«اعتراف در پنجاه و چندسالگي» مرتضي پورصمدي: سينماي شهري، بيهويت است...،نسبت به «گيلانه» ديدگاه ويژه اي دارم...، به سمت كارت پستالي بودن نمي روم...
مرتضي پورصمدي مستند ساز و فيلمبردار سينما و تلويزيون ايران را شايد بيش از همه با كارهاي مستندش بشناسيم، همچون «حوردورق» «نقش و نقشه برداري» و همچنين مجموعه تلويزيوني «كودكان سرزمين ايران» و.... او اخيرا در اولين همكاري مشترك با رخشان بنياعتماد فيلمبرداري «گيلانه» را برعهده داشت. گروه هنري خبرگزاري دانشجويان ايران با او به گفتگو نشست تا از تجربه «گيلانه» و سالها كار در عرصه مستند سخن بگويد. ---اولين تجربه همكاري مشترك با رخشان بنياعتماد----- مرتضي پورصمدي گفت: براي خود من خيلي جالب بود ، چرا خانم بنياعتماد براي فيلمبرداري «گيلانه» به سراغ من آمده است . الان كه به اين موضوع فكر ميكنم ، شايد يكي از دلايلش اين بود كه كار خيلي به مستند نزديك بود و اساسا من از سينماي مستند ميآييم و يك جورهايي سينماي مستند براي خود من هم خيلي جديتر بوده وهست ، در اين سالها نيز سعي كردم از فضاء مستند دور نشوم. وي بخش ديگر همكاري در پروژه «گيلانه» را پيشنهاد محسن عبدالوهاب ميداند و ميگويد: پيش از «گيلانه» با آقاي عبدالوهاب كارهاي مشترك داشتيم، البته با خانم بنياعتماد هم آشنايي داشتم اما فرصت همكاريم مشترك پيش نيامده بود. پورصمدي اظهار داشت: خانم بنياعتماد قالب كارهايش مضمون اجتماعي، شهري دارد اما در «گيلانه» از فضاي شهري جدا شده است و به يك فضاي ويژهاي رفته است كه با بقيه كارهايش متفاوت است . شايد همه اينها دست به دست هم داد تا اين تجربه مشترك را داشته باشم و از اين تجربه خيلي خوشحال هستم. اين فيلمبردار سينماي ايران در ادامه تصريح كرد: نسبت به «گيلانه» ديدگاه ويژهاي دارم ، معتقدم سينماي داستاني ايران تا زمانيكه سراغ اين نوع فضاها و يك جور هويتهاي بومي و محلي خودمان نرود، رستگارنميشود چون سينماي شهري واقعا بيهويت است و آن سينماي بومي ايراني كه به دنبالش هستيم در فضاهاي ناب و و خاصي همچون اين فضاها به دست ميآيد تا فضاهاي مدرن شهري. وي درباره لوكشين فيلمبرداري گيلانه ميگويد: پيشنهاد لوكيشن كه منطقه «ديلمان» بود را من دادم چون قبلا در آنجا چند كار مستند انجام داده بودم وبه خوبي ميشناختم. پورصمدي گفت: در «گيلانه» با توجه به فضاي طبيعتي كه وجود دارد ، به سمت كارت پستالي بودن كار نرفتيم اما زيباشناسي تصويري فضاء بسوي ايرانشناسي و بوم شناسي پيش رفته است. وي افزود:خانم بنياعتماد بسيار اهل مشورت هستند و اگر احساس كند پيشنهادي درست است، ميپذيرد . اين امتياز بزرگي است كه من در كمتر كسي سراغ دارم . ديگري حضور ژيلا مهرجويي به عنوان طراح صحنه در «گيلانه» بود ،ايشان فقط طراح صحنه نبود، آدمي بود كه خيلي ذهن جستجوگر ، خوبي داشت و خيلي به ما كمك كرد. پورصمدي ميگويد:اين همكاري ها خيلي خوب باعث شد، نه اسير آن نوع زيباييهاي كارتپستالي شويم و نه در فضاي تئاتري سقوط كنيم و اين شرايط باعث شد تا از هر دواين ويژگيها در خدمت قصه استفاده كنيم. پورصمدي در كارنامه هنرياش در سينما فيلمهاي «تهران ساعت 7 صبح»،بالهاي سپيد ،مسافران دره انار،موشك كاغذي و چندين فيلم ديگر را كار كرده است. ----- تجربه بيست و پنج سال كاردر تلويزيون---- مرتضي پورصمدي گفت: از سال 50 تا 75 درتلويزيون كار كردم. در مدرسه عالي سينما و تلويزيون فيلمبرداري خواندم و پس از پايان تحصيلات ده سال در تلويزيون كرمانشاه به عنوان فيلمبردار حضور داشتم و بعد از ده سال به تهران برگشتم و كار را تا بازنشستگي ادامه دادم . آغاز فعاليتام در تلويزيون كرمانشاه و شرايط آن زمانه اين امكان را به ما ميداد تا هرگونه تجربهاي را داشته باشيم، ده سال كار درآن تلويزيون در شرايطي كه فقط پنج نفر بوديم كه كل توليد را ميچرخانديم. آن تجربه ده ساله در تلويزيون كرمانشاه خيلي اثر خوبي در ذهن ميگذاشت . در آن زمانه ما از مركز تا جنوب ايلام و شمال كردستان را تحت پوشش داشتيم و اين موضوع باعث شد سفرهاي خيلي زيادي داشته باشيم واين سفرها شور جستجو و ديدن را در من جدي كرد و يك اتفاق خوشايندي كه در اين سفرها افتاد، حوزه هاي بود كه به آنجا سفر كردم و اسم آن را گذاشتم «فرهنگ زاگرس» سفر در زاگرس بسيار زيباست چون اساسا يك كوه اساطيري جذاب است و در آن اقوام بسيار عجيبي زندگي ميكنند و در آن سالها يك گنجينه كشف نشده بود . وي افزود: اين ده سال كار به مرور ذهن و علاقه من را به سمت ايرانگردي و مستند كشاند، در همين سفرها بود كه با يكسري كارگردان آشنا شدم تا اينكه اولين تجربه 35 م.م از طريق همين دوستيها پيش آمد. --- اولين تجربه مستند «حور دورق» تا همكاري با تمجيدي و حاتمي كيا---- پورصمدي گفت: «حور دورق» با كارگرداني مشترك حميد تمجيدي مستندي بود كه در سال 63 توليد شد و سر و صداي زيادي به پا كرد . در آن سال جايزه بهترين فيلم مستند را از جشنواره فجر گرفت. بعد از «حور دورق» يك سريال مستندي را با نام «نقش و نقشهبرداري» با آقاي تمجيدي كار كرديم. بعداز آن حميد تمجيدي اولين كار سينمايي « سراب» را پيشنهاد داد و من هم قبول كردم چون هر كسي مايل است به هر شكل فرمت سينمايي را هم تجربه كند . بعد از اين كار با ابراهيم حاتميكيا «هويت» را كار كردم اما كماكان به دنبال اين موضوع بودم تا در حوزه علاقه خودم مستند كار كنم. --- مستند «چتر سبز»،بازسازي «علف» و همكاري با ورهرام---- پورصمدي ميگويد: با ضابطي جهرمي مستند «چتر سبز» را كار كرديم كه در رابطه با خرما بود و سفرهاي مختلفي داشتيم و اين وسوسههاي ايرانگردي و تجربه كردن موجب شده بود ، دوستان در كار مستند مردمشناسي به سراغ من بيايند و در آن سالها يك تجربه بينالمللي هم پيش آمد با فرهاد ورهرام كار بازسازي فيلم «علف» كوبريك (همان ايل با بررسي محتوايي دگرگوني زندگي عشايري بعداز فروپاشي ايلخاني ) و اين تجربهها با آقاي ورهرام ادامه داشت. ----از «مزد ترس» تا «كودكان سرزمين ايران»----- پورصمدي گفت:تجربه سريال تلويزيوني«مزد ترس» را داشتم تا سال 72-73 كه مرحوم محمدرضا سرهنگي براي مجموعه تلويزيوني «كودكان سرزمين ايران» از من دعوت كرد و آن سريال يك خاطره و پايان خوش عمر كارمندي من در تلويزيون شد. وي افزود:بسيار سريال دوست داشتني بود و از آن تجربههايي بود كه خيلي نادر انجام ميشد . 2 سال و نيم كار كرديم و 26 قسمت را من تصويربرداري كردم و 26 قسمت بعدي آن را 17 گروه فيلمبرداري ديگر كار كردند. اين سريال فضاي خيلي خوبي ايجاد كرد ،عليرغم پخش خيلي بدي كه ازتلويزيون داشت .در حاليكه من معتقدم اين كار 52 فيلم با ويژگي كودكان، يك كروس دانشجويي است و براي مجموعه دانشجويان جغرافيا، سينما و ... ميتواند به عنوان واحد درسي تدوين شود چون بخش عمدهاي از ايران در اين فيلمها ديده ميشود بدون اينكه سفري انجام شود. پور صمدي در ادامه تصريح كرد:در آن مجموعه 26 قسمتي من اين شانس را داشتم با كارگردانان بزرگ مستندساز -اصلاني ،تقوايي، مختاري- وهمينطور نسلهاي ميانيتر همكاري كنم. وي ميگويد:به محض اينكه در آن سالها از تلويزيون بازنشسته شدم، سه ماه بعد با آقاي محمدرضا اصلاني سريال «غبار نور» را كار كرديم. سريال بسيار خوب و جنجال برانگيزي ، كه فقط سه سكانس روي پايه فيلمبرداري شد همه حركت بود و يك تجربه بسيار جسورانه در سريال داستاني بود. ----تجربه همكاري در انجمن سينماي جوان تا.... ----- پورصمدي گفت:آن فيلمها و تجربهها را كه در انجمن سينماي جوان را انجام دادم دوست دارم چون اساسا نسل جوان كه كار كوتاه ميكند خيلي وقتها دست به جسارتهايي ميزند .از جمله افرادي كه در آن سالها با آنها كار كردم مهوش شيخ الاسلامي،كيوان علي محمدي و اميد بنكدارو... . وي افزود: اين همكاريها باعث شد در اولين كار بلند سينمايي كيوان علي محمدي و اميد بنكدار به نام «شبانه» به عنوان فيلمبردار حضور داشته باشم ( سال گذشته كار كرديم) تجربه «شبانه» تجربهاي بود كه در آن يك فريم روز نيست و همه كار در شب ميگذرد در عين حال بسيار رفتار جديدي با دوربين ميشود يعني بسيار پلانهاي عجيب و غريبي روي دست داريم . روزي كه براي كار در «شبانه» دعوت شدم، يك كلاستور دست من دادن و گفتند «شبانه» 762 پلان است، اين پلانها و شرح زاويه لنز كه اين اتفاق كاملا حرفهاي بود كه افتاد . بسيار دوست دارم هرچه زودتر اين فيلم ديده شود. ----هشدار يك مستندساز و فيلمبردار----- پورصمدي ميگويد:همه چيز به سرعت در حال تغيير است ، ما توان مقاومت جلوي اين تغيير را نداريم واساسا مخالف تغيير هم نيستم اما بايد موقعيت را دريابيم .سال 65 تا 69 درگير يك كار مستند در رابطه با عشاير بودم و خيلي خوشحالم 15 فيلم بر روي نگاتيو ثبت شده است كه امروز امكان تكرارآن تصاويرنيست. وي افزود: در سال65 از ساعت 4 صبح در كوهستاني بختياري به نام «منار» دوربين گذاشتيم از 5 تا 11 صبح لاينقطع دستههاي عظيم انساني و گله بود كه عبور ميكرد اما چند سال بعد همان زمان و زاويه سه روز دوربين گذاشتهام ، كسي عبور نكرد براي اينكه همه با بنز ده تن سفر ميكردند بنابراين يكسري فيلمها و گزارشات هست كه شايد امروز ويژگي خاصي نداشته باشد ولي براي سالهاي بعد خيلي جذاب هستند. وي از تجربه آخرين كار مستندش «خانههاي ايراني» كه نيمه تمام ماند ياد كرد و گفت:من يك طرح 13 قسمتي به نام «خانههاي ايراني» داشتم و معتقد بودم معتقدم هر خانهاي كه ميتوان در آن نفس كشيد وانسان حضور دارد را ميتوان كار كرد و سه قسمت بيشتر همكاري نكردم. پورصمدي ميگويد:به تعداد خانوارهاي ايراني «خانه ايراني» وجود دارد و با آن ميتوان ايرانشناسي كامل را شكل داد در حاليكه به اين كارها بهاء نميدهند. ----اعتراف در پنجاه و چند سالگي---- مرتضي پور صمدي گفت:شايد اين اعتراف در پنجاه و چند سالگي عجيب ياشد اما من از تمام كارهاي كوتاه و مستندي كه انجام دادم با سربلندي و افتخار ياد ميكنم ،اما در مورد كارهاي داستاني اين گونه نيست البته از سوي ديگر تجربههاي «گيلانه» و «شبانه» را نميتوانم فراموش كنم. پورصمدي هماكنون درگير فيلمبرداري «مدار صفر درجه» حسن فتحي است كه تا اواخر امسال طول خواهد كشيد و احتمالا كار سينمايي را انجام نخواهد داد. گفت وگو از خبرنگار ايسنا: شيماغفاري انتهاي پيام