عضو جامعه اسلامي دانشجويان: _ جنبش دانشجويي وجود ندارد _ اميدواريم در دانشگاه تغييرات اساسي به وجود بيايد _ آينده در دست حزباللهيهاست، بقيه كف روي آب هستند
يك عضو جامعهي اسلامي دانشجويان با تأكيد بر اينكه به عقيدهي وي «جنبشي به نام جنبش دانشجويي در حال حاضر در ايران وجود ندارد» گفت: البته عدهاي ممكن است خود را منتصب كنند به جريان غالب دانشجويان و ادعا كنند كه جنش دانشجويي هستند. «علوي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: جنبش دانشجويي بايد تعريف و عملكردي پشت سر خود داشته باشد البته نه تعريفي كه در ادبيات غرب دارد، بلكه تعريفي كه در ادبيات اسلامي وجود دارد يعني مطالبات جماعت دانشجو مانند هر جماعت ديگري بايد مطالبات حقيقي مردم باشد و زير علم آن سينه بزند و براي آن خون بدهد؛ سئوال اين است كه در واقع اكنون جنبش دانشجويي چه كارهايي انجام ميدهد؟ وي افزود: جريانات دانشجويي كه قصد حركت اجتماعي داشتند، مطالبتشان با مطالبات مردم فرق كرده است به ويژه در 16 سال گذشته كه پروژههاي مدرنيزاسيون در كشور اجرا شده، ادبيات جريانات دانشجويي ادبيات روشنفكري شده است، در حالي كه ادبيات مردم كوچه و بازار اينها نيست. مطالبهي اوليهي مردم معيشت و سوء عدالت است يا مفاسد اقتصادي است كه در كشور ما رواج پيدا كرده، همچنين عملي كردن شعارهاي حكومت عدل علوي. اينها همان مطالبات مردم كوچه و بازار است كه براي آن انقلاب كردند و پاي آن ايستادند و روزي كه جنبش دانشجويي براي همين مطالبات در كنار مردم ايستاد، تأثيري گذاشت و متقابلا تأثير غالبي نيز از مردم گرفت. علوي با بيان اينكه «مردم حرف جماعت دانشجو را به عنوان حرف مرجع نميپذيرند»، ادامه داد: مردم ميدانند كه متأسفانه جرياناتي كه اسم خود را جريان دانشجويي گذاشتند در دام سياسيكاري باندها، احزاب و گروهها افتادهاند، بنابراين به نظر من، علت كم شدن تأثيرگذاري اين جريان، جدا شدن از بدنهي اجتماع است. وي آنچه را كه شبيخون مدرنيزاسيون ميخواند مهمترين عامل انفعال دانشجويان دانست و تأكيد كرد: عدهاي گمان كردند در دورهي ثبات بايد ادبيات علوي نبوي را كنار گذاشت و غربي و مدرن شد، متأسفانه اين رويه در اقصي نقاط كشور تأثيرات خود را گذاشته از جمله در جريان دانشجويي حتي در دانشگاهها نيز اين ادبيات وارد شده است البته اگر با نگاه خودآگاهي سراغ آنها برويم ضروري است اما در حال حاضر در يك شرايط انفعالي در مقابل اين ادبيات قرار گرفتيم، يعني به دنبال توليد نيستم، لذا جريان دانشجويي كه خوراك فكري آن از جاي ديگري كه دشمن آرمانهاي بدنهي اجتماع است تأمين ميشود نميتواند در راستاي آرمانهاي مردم تأثيرگذار باشد و نميتواند تأثير مثبت داشته باشد. علوي افزود: امروزه بسياري از واژههايي هستند كه حضرت امام خميني(ره) آنها را ابداع كردند و در ميان مردم آن را زنده كردند از جمله "ستكبار جهاني" اما چرا امروز نميتوان از اين كلمه در دانشگاه استفاده كرد؟ يا حتي كلمهي "مستضعف" كه در طول 16 سال گذشته به قشر آسيبپذير تبديل شد، در حالي كه مستضعف خود داراي بار معنايي است كه برميگردد به كسي كه ضعف را ايجاد ميكند، اما "قشر آسيبپذير" يك واژهي منفعل است. بنابراين دليل اينكه چنين وضعيتي به وجود ميآيد يك چيز بيشتر نخواهد بود، آن هم اين است كه ما در برابر دشمن شمارهي يكمان كه امام فرمودند رابطهي ما با او مانند گرگ و ميش است، الان اين ادبيات از حالت گرگ و ميش بيرون آمده و رابطهمان هم با ادبيات و هم دشمنيهاي غربي بدين صورت شده است، به همين دليل است كه جريان دانشجويي خود را تافتهي جدابافته و برتر از مردم ميداند. اين عضو شوراي مركزي جامعهي اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي، تكبر بيش از حد را نيز از دلايل مهم عدم تأثيرگذاري دانست و گفت: جنبش دانشجويي به شدت متكبر است، چراكه خود را روشنفكر جامعه ميداند يعني اسم خود را روشنفكر گذاشته اما نميداند از كجا گزيده ميشود. علوي گفت: آينده در دست حزباللهيهاست، البته منظور گروه خاصي نيست بلكه كلمهي حزبالله يعني جماعتي كه دنبال امر خدا هستند پيروز خواهند شد و بقيه كف روي آب هستند، يك روز مانند شلوار جين مد ميشوند و روز ديگر ميروند، يعني ماندگار نيستند. در حالي كه جريان دانشجويي پيش از انقلاب بسيار فعال بود، البته انقلاب را تودههاي مردم به وجود آوردند و زماني كه به اوج خود رسيد جريان دانشجويي وارد انقلاب شدند. بعيد ميدانم از 3 تير به بعد اين جرياناتي كه گفتم باقي بمانند چراكه اميد ميرود كه در دانشگاه تغييرات اساسي به وجود بيايد و دانشگاهها به سمت انقلاب اصيل و مردم بروند. عضو جامعهي اسلامي دانشجويان، جنبش دانشجويي ايدهآل را حركت در مسير عدالت در راستاي توليد دانست. وي همچنين انتظارات مردم را از جنبش دانشجويي عمل به رسالت متعالي خود عنوان كرد و ادامه داد: اما خواستهي احزاب از از جنبش دانشجويي اين است كه "وجود نداشته باشد" چراكه اگر جنبش با تعريفي كه ارائه شد به وجود بيايد، اولين گروهي كه نابود خواهد شد احزاب خواهند بود و نبايد شك كرد كه اين احزاب چوب لاي چرخ مردم هستند. وي همچنين تصريح كرد: متأسفانه به دليل آن كه بخشي از نظام را احزاب و گروهها اشغال كردهاند، مطالبهي نظام را خدشهدار كرده، اما مطالبات مسؤولان اصولگراي نظام همان مطالبات مردم است و به نظر من، اگر دانشجويان بخواهند جنبش دانشجويي به وجود بياورند شكي نيست كه مسوولان عالي كشور از اين جريان دفاع خواهند كرد، كما اينكه از جريانات عدالتخواهانهاي كه به وجود آمده دفاع كردند، البته متأسفانه انواع غالب جريانات عدالتخواه به قهقرا كشيده شدند و بعضا به دامن احزاب و گروههاي سياسي رفتند. به هر حال، امروز پس از سوم تير، اميد حمايت بدنهي اجرايي نظام يعني دولت از جنبش دانشجويي وجود دارد، اما جنبش دانجشويي نيز بايد حركتي انجام دهد، در حال حاضر ما هيچ حركتي از جنبش دانشجويي پس از سوم تير نديديم، فقط داد و بيداد ميكنند، يعني جنبش دانشجويي فقط حرف ميزند بنابراين اولين جايي را كه بايد اصلاح كنند اطراف خودشان است، چراكه هر دانشجويي در هر دانشگاهي كه تحصيل ميكند مفاسد همان دانشگاه را اصلاح كند و اعتراض حقيقي انجام دهد و تجمعاتي را ترتيب دهند از نوع عدالتخواه، چراكه عدهاي قشر برتر جامعه شدهاند و آنها كساني نيستند جز مسؤولان جامعه كه بايد از آنها مطالبه كرد. انتهاي پيام