«رفتند و آمدند؛ حالا سكوت...!» چهار سال از پاك شدن بزرگترين نقاشي ديواري كشور گذشت
چهار سال گذشت؛ چهار سال از ساعاتي كه بوي رنگ، اين سوي درهاي بسته، خيابانهاي اطراف دانشگاه تهران را دربر گرفته بود و بزرگترين نقاشي ديواري ايران در چشم برهم زدني سفيد شد. اكنون ديگر نه نقاشي ديواري سالن تربيت بدني دانشگاه تهران مانده و نه مسؤولاني كه موضوع را ساده پنداشته، وجود ديوارهاي ديگري را براي نقاشي در كلانشهر تهران، مطرح ميكردند. در سال آخر مديريتهاي پيشين در سازمان زيباسازي شهر تهران، بحث ساماندهي فضاها و ديوارهاي شهري بحث داغ اجرايي سازمان زيباسازي شهر تهران بود؛ سازماني كه در دو فراخوان ـ يكي بيزمان و كلي و ديگري موضوعي و مدتدار ـ از هنرمندان نقاش و دانشجويان هنر دعوت كرده بود؛ تا طرحهاي پيشنهاديشان را با انتخاب ديوار مورد نظر ارايه كنند. گويا شوراي مشورتي هنرمندان و كارشناسان متخصص هفتهي گذشته طرحهاي رسيده را بررسي كرده و به قضاوت نشستهاند. اما به گمان يكي از اعضاي همان شوراي تخصصي، قدرتي بالاتر از شورا بايد تصميمگيرنده باشد و روشن كند كه آيا ميخواهد نماي بصري شهر تهران تغيير پيدا كند؛ يا نه، و الا بهترين انديشهها هم با تغيير مديريت به فراموشي سپرده ميشود، با علم و آگاهي به اين مساله است كه با اين دستگاه همكاري ميكنند. همان امري كه به رغم حضور كارشناسانه هنرمندان سرشناس در سازمان مذكور، در آخرين روزهاي تغيير و تحولات در شهرداري و سازمان زيباسازي، نقاشيهاي مكاني همچون زير فلان پل را پاك ميكند و در آن فضاي غبار و دود گرفته، به شعارنويسي ميپردازد. مقامات شهرداري در عين حالي كه خود اذعان دارند فضاسازي تهران با نقاشي ديواري كمال پيدا نميكند، از ضرورت ورود به حيطههاي فرهنگي سخن ميگفتند. آغاز راهي كه مدتها مسؤولان گذشته و حال شهرداري، سازمان زيباسازي آن، معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و حتا هنرمندان، از كمبودها و ضرورتهايش سخن گفته و ميگويند. حالا شهردار شهر تهران نيز تغيير كرده و نويد ايجاد فضايي فرهنگي در كلان شهر بزرگ تهران داده شده است. اما... حالا چهار سال ميگذرد؛ چهار سال از ساعاتي كه بوي رنگ، اين سوي درهاي بسته، خيابانهاي اطراف دانشگاه تهران را در بر گرفته بود و بزرگترين نقاشي ديواري ايران در چشم برهم زدني سفيد شد. حركتي كه براي هنرمندان و دانشجويان هنر دانشگاه تهران شوكي اندوهناك به شمار ميرفت. هنرمندان شنيدند؛ اما باور نميكردند. باورشان نميآمد كه روزي اين زمزمه به حقيقت بپيوندد، مسؤولان بزرگترين و معروفترين دانشگاه كشور، خودسرانه و بدون مشورت علمي و هنري با كارشناسان، كلاس درس دانشجويان هنر را بهخاطرات سپردند؛ در روز تعطيلي دانشگاه، درها بسته و بزرگترين نقاشي ديواري كشور، سفيد شد. نقاشي ديواري يكهزار و 80 متري سالن شماره 1 تربيت بدني دانشگاه تهران كه در سالهاي 1366 تا 69، توسط اصغر كفشچيان مقدم، دانشجوي آن زمان و مدير فعلي گروه هنرهاي تجسمي دانشكده هنرهاي زيباي اين دانشگاه در مقام پاياننامه مقطع كارشناسي، در مدت زمان سه سال و بههمت جهاد دانشگاهي واحد يادشده كشيده شد. اين نقاشي ديواري كه در حضور شخصيتهاي فرهنگي و دولتي چون سيدمحمد خاتمي، مصطفي معين، هادي خانيكي و... رونمايي شد، بعدها مدرك كارشناسي ارشد دانشگاهي در فرانسه را براي خالق آن به ارمغان آورد؛ تا در مقطع دكتري اين دانشگاه به تحصيل بپردازد. ميگفتند فرمهاي پويا و پرتحرك در اين نقاشي، مفهوم خودسازي براي مقابله با دشمن و امپرياليزم و نيز شكستن هر نوع رخوت و سستي را كه مانع از رشد باشد، القا ميكرد. هنرمندان از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين باره پاسخ و از رييس دانشگاه تهران بهخاطر اين بيمبالاتي توضيح خواستند؛ اما هيچگاه... همان روزها معاون دانشجويي وقت دانشگاه تهران ـ علياصغر خداياري ـ در توضيح و توجيه اين اقدام به خبرنگار هنرهاي تجسمي ايسنا، چنين گفت: با به دست آوردن پول و بودجه، فرصت را غنيمت شمرده و ميخواهيم احياي ورزش دانشجويان را عملي كنيم؛ و دو سال بعد در شرايطي كه ديگر مسؤوليتي در آن دانشگاه نداشت، اذعان ميكرد كه با كارشناسان هنري صحبت نكرده است، با اين توجيه كه "آنها نميتوانستند به ما كمك كنند؛ كارشناسان ورزشي بايد بگويند كه آيا در فضايي كه اين نقاشي با اين تصاوير خشن و رنگهاي تند قرار دارد، به درد ورزش ميخورد يا نه؛ كه آنها گفتند: نميشود. چرا قبل از پاك كردن هيچ كس نگفت پول يك سالن ورزشي به شما ميدهيم، اينجا را ول كنيد؛ ما كه حرفي نداشتيم، حالا هم هيچ املايي بدون غلط نيست”. او كه ديگر مسؤول در اين مجموعه نيست، با صراحت ميگفت: ارزشگذاري فرهنگي روي اين اثر اصلا وظيفه من نيست. اما بهعنوان يك مدير و كسي كه تكليفي بر گردن داشت، به نظرم رسيد كه سالن را احيا كنم. اين مقام مسؤول وقت دانشگاهي، نقاشي ديواري سالن تربيت بدني را همچون همه نقاشيهاي سطح شهر، با اين ويژگي كه رنگهاي تيره، خشن و عصبي كننده همراه با خشونت دارد، دانسته و با تاكيد، سفيدكاري حاصل سه سال تلاش هنرمندي نقاش را كه گوياي نقش پهلواني و ارزشهاي قهرماني بود، زيباسازي ناميد و آن را موضوع كماهميتي خواند و در اظهارنظري عنوان كرد: ديوار زياد است، جاي ديگري نقاشي بكشند، اين نقاشي ديواري هم مانند همه نقاشيها بود، بينظير و بيبديل هم نبود. در زماني ايدهاي خاص حاكم بود كه اجازه كشيدن چنين نقشي را ميداد. يكهزار و 80 متر نقاشي ديواري هديه جهاد دانشگاهي به دانشگاه تهران بود. احمد شريفيزاده ـ رييس جهاد دانشگاهي وقت دانشگاه تهران ـ انتخاب محل سالن تربيت بدني اين دانشگاه را براي اجراي چنين نقشي، مصون ماندن از گزند حوادث طبيعي عنوان و تاكيد ميكرد: هيچگونه مشورتي با جهاد دانشگاهي در اينباره ـ زدودن نقاشي ـ صورت نگرفته است. از طرفي، هنرمندان و مدرسان دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران نيز كه خوديترين كارشناسان و مشاوران هنري در اين قبيل مسائل دانشگاه تهران بهشمار ميآيند، در واكنش به اين اقدام عملي كه دو سال پيش از آن با تحصن دانشجويان و برخي از استادان به تعويق افتاده بود، ناباورانه اعلام كردند كه بايد شام غريبان بگيرند. از طرفي رضا فرجيدانا - رييس وقت دانشگاه تهران - پس از بيش از دو ماه، از مشاوره با كارشناساني سخن ميگفت كه راي به حذف اثر داده بودند و با تاكيد درباره حفاظت از اين اثر با لايه گچي و نوعي خاص رنگ، گفت: نظر كارشناسي مبني بر نگهداري از نقاشي داده نشد؛ ميگفتند همينگونه بماند، اما ماندنش را كارشناسان ورزشي قبول نكردند. وي كه معتقد بود نبايد تنها تابع نظر يك گروه بود، خود اما به خواست كارشناسان ورزشي تن داده بود. اما هنرمندي كه نشان ندادن واكنش جدي از سوي مسؤولان را در مواجه با چنين مسائلي را طبيعي ميدانست و با طرح اين پرسش كه مگر چه تغيير در نگرش و تفكر انقلابي آقايان به وجود آمده كه به خود اجازه ميدهند به عنوان نگاهي كه سابقا حاكم بوده است از آن ياد كنند. اما عليرضا نصيري ـ مدير كل تربيت بدني دانشگاه تهران ـ در اظهار نظري مدعي شد كه 1080 متر نقاشي ديواري زيانآور بوده و خطوط زاويهدار و خشن، فضاي رواني آرام و لطيف مورد نياز ورزشكاران را بر هم ميزده است. او به خبرنگار ايسنا گفته بود كه اين نقاشي ديواري مانع از ديده شدن توپ در هوا توسط ورزشكاران ميشد. اتفاق نظر هنرمندان، مدرسان و كارشناسان هنري در پاسخگويي مسؤولان در اينباره تاكيدي بود كه پس از سه ماه نتيجهاي داد و معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سرانجام در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با تاكيد بر روشن بودن موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، گفت: موضع ما در چارچوب قانون، اخلاق و وظايف وزارت ارشاد اسلامي است. موضع ما مقابله نيست، حمايت از حيثيت هنر است، موضع ما اجرايي است؛ نه روزنامهيي؛ موضعي است كه با آن بتوان جلوي ضايع شدن حق را گرفت. مرتضي كاظمي اين اتفاق را هشداري براي جديتر گرفتن قانون حمايت از حقوق هنرمندان، مؤلفان و محققان دانسته و مدعي شده بود كه هر جا بخواهند كوچكترين خدشهاي به حرمت و حيثيت هنر وارد كنند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دفاع خواهد كرد. اما در عين حال اذعان داشت: نقاشي ديواري با تصميم مسؤولان مجموعه دانشگاه تهران پاك شده است، خودشان هم بايد در اين باره پاسخ دهند. در اين ميان نمايندگان مردم در خانه ملت ساكت نماندند. احمد پورنجاتي ـ رييس وقت كمسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي ـ اين حادثه تاسف و تاثربار را نشاني بر ضرورت ايجاد نظام قانونمند براي شناسنامهدار و ثبت و صيانت از آثار هنري و پشتيباني مالي و غير مالي دانست و گفت: شايد امحاكنندگان، اثر را بيصاحب فرض كردهاند. علياصغر اميرشعردوست - مخبر وقت كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي - نيز اظهار كرد: اگر بنا باشد هر اثري كه زمانش گذشته است را از بين ببرند، بايد امروز هيچ چيزي از گذشته نداشته باشيم. تاريخ، نيازمند صيانت و پاسداري است. رييس وقت مركز هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هم عدهاي را كه با بيحرمتي به آثار هنري آنها را از بين ميبرند، دچار نوعي بيماري بهنام وندليزيم خواند. عليرضا سميعآذر همچنين با ضروري دانستن دريافت اجازه و مشورت و هماهنگي كردن با دستگاه اجرايي وزارتخانهاي كه متولي عرصهي فرهنگ و هنر است، عنوان كرد: متاسفانه در عرصهي هنري، همگان چنين ميانديشند كه ميتوانند هر تصميمي كه بهنظر خودشان معقول است را ـ بدون آنكه بنيهي كارشناسي كافي داشته باشند ـ گرفته، آن را عملي كنند. چهار سال گذشت و... ديوارها سفيد ماندند، نقاشي ديواري مشابهي ـ دستكم در اين مقياس ـ كشيده نشد، سالن يادشده عملا تعطيل است و تنها برخي مسابقههاي دانشجويي در آن برگزار ميشود، تغيير خاصي در رهآورد ورزشي دانشگاه تهران شنيده نشد، خداياري استعفا كرد، فرجي دانا وزير علوم نشد و پس از چندي هم رفت، كفشچيان غصه ميخورد و دانشجويان و استادان دانشكده هنرهاي زيبا هم... طي اين سالها اعلام شد كه مساله يادشده، براساس تكليف شرعي، از طريق سازمان بازرسي كل كشور پيگيري شد؛ تا با كساني كه بهخاطر جهالت اقدام به امحاي اين نقاشي ديواري كه جزيي از سرمايه ملي مردم بهشمار ميآمد، برخورد شود؛ اما گويا اين امر هم به نتيجهاي نرسيد. حسينيراد رييس مركز هنرهاي تجسمي شده و قاليباف شهردار تهران، حسيني راد از هنر و حقوق شهروندي سخن ميگويد و قاليباف با همان برنامههاي وعده داده در دوران رقابتهاي اتنخاباتي رياست جمهوري به شهرداري تهران آمده است... با اين حال كفشچيان مقدم كه هنوز مدير گروه هنرهاي تجسمي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است، ديگر سكوت را ترجيح ميدهد و به دليلي نامعلوم ديگر حاضر نيست در اين باره با خبرنگاري سخن بگويد. گزارش از: خبرنگار ايسنا، زهرا كرمي راد انتهاي پيام