* تبعات انفعال جنبش دانشجويي * گفتوگو با سه فعال ديروز و امروز
وضعيت فعلي جنبش دانشجويي و آيندهي فعاليت آن مورد بحث دانشجويان فعال امروز و ديروز در عرصهي سياسي است؛ آيا جنبش دانشجويي همچنان تاثيرگذار است؟ انفعال در آن چه تبعاتي خواهد داشت؟ عضو سازمان ادوار تحكيم: با انفعال جنبش دانشجويي، قواي نظارتي جامعه از دست ميرود عضو شوراي مركزي سازمان ادوار تحكيم وحدت، عواقب انفعال در جنبش دانشجويي را منجر به غيرعقلاني شدن سير تحولات ايران و از بين رفتن قواي نظارتي دانست. «عليرضا سياسيراد» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا اظهار داشت: تبيين كاركرد دورانهاي مختلف فعاليتهاي دانشجويي در ايران بدون توجه به عوامل تأثيرگذاري همچون وضعيت عام جريان روشنفكري، تحولات نظام سياسي و روند عمومي شدن نظام آموزش عالي ممكن نيست، بنابراين بايد گفت جنبش دانشجويي ايران متناسب با شرايط محيطي با توجه به عوامل فوق در هر سه مرحلهي تأسيس، استقرار و نظام سياسي برآمده از انقلاب ايفاي نقش كرده است. وي افزود: تلاش براي تأسيس و استقرار منطقي مبارزه كه تا تسخير سفارت آمريكا در 13 آبان ادامه يافت، از آن پس تلاش براي استقرار نظام برآمده از انقلاب و دفع مخاطرات داخلي و خارجي از اهم وظايف تلقي ميشد كه تا پايان جنگ 8 ساله و اواخر دههي 60 ادامه يافت و با شروع سالهاي آغازين دههي 70 و گذار از دوران فترت پس از جنگ، جنبش دانشجويي مبتني بر دستاوردهاي نظري جريان روشنفكري و نقد دستاوردهاي عيني دوران استقرار نظام، تلاش براي بازنگري و اصلاح الگوها، ايدهها و روشهاي دوران مزبور را به عنوان وظيفهي اصلي خود تلقي كرد. سياسي در ادامه با بيان اينكه «دستاورد عيني اين تغيير الگو، كمك مؤثر به نيروهاي سياسي اصلاحطلب در انتخابات خرداد 76 بود»، گفت: با پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات خرداد 76، جنبش دانشجويي به عنوان بخشي از جناح پيروز، علاوه بر انجام كار ويژههاي دوران دانشجويي مجددا در آستانهي حضور فعال در عرصهي فعاليتهاي حرفهيي سياسي قرار گرفت كه متأسفانه عدم وقوف رهبران جنبش نسبت به پيامدهاي چنين موقعيتي منجر به ادغام اين جنبش در حوزهي سياسي و تبديل آن به بخشي از نظام سياسي شد كه اساسا با كار ويژههاي جنبش دانشجويي همخواني ندارد. بنابراين مهمترين خطاي فعالان دانشجويي در اين دوران را بايد خروج از حوزههاي فعاليت دانشجويي و تبديل شدن به سازمان سياسي دانست. عضو سابق دفتر تحكيم وحدت اين عدم وقوف را در تبديل جنبش دانشجويي به فعاليت سياسي حرفهيي دانست و تأكيد كرد: جنبش دانشجويي در انتخاباتهاي مختلف شركت كرد، ليستهايي ارائه داد و به تبليغات در سطح جامعه پرداخت، با توجه به اين كه جنبش دانشجويي كه نه حزب است و نه ساختار حزبي دارد، اين تبديل جنبش دانشجويي منجر به آن شد كه جنبش دانشجويي بخشي از جناح حاكم شود و طبيعتا بخش عمدهاي از بدنهي اجتماعي را كه پشت سر او قرار داشته از دست داد. وي همچنين با بيان اينكه «انفعال در جنبش دانشجويي موجب از دست رفتن قواي نظارتي جامعه ميشود» ادامه داد: جنبش دانشجويي در شرايطي كه سيستمهاي نظارتي جامعه در برابر نظام سياسي بسيار شكننده به نظر ميرسند، يكي از مهمترين و مؤثرترين ابزار دفاع از حقوق مردم تلقي ميشود. دبيركل جامعهي اسلامي دانشجويان: جنبش دانشجويي آرمانهاي اصيل نظام و مردم را فرياد بزند دبيركل جامعهي اسلامي دانشجويان، اوج جنبش دانشجويي را 13 آبان 58 دانست و تاكيد كرد: جنبش دانشجويي در حال حاضر تنها يك پتانسيل است. «عبدالرسول حيدري» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا افزود: پتانسيل جنبش دانشجويي همانند آب ذخيره شده در پشت سد است كه اگر احتياج باشد در يك مقطع اين پتانسيل جاري ميشود. وي همچنين كنشي عمل كردن جنبش دانشجويي را يكي از اصول مهم دانست. حيدري گفت: جنبش دانشجويي بايد آرمانها و اهداف اصيل نظام و مردم را فرياد بزند، در غير اين صورت تاثيرگذارياش تداوم نخواهد داشت. وي نقطهي انحراف جنبش دانشجويي را زماني دانست كه به ابزاري براي رسيدن به اهداف گروه يا قشر خاصي تبديل شود. دبير كل جامعهي اسلامي دانشجويان، اظهار داشت: جنبش دانشجويي هدف و مخاطب اصلياش بايد دانشجويان داخل دانشگاه باشد و در گام بعدي ميتواند در ورطهي سياسي كشور تاثيرگذار باشد. وي استقلال دانشجويان را در اين ابعاد دانست: 1- عدم وابستگي به معني جريانات و باندهاي قدرت درون دانشگاهي 2- در بيرون از دانشگاه نبايد بازيچهي دست احزاب و گروههاي سياسي قرار گيرند. دبير كل جامعهي اسلامي دانشجويان تاكيد كرد: جنبش دانشجويي براي دستيابي به استقلال در درون و بيرون از دانشگاه بايد تاثيرگذار باشد و نه تاثيرپذير. حيدري دربارهي دخالت بيگانگان گفت: جنبش دانشجويي بايد يكي از اهدافش را استكبارستيزي قرار دهد. دبير كل جامعهي اسلامي دانشجويان، گفت: جنبش دانشجويي اگر نقش خودش را به خوبي اجرا كند علاوه بر تاثيرگذارياش در امور مختلف ميتواند واسطي بين مردم و نخبگان باشد. قائممقام انجمنهاي اسلامي مستقل: جنبش دانشجويي را جنبشي سياسي نميدانيم قائم مقام اتحاديهي انجمنهاي اسلامي مستقل دانشگاهها گفت: جنبش دانشجويي به عنوان يك گروه مرجع مد نظر مردم و همگان قرار دارد و بعد از انقلاب و به ويژه بعد از انقلاب فرهنگي فراز و نشيبهاي بسياري را طي كرده است. «محمودي» در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا، دربارهي تاثيرگذاري جنبش دانشجويي اظهار داشت: ما جنبش دانشجويي را يك جنبش سياسي نميدانيم و مهمترين رسالت جنبش دانشجويي مبارزه با بي سوادي و كم سوادي است و حركت دانشجويي يك حركت رو به جلو و پوياست. وي گفت: دانشجويان تنها به مسايل سياسي نميپردازند بلكه در كنار كار سياسي كار عملي را نيز پيگيري ميكنند و تمام دانشمندان ما بسيار جوان و با انگيزه هستند. وي متذكر شد: دانشجويان داراي رشد قابل توجه و متحير كنندهاي هستند و كار به جايي ميرسد كه آمريكا شيدا احساس خطر ميكند و انتشار مقالات دانشمندان ايراني را در ژورنالهاي بينالمللي محدود ميكند. محمودي گفت: جنبش دانشويي ساكت نيست و بايستي ابتدا زير ساختهاي علمي كشور را محكم كرد و بايد پيام انقلاب را به طريق علمي به جهان صادر كرد و كساني كه نميخواهند واقعيتهاي جمهوري اسلامي را بپذيرند، اين واقعيتها را جنبش دانشجويي به آنها تحمل خواهد كرد. وي همچنين اظهار كرد: شعار جنبش دانشجويي گفتمان عدالت است و اين نشان دهندهي اين است كه جنبش دانشجويي مسيري را شروع كرده كه توانسته بخشهاي زيادي را از جامعه تحت تاثير قرار دهد و حتي نخبگان را به اين واداشت كه در حيطهي گفتمان عدالت شعارهاي خود را مطرح كنند و مردم نيز توجه خاصي داشتند، كه اين خود موفقيت بزرگي براي جنبش دانشجويي است. محمودي تاكيد كرد: هر كجا كه دانشجويان خودشان تصميم گيرنده بودند اشتباه مرتكب نشدند و اگر اشتباه هم مرتكب شدند اشتباهشان چشمگير نبوده است. وي بيان كرد: مشكلات اصلي جنبش دانشجويي زماني شروع شد كه افراد و احزاب و گروههاي سياسي در جهت رسيدن به منافع خود بخشي از جنبش دانشجويي را ابزار قرار دادند و با تضعيف كردن يكسري از افراد چنان فشار و مشكلاتي را وارد كردند كه نتيجهي آن انتقادها و اختلافات و دودستگي بوده است. محمودي دربارهي مسالهي تسخير لانهي جاسوسي نيز گفت: جنبش دانشجويي محدود به انقلاب نيست و دانشجويان به عنوان يك قشر روشنفكر جامعه و آرمان خواه معمولا در صحنههاي مملكت وارد شدهاند و از حقوق مردم دفاع كردهاند، مثلا در سال 1332 كه دانشجويان عليه رژيم براي ورود نمايندهي آمريكا به ايران تظاهرات كردند و هزينههاي جاني و مالي بسياري را متقبل شدند. انتهاي پيام