هادي خوانساري: در شعر مدرن و پستمدرن، تنها عدهاي از روي تئوري كار كردند حركتهايي كه در غزل امروز صورت ميگيرد، تكرار تجربههاي دههي 70 است
پست مدرن قطاري در حركت است كه خواه ناخواه ما را به سمت خود ميكشد و اگر به آن نپيونديم، نابود ميشويم. هادي مهري خوانساري ـ شاعر ـ با بيان اين مطلب در ادامه به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: در گذر از كلاسيك به مدرن ديدگاهي معترضانه وجود داشت؛ همان طور كه پست مدرن به يكسري چيزهاي منفي مدرن اعتراض داشت و آيتمهاي منفي آن را نفي ميكند و بحرانهايش را بررسي مي كند، اين حركت را درباره حركت از كلاسيك به مدرن نيز مي توان ارزيابي كرد. وي با اعتقاد بر اينكه حتما لازم نيست كه مدرنيزم را سپري كرده، سپس وارد پست مدرنيزم شويم، يادآوري كرد: امروز ما به نوعي از سيستمهاي كلاسيك و گاهي مدرن خود استفاده ميكنيم؛ ولي به انرژي هستهيي دست يافتهايم. در هر حال هر وضعيتي چه آن طرف و چه اين طرف، با سرعت زياد در حركت است. البته در هنر، قضايا قدري نسبيتر است. خوانساري معتقد است: ديگر مانند دوره كلاسيك نيست كه دو دهه يا پنج دهه در يك سبك باشيم؛ چراكه قضايا سريعتر نقد ميشوند. اين شاعر همچنين اظهار داشت: در سفر ما بخشي از روي تئوريهايي كه خوانده بودند، كار كرده و به صورت تئوريك شعر گفتند و در شعرهايشان بررسي ميكردند كه كدام آيتم پست مدرن را بايد دارا باشد، همانها هم به چارچوب غزل اعتراض ميكردند. در مقابل، شاعراني بودند كه با قضاياي تئوريك آشنا نبودند و از روي دست ديگران مينوشتند. وي با تاكيد بر اينكه مهم اتفاق افتادن شعر است، چه در دوران كلاسيك باشيم چه دوران مدرن يا پست مدرن، ادامه داد: نميتوان گفت شعر پست مدرن نداريم و مثلا گفت در سال 2007 از دنياي مدرن خارج و به دنياي پست مدرن وارد ميشويم. خوانساري در ادامه به بحث غزل پست مدرن اشاره داشته و افزود: غزل پست مدرن اسم تازهاي نيست و قبلا با نام غزل خودكار و پيشرو نامگذاري كرده بوديم. غزل كلاسيك به صورت ذاتي به پست مدرن رويكردهايي دارد كه اگر شاخصههاي آن را كنار هم قرار دهيم، خيلي چيزها را با هم مرتبط ميتوان كرد. سراينده ”كلاوياي شكسته” و مؤلف ”چريكهاي جوان” گفت: حركتهاي كنوني كه در غزل انجام ميشود، حركاتي فراگير نيست. درواقع تجربههاي دهه 70 دوباره و حتا ضعيفتر صورت ميگيرد و اگر هم مانيفستي نوشته ميشود، تنها روي كاغذ است و در آثار چيزي نميبينيم. وي همچنين متذكر شد: در غزل اين عده كارهاي تئوريك نميكنند و ميبينيم يكي هم مدعي مكتب شده است؛ ولي حركات كنوني در غزل قبلا تجربه شده و اينك هم فقط ميتواند به عنوان تجربه تكرار شود. كاري نيست كه با تحقيق اتفاق افتد، به نظرم كساني كه غزل ميگويند، بايد غزل را حرفهييتر ببينند، شعري كه متولد ميشود، بايد اطلاعات وسيعي پشت آن باشد. انتهاي پيام