به‌روز نبودن علم و تكنولوژي مرمت است در ادامه‌ي مطلب خود اين پرسش‌ها را مطرح كرده است: « چرا از معماري يونان و روم در كتب تاريخ هنر و معماري، مقاله‌هاي متعدد است ولي از كاخ‌هاي پارسه نيست؟ چرا هنوز فكر مي‌كنيم كه بهترين مواد مرمتي سيمان و چسب سنگ است؟ چرا گردشگري كه از مجموعه بازديد مي‌كند در برزن جنوبي، برزن شمالي و باروهاي كوه مهر بي‌اطلاع است؟ چرا اكثر بازديدكنندگان از سيستم فاضلاب پارسه بي‌خبرند؟ چرا هنوز نقشه‌هاي اشميت جزو دقيق‌ترين نقشه‌هاست؟ چرا هنوز آن‌طور كه شايسته است پاي دستگاه‌هاي فتوگرامتري و تكنولوژي نقشه‌برداري ليزري به اين مجموعه باز نشده است؟ چرا پژوهشكده‌ي پارسه به شبكه‌ي اينترنت متصل نيست؟ پارك پرديس كه در حريم درجه‌ي يك تخت‌جمشيد است، ماه‌هاست كه آن‌طور كه بايد از آن بهره‌برداري نشده و شايد بتوان گفت اصلا مورد استفاده قرا نگرفته است. » انتهاي پيام