پيام دبير كل WTO به مناسبت روز جهاني جهانگردي: نبايد اهداف بنيادين سفر را به دست فراموشي بسپاريم
حمل و نقل هميشه خون جاري در رگهاي صنعت گردشگري بوده است و براي گرامي داشت اين پيوند حياتي چه زماني مناسبتر از امسال كه مصادف با صدمين سالگرد درگذشته يكي از نويسندگان و تخيلي نويسان قصههاي سياحت و سفر است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) فرانچسكو فرانجيالي - دبير كل سازمان جهاني جهانگردي - در پيام خود به مناسبت روز جهاني جهانگردي كه امروز همزمان با يزرگداشت اين روز در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري قرائت شد، ادامه داده است: ثمرهي بسياري از روياهاي ژول ورن را ديدهايم و در آينده خواهيم ديد، اما در زمان مرگش در سال 1905 سخنانش موجب برانگيخته شدن قوهي تخيل خوانندگان مشتاق و مسافران بالقوه سراسر جهان گرديد. در عصر او، سفرهاي فرامرزي در بسياري از موارد هنوز يك ماجراجويي به شمار ميآيد، امروزه در حالي كه آدمها بيشتر و بيشتر به منظور كار و كسب، شركت در مسابقات ورزشي، شركت در جلسات، ديدار از دوستان و خويشان يا تنها براي هيجان به تعطيلات يا مسافرت ميروند، ما در زمينهي حمل ونقل به استانداردهاي بهره وري، راحتي وامنيت كه تاحد زيادي تعيينگر كيفيت تجربهي نهاييمان ميباشد، اهميت ميدهيم. شايد تصادفي نباشد كه دو اختراع مربوط به حمل و نقل كه امروزه عوامل اصلي جهانگردي به شمار ميآيند، يعني اتومبيل و هواپيما، هر دو درست اندكي پس از درگذشت ژول ورن پا به عرصهي جهان گذاشتند. حمل و نقل مسافر از آغاز نخستين سرويسهاي مقرون به صرفهي هوايي در 70 سال پيش از هواپيماهاي جت اوليه تا بوئينگ 747 جامبو تا كنكورد و اخيرا ايرباس دوطبقهي 380-E راهي دراز را پيموده است. در طي سده اخير، مسافرت فرامرزي آنچنان به زندگي روزمرهي انسان پيوند خورده كه اكنون ظرفيت حمل و نقل به عاملي تعيين كننده در توسعهي هر گونه مقصدي بدل گرديده است. نبود زيرساختهاي كافي به ويژه در زمينهي فرودگاهها و جادهها، مانعي عمده بر سر راه رشد توريسم ميباشد. در مورد برخي مقصدها همچون جزاير كوچك و كشورهاي در خشكي، دسترسي مناسب هوايي جهت آوردن توريست از اهميتي اساسي برخوردار است. رشد سريع اين صنعت در سالهاي اخير رابطهاي تنگاتنگ با رشد يك پديده مدرن ديگر يعني جهش خيره كننده و رو به جلوي ارتباطات داشته است. در زماني كه ما به طور فزايندهاي توسط اطلاعات چه از منابع سنتي و چه از منابع الكترونيكي بمباران ميشويم، داريم روز به روز نيز بيشتر و بيشتر سفر ميكنيم. افزايش درآمدهاي قابل خرج نيز بدان معناست كه افراد بيشتر استطاعت سفر كردن را دارند. تعداد مسافران بينالمللي در سال 1950، بيست ميليون و در سال گذشته 760 ميليون بوده و انتظار ميرود كه تا سال 2020 اين رقم از مرز 6/1 ميليارد هم فراتر رود. اما چقدر ميتوانيم فراتر رويم؟ واپسين مرزهاي اين عزم به سفر در كجاست؟ آيا بشر تنها آندم راضي خواهد شد كه مسافرت به فضا امري سهل الوصول گردد؟ آنچه كه روزي چيزي بيش از شاهكاري برآمده از مخيلهي نويسندان علمي، تخيلي، همچون ژول ورن نبود، امروزه با پيشرفت انجام شده و رو به انجام در حيطهي حمل و نقل دارد روز به روز به واقعيت نزديكتر ميشود. اما با اين همه نبايد اهداف بنيادين سفر را به فراموشي بسپاريم. سفر ما را قادر ميسازد زندگيمان را با تجربياتي نو غنيتر سازيم و لذت ببريم و فرهيخته شويم، احترام گذاشتن به فرهنگهاي بيگانه را ياد بگيريم، دوستي برقرار كنيم و پر ارجتر از همه اينكه در همياري بينالملل و صلح و صفا در سراسر جهان نقش داشته باشيم. انتهاي پيام