يك منتقد: «شبهاي برره» نقد رفتار ايرانيان است اين سريال توهيني به روزنامهنگاران نميكند
يك منتقد گفت: برره جايي به جز ايران نيست و سريال «شبهاي برره» در واقع نقد عملكرد رفتار ايرانيان است. هادي معيرينژاد ـ دبير سرويس تلويزيون مجلهي سروش ـ در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون «ايسنا» افزود: خصلتهاي زشتي كه شخصيتهاي اين سريال دارند و در رفتارهاي آنها بروز مييابد در واقع در جامعه ايران مشاهده ميشود. وي در ادامه گفت: مديري با خلق جايي به نام «برره»، نه قصد توهين به مردم انسانهاي غربي ايران را داشته است و نه به قوميت و لهجههاي خاصي پرداخته است. او اين كمدي هوشمند را در «پاورچين» پايهگذاري كرد و در «شبهاي برره» با بسط آن به نقد رفتارهاي ايرانيان پرداخت. معيرينژاد با اشاره به انتقادهاي مطرح شده از سوي منتقدان دربارهي «شبهاي برره» اظهار كرد: منتقدان در مقابل بيشتر سريالهاي كمدي، موضع سرسختانهاي ميگيرند چرا كه اين نوع كار خلقيات زشت را بزرگنمايي ميكند كه ممكن است اين عمل به جاي كمك به اصلاح اين ويژگيها در جامعه، موجب اشاعهي آن شود و اين تناقض در ذات كمدي نهفته است. وي دربارهي تاثير اصطلاحات بيان شده در اين سريال بر گويش مردم گفت: اين عبارات در درازمدت ضربهاي به بناي رفيع ادبيات فارسي نميزند. به گونهاي كه اكنون از اصطلاحاتي چون «ميزنم تو مخت» و «بيوفايي» كه در سريالهاي طنز پيشين كاربرد داشت ـ كاربرد وسيعي پيدا كرده بود ـ، خبري نيست. البته در كوتاه مدت به كارگيري اين عبارت، اثر مخربي دارد. دبير سرويس تلويزيون مجلهي سروش در ادامه راجعبه فيلمنامهها اين سريال اظهار كرد: چون اتفاقات «شبهاي برره» جغرافياي واحدي روي ميدهد، داستانها بنوعي در راستاي هم قرار ميگيرند علاوه بر آن به علت پرداختن به شخصيتهاي جديد، آنها تواناييهاي لازم را براي ايجاد موقعيتهاي مختلف دارند. وي ادا نشدن درست گويش بررهاي از سوي برخي بازيگران را نكتهي مهمي ندانست و گفت: اين نكته قابل چشم پوشي است چرا كه شبهاي برره يك مجموعه طنز و فانتزي است كه موقعيتها و آدمهاي آن تخيلي است. معيرينژاد در عين حال به برخي از ايرادات اين اثر تلويزيوني اشاره و اظهار كرد: موقعيت سريال در 50 سال قبل ميگذرد ولي باز رنجرو 20 ساله پيش كيانوش را به محل تبعيد ميبرند. وي با اشاره به انتقاد برخي، نسبت به توهين شبهاي برره به روزنامهنگاران با به تصويركشيدن شخصي به نام كيانوش، تصريح كرد: اصلا توهيني به روزنامهنگاران نشده است. اتفاقا كيانوش منبع اخلاق است هر چند برخي قسمتهاي سريال ميبينيم كه چگونه جامعهي ناسالم برره بر اين شخصيت تاثير ميگذارد. اين منتقد در ادامه به مقايسه ي «شبهاي برره» و فيلم عصر جديد چارليچاپلين پرداخت و گفت: در آن فيلم، بلاهاي زيادي بر سر چاپلين ميآيد، چون مدرنيسم او را اذيت ميكند در «شبهاي برره» نيز كيانوش وارد جايي مي شود كه دو رو هستند و اعمال آنها، كيانوش را آزرده خاطر ميكند. عصر جديد به نقد مدرنيسم ميپردازد و مديري هم با اين سريال عملكرد ايرانيان را نقد ميكند. معيرينژاد در پايان دربارهي بررهايها گفت: آنها سياه مطلق نيستند مثلا شيرفرهاد دورو است ولي عاشق ميشود و سواد هم دارد يا سحرناز يك دختر تهاجمي است ولي عاشق كيانوش ميشود بنابراين اين افراد به دليل خصلت كمدي رفتارهاي بدي از خود بروز ميدهند. انتهاي پيام