آقاجري در پاسخ به دانشجويان: جنبش دانشجويي در قدرت، نه جنبش است نه دانشجويي
هاشم آقاجري پس از سخنراني در مراسم مراسم «بزرگداشت روز ملي آزادي انديشه و بيان» در دانشگاه تهران، به برخي از پرسشهاي دانشجويان پاسخ گفت. به گزارش خبرنگار ايسنا وي گفت: به همان دلايلي كه بردگي محكوم است، آزادي محترم و حق انسان است. بردگي يعني انسان، مالك و صاحب و حاكم بر خود نباشد؛ تاريخ امحاي بردگي تاريخ بسط فرآيند آزادي است. آزادي فقط تاريخ نفي سلطه غير بر جسم نيست؛ گسيختن زنجيرها از دست و پاي بشر است. تاريخ بشر تاريخ رهايي انسان و تكامل روح و جان و خرد آدمي است. در بين اين سخنان آقاجري، يكي از دانشجويان فرياد زد: شيخ فضل الله هم بايد حرفش را بزند، شيخ فضل الله هم بايد آزاد باشد. اقاجري گفت: شيخ فضل الله هم حرفش را بزند. در يك جامعهي عاري از بردگي و مبتني بر آزادي روح، جان و خرد آزاد است. راهيان شيخ فضل الله نوري امروز هم گفتوگو كنند. من زماني كه در زندان بودم از جناب آقاي مصباح يزدي براي مناظره دعوت كردم. الان هم از ايشان دعوت ميكنم؛ امروز هم آن دعوت را تكرار ميكنم. گرچه حاضر نشدهام تاكنون در مقابل اين صوت و تصوير (صدا وسيما) حاضر شوم، امروز حاضرم با جناب آقاي مصباح يزدي در يك مناظرهي پخش مستقيم روبرو شوم. آزادي گفتوگو، اين چيزي است كه ما به آن نياز داريم، شما دانشجويان سنگربان دفاع از حقوق انساني هستيد. آقاجري در پاسخ به يكي از دانشجويان مبني بر اينكه آيا همين كه ميگوييد آزادي نيست خود دليل آزادي نيست؟ گفت: اين استدلال درست نيست. كسي كه جرات ميكند در يك فضاي غير آزاد صحبت كند ريسك ميكند براي اينكه نميداند بعد از اينكه صحبتش تمام شد چه بر سر او ميايد. امروز وضعيت آزاديبيان البته از زمان قبل از انقلاب بهتر است، اين سخنراني را ميتوان فعلا در اين دانشگاه در ميان دانشجويان برگزار كرد، ولي معلوم نيست كه بشود در شهر نيز اين گونه سخن گفت. بايد فضايي به وجود بيايد كه متفاوتترين انديشمندان هم بتوانند حرف بزنند. وي ادامه داد: آزادي مسالهي صاحبان انديشه در همهي جوامع است و ملاك آن هم اين است كه مخالفان قدرت حق سخن گفتن داشته باشند. تودهي مردم مشكلات و نيازهاي فوريتري دارند كه معمولاً هم كمتر به آزادي ميانديشند. در اينكه ما چقدر از آزادي فاصله داريم بايد فكر كرد، عدم آزادي به زيان صاحبان قدرت است. وي در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان دربارهي علت برخورد با او در سخنراني همدان گفت: مساله به كار بردن آن لفظ نبود، برويد متن سخنراني را بخوانيد تا بدانيد كه چرا بعضيها اين قدر دردشان گرفت. ما نيازمند دموكراسي حقيقي و برابري حقيقي در كنار برابري حقوقي هستيم. همچنين در ادامه وي در پاسخ به يكي از دانشجويان دربارهي تاثير دخالت خارجي در ايران گفت: دموكراسي سوغاتي نيست كه بسته بندي و منتقل شود؛ يك فرهنگ، جنبش و روحيه و ساختار است، ساختاري كه كنشگران بايد آن را حفظ كنند. كساني كه چشم ميدوزند تا دستي از غيب برآيد به جايي نميرسند. هيچ قدرتي نميتواند جامعهاي را كه آمادگي ندارد تبديل به جامعهاي كند كه خود ميخواهد. يكي از دانشجويان از آقاجري پرسيد: با كدام مباني از هاشمي رفسنجاني در انتخابات دفاع كرديد؟ اصلاح طلبان و گنجي كه در دوران رياست جمهوري ايشان، نقدهاي اساسي به وي داشتند. آقاجري گفت: فكر نميكنم گنجي در انتخابات از هاشمي حمايت كرد. من در انتخابات شركت نكردم، به آقاي هاشمي هم راي ندادم. آقاجري در پاسخ به دانشجويي مبني بر وظيفهي جنبش دانشجويي در زمان حال و با توجه به گستردگي احزاب و آنچه كه حضور آنها در دانشگاه ميخواند، گفت: جنبش دانشجويي يك مقولهي مستقل است البته احزاب ميتوانند شاخههاي دانشجويي خود را داشته باشند. وي با اشاره به وجود حزبي پيشرفته در كشورهايي از جمله فرانسه و انگلستان گفت: نارسايي و مشكلات ساختار حزبي و به طور كلي ساختار سياسي در ايران مشكلاتي را در دانشگاه ايجاد كرده است. اگر امنيت و آزادي وجود داشته باشد كساني كه ميخواهند كار سياسي كنند در احزاب فعاليت ميكنند. اما از آنجايي كه در جامعهي ما احزاب با مشكلات جدي روبرو هستند بخشي از مسووليت احزاب خود به خود در داخل دانشگاه بروز پيدا ميكند و جنبش دانشجويي را ايجاد ميكند. جنبش دانشجويي معلول يك ساختار ويژه است، جنبش دانشجويي بخشي از جنبش روشنفكري است. وي ادامه داد: نسبت احزاب با قدرت تعريف ميشود اما اگر جنبش دانشجويي در قدرت راه پيدا كرد ديگر نه جنبش است نه دانشجويي. جنبش دانشجويي بايد استقلال تشكيلاتي خود را حفظ كند، در عين اينكه با احزاب همفكرش تعامل فكري داشته باشد. انتهاي پيام