عضو انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير: ـ اصلاحطلبان استراتژي سياسيشان را مشخص كنند ـ تشكيلات گروههاي راست از اصلاحطلبان قويتر است
عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير با بيان اين كه سردرگمي در نيروهاي اصلاحطلب مشهود است، گفت: اصلاحطلبان بايد استراتژي سياسيشان را مشخص كنند كه به كدام سمت ميخواهند بروند؟ «علي كميجاني» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: فعاليتهاي هشت سال گذشته باعث شد كه جبههي اصلاحات تا حدودي باعث تشتت سياسي و عدم سازمانيافتگي شود، به نظر ميرسد در دورهي آتي هم خيلي سخت باشد. بهزاد نبوي و برخي از اعضاي مشاركت در اعلام مواضع بعد از انتخابات بازگشت به عقب خيلي جدي داشتند و اين با توجه به شعارهايي كه در آستانهي انتخابات دادند خيلي در ارگانيسم واحد نميگنجد. وي دربارهي جبههي دموكراسيخواهي اظهار داشت: پيششرطهايي كه براي اين جبهه گذاشتهاند ايدئولوژيك است و نميتواند فراگير باشد. عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير در ادامه گفت: اصولگراها وظيفهي خاصي ندارند، آنها دولت را به هر حال به دست آوردند، در عرصهي سياست خارجه، قبل از اين در شكاف بين آمريكا و اروپا تا حدودي توانستيم منافع خود را تضمين كنيم، ولي الان اروپا، آمريكا و حتي كشوري مثل هند عليه ايران موضع جدي گرفتند. در عرصهي تعويض مديران كه حق آنهاست، عدم رعايت يك سري مشخصات كاملا مشهود است، عموما سوابق علمي، مديريتي و تجربي ندارند در حالي كه در كشوري كه ميخواهد راه توسعه را دنبال كنند، جايگزيني افرادي كه هيچ سنخيتي با وضع جديد ندارند دشوار است. وي افزود: در انتخاباتهاي بعدي مثل مجلس خبرگان و شوراهاي اسلامي هم چشمانداز روشني نميبينم. اصلاحطلبان بايد استراتژي سياسيشان را مشخص كنند كه به كدام سمت ميخواهند بروند؟ سردرگمي در اين نيروها مشهود است، وضعيتشان با قانون اساسي، دموكراسي و نسبت بين دين و دموكراسي كاملا مشخص و عيان نيست. اين عدم شفافيت به نظر من به توفيق آنها در رقابتهاي آتي انتخابات ضربه ميزند، مگر اينكه فرض كنيم ميخواهند نگاهشان را از عرصهي قدرت تغيير بدهند و استراتژي ضدقدرت انتخاب كنند كه بعيد ميدانم. ما به دنبال كردن تسخير تالار قدرت مخالفيم و معتقديم بايد با تقويت جامعهي مدني و سازماندهي اجتماعي و حضور يك جنبش اجتماعي مطالبات عمومي را تحميل كرد. كميجاني اظهار داشت: مابين نيروهاي سياسي ايران يك شكاف سنتي داريم كه در هشت سال اخير مبناي طبقهبندي نيروهاي سياسي شده و آن شكاف چپ و راست است. چپ در اينجا به معناي اصلاحطلبي و معتقدان به تغيير وضع موجود است و راستگرايان يا محافظهكاران كه به اصولگرايان موسوم شدند به نوعي به دنبال حفظ وضع موجود هستند. اين معاني براي تبيين وضعيت نيروهاي سياسي در ايران گرهگشاست. وي افزود: در رقابتهاي سياسي ايران، عموما رقابت عادلانه و برابري شكل نميگيرد. نيروهاي راست و محافظهكار از وزن مضاعفي برخوردارند كه آن هم به دليل تقويت توسط بخشي از ساختار سياسي است. يعني بخشهايي از ساختار سياسي كه بايد در رقابتها بيطرف باشند، وارد اين معادلات شدهاند و عادلانه بودن آن را به هم زدند. اين فعال دانشجويي گفت: گروههاي راست تا حدودي به لحاظ سابقهي تشكيلاتي از نيروهاي اصلاحطلب قويترند، به دليل اينكه راست جديد يا طيف آبادگران اكثرا سابقهي نظامي داشتند و كار كردن در چنين فضاهايي بعد تشكيلاتي آنها را تقويت كرده است. راست سنتي و نيروهاي موتلفه به دليل قدمت و سابقهشان كار تشكيلاتي مناسبتري انجام دادهاند. در بين نيروهاي اصلاحطلب هم به نظر ميرسد جبههي مشاركت سازمانيافتهترين حزب سياسي باشد و مدل نسبتا مناسبي براي نيروهاي سياسي در ايران باشد. وي همچنين ابراز عقيده كرد: نيروهاي ملي مذهبي، شوراي 35 نفرهاي هستند كه در برخي مسايل عقايد به شدت متكثر و متفاوتي دارند. بعضيها به عرصهي سياست سوسياليستي نگاه ميكنند، برخي به ولايت فقيه اعتقاد ندارند يا با ساختار سياسي مرزبندي دارند. بعضي به دنبال تغيير بنيادين و اساسي در ساختار سياسي هستند و برخي ديگر نه. به نظر ميرسد نهضت آزادي هم به دليل دوري از قدرت و عدم فعاليت جدي با ركودي در ساختار تشكيلات و روابط درونگروهي مواجه شوند و صرفا عملكردشان به دادن بيانيه يا حركتهاي اعتراضي خيلي محدود و غيردامنهدار محدود ميشود و نميتوانيم ببنيم كه ميتواند جنبش اجتماعي را حول خود بسيج كنند و سازمانيافتگي سياسي داشته باشند. به نظر من اين دورهي ركودي است و ائتلاف و اتحاد دوبارهشان در مقاطع مختلف با توجه به شرايط فعليشان خيلي سخت است. انتهاي پيام