بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي استان تهران پيرامون حوادث اخير فرانسه بيانيه‌اي تحليلي صادر كرد. به گزارش ايسنا در اين بيانيه آمده است: از ديرباز وقتي در محافل علمي و دانشگاهي، نقادان ليبرال دموكراسي لب به سخن مي‌گشودند و بر ناكارآمدي آن تاكيد مي‌كردند، بلافاصله طرفداران ليبرال دموكراسي، نمونه‌ي موفق و عيني آن را فرانسه مي‌دانستند، فرانسه را مهد دموكراسي و انقلاب آن را بهترين و شعار‌هاي آن يعني آزادي، برابري و برادري – را بهترين شعار‌ها مي‌دانستند اگرچه شعار‌هاي آن زيبا و مبني بر فطرت انساني است. اما آنان كه حاكميت بر انسان‌ها را از آن خدا مي‌دانستند، نيك دريافته بودند كه اين شعار‌هاي زيبا در زير لواي ليبرال دموكراسي و زمين شوره زار آن رشد نخواهد كرد. زيرا وقتي فرد و منافع فردي محور قرار گرفت نه برادري مفهوم دارد و نه برابري. سال‌ها پس از بزك كردن ديو ليبرال دموكراسي، غريبان كه مساله‌ي آزادي،‌ حقوق اجتماعي و مشاركت را امور حل شده و نهادينه شده فرض كرده بودند و « دولت رفاه » را به عنوان شعار خود براي جلب افكار عمومي قرار دادند، اما حوادث اخير نشان داد كه نه تنها دولت رفاه، بلكه پيش نياز‌هاي آن نيز در غرب تحقق نيافته است و چون غول رسانه‌هاي خبري آنان ملت اروپا را در مسيري رانده‌اند كه فراتر از ليبرال دموكراسي هيچ نوع حكومتي وجود ندارد. لذا مبارزه‌ي سياسي براي تساوي طلبي در فرصت‌ها را امري تحقق يافته تلقي مي‌كردند. اما حوادث اخير فرانسه نشان داد كه در زير اين نقاب دروغين، شكاف بين‌ فقر و غنا، مركز و پيرامون، سفيد و سياه، مسلمان و غير مسلمان، مهاجر و بومي به پرتگاهي براي مهد دموكراسي تبديل شده است و همان گونه كه انقلاب فرانسه، طي فرآيندي طولاني كشور‌هاي ديگر اروپايي را متاثر كرد، الگوي امروز فرانسه نيز به ديگر كشور‌هاي اروپايي تسري خواهد يافت و به اميد و لطف خدا، حوادث اخير اروپا منشاء تحولات بزرگ در جهان خواهد شد و علماي مغرب زمين در تئوري‌هاي تجويزي خود بازنگري جدي خواهند كرد و عقل غربي را كه ماحصل آن سود و لذت منافع فردي است يكبار ديگر باز تعريف خواهند كرد و با تلفيق كردن شهود و عرفان و معنويت با عقلانيت، تصويري از انسان كامل را به نمايش خواهند گذاشت. تصويري چند بعدي و كامل از انسان تنها راه صحيح برنامه ريزي براي زندگي اوست و همه‌ي آسيب‌هاي جدي اروپايي امروز از نگاه تك ساحتي ناشي مي‌شود و و حوادث اخير ثابت كرده زير لواي بهترين حكومت‌هاي ليبرال نمي‌توان منافع عمومي را محترم شمرد و تنها راه چاره براي انسان « شي گشته » در مغرب زمين، بازگشت به خويشتن است، خويشتني كه با فطرت الهي او سازگار شود. انتهاي پيام