« همايش جامعه شناسي انتخابات نهم» سعيد مدني: ـ محافظهكاران تحليل درستي از شرايط داشتند ـ اصلاحطلبان نقش «مجري» و «فيلسوف» را تفكيك نكردند
«سعيد مدني» گفت: در طول هشت سال گذشته اصلاحطلبان نتوانستند نقش خود را به عنوان مجري و فيلسوف از هم تفكيك كنند، جاهايي در موضع مجري قرار داشتند اما به عنوان فيلسوف نظريهپردازي ميكردند. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، وي در همايش «جامعهشناسي انتخابات رياست جمهوري نهم» در دانشكدهي علوم اجتماعي دانشگاه تهران اظهار داشت: زواياي پنهان اين انتخابات بسيار زياد است. انتخابات اخير بايد به نوعي برآيند يك دورهي هشت - نه ساله قلمداد شود و نه چند ماهي كه فعاليتهاي انتخاباتي شروع شد. وي كه با موضوع «عينيت و ذهنيت در انتخاب نهم» سخن ميگفت، دربارهي پيشفرضهاي تحليل انتخابات نهم، گفت: انتخابات اخير محصول تمام شرايط عيني و ذهني جامعه بود. به اين معني كه شرايط مشهودي در ايران وجود نداشت، هشت سال عملكرد اصلاحطلبان و دولت اصلاحات و رفتار انتخاباتي گروههاي مؤثر در انتخابات بيتأثير نبود. دربارهي عملكرد هشت سال دولت خاتمي بحث تكنيكي هنوز بسيار كم شده است اما به طور قطع تحليل اين دوره ميتواند در چرايي نتايج انتخابات اخير كمك كند. وي افزود: اين كه بعضي از اصلاحطلبان سعي كردند سهم خود را از خاتمي جدا كنند كار غيراخلاقي است. اگر دولت و مشاوران و اعضاي فعال در دولت خاتمي را بررسي كنيد ميبينيد كه تلفيقي است از اعضاي مؤثر در احزاب مختلف اصلاحطلب. اين مدرس دانشگاه دربارهي ضعف نگاه تئوريك به توسعهي سياسي، گفت: مبناي نظريهي توسعهي سياسي بر اين است كه به نوعي اصلاح در ساختار قدرت و حوزههاي اقتصادي، اجتماعي انجام شود. از اين ميتوان دو نتيجه گرفت. يكي اينكه بايد براي تغيير در ساختار سياسي تلاش كرد و ديگر اينكه ضمن توجه به اين بايد برنامهي همهجانبهاي براي فراهم كردن زمينههاي تغيير در ساختارها ايجاد كرد. نگاه اصلاحطلبان نوع اول بود و بيتوجهي به مسائل اجتماعي و اقتصادي هم در دورهي هشت ساله و هم هنگام انتخابات موجب شكست آنان شد. اصلاحطلبان بدون اينكه توانايي قدرت مسلط داشته باشند اين نقش را بازي ميكردند. به تفاهم نرسيدن و عدم انسجام اصلاحطلبان يكي ديگر از ويژگيهاي رفتاري انتخاباتي اصلاحطلبان بود. سعيد مدني دربارهي رفتار جناح مقابل اصلاحطلبان نيز اظهار داشت: آنها رويكردي پراگماتيسمي داشته و بر خلاف اصلاحطلبان تحليل درستي از شرايط داخلي و بينالمللي داشتند. در شرايط داخلي ارزيابي صحيحي از گروه مقابل و صفبندي نيروهاي سياسي در جامعهي ايران داشتند و در سطح بينالمللي ميدانستند كه تحليل شرايط بينالملل و رفتار آمريكا ميتواند به آنها كمك كند. محافظهكاران در اين انتخابات منسجم بودند و تقريبا وحدت عمل داشتند، آنها از قدرت مادي و معنوي خوبي برخوردار بودند، با اين وجود از ديد محكوم و نه حاكم برخورد ميكردند. وي دربارهي تركيب آرا و علت شكلگيري در مرحلهي اول انتخابات، گفت: سه گروه در شكلگيري آرا مؤثر بودند، يك دسته عواملي كه مطالبات اقتصادي مردم بود و به نوعي زمينهي ذهني و عيني را فراهم كرد كه مجموعهي اصلاحطلبان توانايي چنداني در اين امر ندارند. وي با اشاره به چند پژوهش متعدد در دورهي خاتمي، گفت: در سال 1376 اولويت مردم براي رفع مشكلات جوانان، اقتصاد و مسكن بود. در سال 1380 مشكلات اقتصادي و فرهنگي، اجتماعي و سياسي در اولويت بودند و در پژوهش ديگري در سال 1380 اولويت مردم حفظ نظم و امنيت، مشاركت، مقابله با تورم و آزادي بيان بود. همچنين در سال 1381 امنيت اجتماعي، عدالت و رفاه اقتصادي خواستهي اول مردم بود. شرايط ذهني جامعهي ايران نسبت به مسائل و مشكلات، اولويتها و ضرورتها در پژوهشها مشخص شده بود و بايد رفتار دولت اصلاحات اين گونه شكل ميگرفت. بين گروههاي سياسي، محافظهكاران به اين شرايط توجه كردند، البته شرايط عيني هم در اين انتخابات در حوزهي اقتصادي اثرگذار بود. بدين معني كه جامعهي ما بر طبق شرايط عيني انتخاب خود را انجام داد و اين شرايط وضعيت مطلوبي نداشت. وي گفت: علاوه بر مسائل اقتصادي، عوامل قومي نيز در اين انتخابات تأثير زيادي داشت. در اين انتخابات به جز دكتر معين، تمامي كانديداها در استان خود از بالاترين رأي برخوردار بودند كه شاهدي بر تأثير عوامل قومي منطقهيي است. سلسلهي عوامل ديگري كه بر نتايج انتخابات مرحلهي اول تأثير داشت عوامل سياسي بود. اشتباهي كه بعضا صورت ميگيرد اين بود كه قطببندي انتخابات اخير به اصلاحطلبان و محافظهكاران محدود ميشد اما قطببنديهاي ديگري از جمله حاميان وضع موجود، حاميان تغيير وضع موجود، حاميان دولت وقت، حاميان دولت بعد، حاميان گزينهي تغيير در چارچوب و حاميان تغيير خارج از چارچوب و حاميان تغييرات راديكال و حاميان تغييرات محدود وجود داشت. اشتباه اصلاحطلبان در اين بود كه قطببندي خود را بر اساس اصلاحطلب – محافظهكار بستند، اين در حالي است كه در مرحلهي دوم قطببندي ديگري فعال شد. در مرحلهي دوم عامل قوميت كاهش پيدا كرد و عوامل اقتصادي – سياسي تأثيرگذارتر شد، از نظر سياسي قطببندي حاميان وضع موجود و حاميان تغيير وضع موجود شكل گرفت. وي در ادامه با تاكيد بر اينكه «امروز دوران ارزيابي و نقد است»، گفت: بيشك بدون جمعبندي و تجديدنظر اساسي آغاز هر پروژهي سياسي جديد اشتباه محض است. اين تلقي كه چرخهي بازي قدرت طي سالهاي اخير چرخهي چپ – راست ادامه پيدا كند بايد در آن تجديدنظر كرد. مدني با بيان اينكه «دستاوردهاي شكست گاهي بيش از دستاوردهاي پيروزي است»، گفت: مجموعهي نتايج انتخابات اخير ميتواند به دستاوردهاي بسيار مهم و قابل توجهي براي ملت ايران تبديل شود، اگرچه روانشناسي شكست سلطهي خود را بر روابط موجود همچنان حفظ ميكند. به گزارش خبرنگار ايسنا، در ابتداي اين همايش «مجتبي بيات» يكي از فعالان دانشجويي اظهار داشت: معتقديم انتخابات رياست جمهوري نهم واقعيت شكلگرفته در ايران بود كه ويژگيها و پيامدهاي آن را از ساير انتخاباتهاي گذشته جدا كرده است. اين انتخابات در موقعيت بعد از شكست اصلاحطلبان حكومتي در رسيدن به اهداف اتفاق افتاد. در آستانهي اين انتخابات صفبنديهاي جديدي در نيروهاي فعال اتفاق افتاد. رويكرد تحريم بيش از انتخابات گذشته خود را نشان داد كه بيانيهي شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت[طيف علامه] سند اين است. بيات افزود: در اين انتخابات بعضا اقتدارگراها هم شعارهايي ميدادند كه اصلاحطلب هستند و به دنبال تغيير ساختار سياسي. نتيجهي اين انتخابات كاملا غيرمشخص بود، با توجه به محتواي تبليغات فرد منتخب رأي به او رأي به تغيير قلمداد ميشد، او بخشي از گذشتهي جمهوري اسلامي را نقد ميكرد، براي اولين بار تبليغات كانديداها متوجه گروه هدف بود، احمدينژاد طبقهي ضعيف و هاشمي رفسنجاني طبقهي متوسط رو به بالا را مورد توجه قرار داده بودند. وي با بيان اينكه «براي اولين بار در تاريخ جمهوري اسلامي ايران حاكميت يكپارچه شد» گفت: اميدواريم به شناخت عميق مسائل و رويدادهاي جامعهي ايران و تبيين آنها با هدف برداشتن باري از دوش جامعه كمك كنيم. «مجتبي بيات» در ادامهي اين همايش كه با عنوان «انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدهي علوم اجتماعي دانشگاه تهران» برگزار شده بود، اظهار داشت: دكتر «اميد» - معاون دانشجويي دانشگاه تهران - طي نامهاي به معاونت دانشجويي دانشكدهي علوم اجتماعي اعلام كرده است كه انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشكده ديگر حق برگزاري هيچگونه مراسمي را در دانشكدهي علوم اجتماعي ندارد. وي در واكنش به اين نامه گفت: انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدهي علوم اجتماعي دانشگاه تهران يكي از آزادترين انتخابات را در تاريخ خود تجربه كرده است و مشروعيت خود را از راي دانشجويان گرفته است و هيچ فردي جز دانشجويان نميتواند به آن مشروعيت دهد. كساني كه ميخواهند انجمنهاي اسلامي دانشجويان به دوران دههي 60 بازگردند بدانند كه آن دوران به پايان رسيده است و انجمنهاي اسلامي دوران جديدي را آغاز كردهاند. به گزارش ايسنا، در اين همايش اعضاي جديد شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)، نيز حضور داشتند. انتهاي پيام