چهلونهمين نشست عمومي آژانس بينالمللي انرژي اتمي وابسته به سازمان ملل ساعت 10 صبح امروز (دوشنبه) به وقت محلي در وين كارش را آغاز كرد.
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از وين، در اين نشست محمد البرادعي پس از ايراد سخنرانياش در چهلونهمين نشست عمومي سازمان بينالمللي انرژي اتمي به مديركلي مجددا منصوب شد.
البرادعي در سخنرانياش اشارهاي كوتاه به بازرسيهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي دربارهي ايران پرداخت، اما وارد جزييات نشد.
در پيشنويس قطعنامهاي كه البرادعي برپايه آن به عنوان مديركل آژانس منصوب شد، آمده است:
«نشست عمومي
الف) با توجه به مسالهي انتصاب مديركل،
ب) با توجه به توصيهي شوراي حكام دربارهي اين مساله در سند جيسي (49)/4.
در تطابق با بند هفت.الف اساسنامه انتصاب دكتر محمد البرادعي به عنوان مديركل از تاريخ اول دسامبر 2005 تا 30 نوامبر 2005 تصويب ميشود.»
در اين نشست همچنين رضا آقازاده، رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان در سخنرانياش گفت: قطعنامه اخير شوراي حكام درباره ايران فاقد مبناي حقوقي، بدون توجيه فني و با رهنمود غلط سياسي صادر شده است.
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به وين، متن كامل اظهارات رضا آقازاده، رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان در نشست عمومي آژانس بين المللي انرژي اتمي به شرح ذيل است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي رئيس
عالي جنابان؛
ميل دارم تبريکات خود را به جناب عالي و ساير اعضاي دبيرخانه به مناسبت انتخاب شما جهت هدايت مباحث مهم اجلاس چهل ونهمين کنفرانس عمومي ظرف چند روز آتي تقديم دارم.
کنفرانس عمومي فرصت مغتنمي را فراهم مي کند تا کار آژانس مورد ارزيابي قرار گيرد. من قصد ندارم تا در اينجا وارد جزييات شوم و اين را به عهده هيات نمايندگي واگذار ميکنم تا در هر موضوع خاص مندرج در دستور کار به جزئيات بپردازد. اما اعتقاد دارم که لازم است ارزيابي کلي به عمل آورم تا بدانيم آژانس در چه وضعي قرار دارد و عملکرد آن تا چه ميزان با اهداف اصلي آن انطباق دارد و توازن منطقي در آن چگونه است.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
يک ديدگاه در بين اعضاي معاهده منع گسترش سلاح هاي هستهاي رواج دارد که بيان مي کند که اين معاهده بر سه پايه بنيادين قرار گرفته است. اين سه پايه عبارتند از خلع سلاح، عدم اشاعه و فعاليتهاي صلح آميز هستهاي. نقش آژانس و عملکرد آن بر دو پايه آخري آن؛ يعني عدم اشاعه و فعاليت هاي صلح آميز محدود شده است. آژانس بايستي به عنوان تهيه کننده و يا تسهيل کننده در مورد فناوري هستهاي و مواد هستهاي براي کاربردهاي صلح آميز عمل کند، در عين حال اطمينان يابد که آن مواد و فعاليت ها به جانب اهداف نظامي انحراف پيدا نميکنند.
اما پس از گذشت سالها، توانايي، قابليت و نقش آژانس در فعاليتهاي هستهاي در حداقل خود باقي ماند زيراکه دارندگان فناوري از طريق کنترل صادرات محدوديت هاي جدي را در اين زمينه بوجود آوردند. اما از طرف ديگر کارکرد نظارتي آژانس مرتباً افزايش يافت تا آنجا که در حال حاضر آژانس را به عنوان پاسبان هستهاي سازمان ملل مي شناسند، بدون اينکه يادآوري شود که آژانس تعهدات ديگري هم در مورد فعاليت هاي هستهاي کشورها دارد.
با اين حال حتي در زمينه پادمان ها، شکاکيت بر رفتار آژانس غالب شده است. در حاليکه اعضاي معاهده NPT پذيرفتهاند که اجراي پروتکل الحاقي تضمين معتبر ايجاد مي کند که ماهيت برنامه هاي هستهاي منحصراً صلح آميز هستند، اما اعمال آن را در موقعيت هاي خاصي زير سئوال بردهاند.
مثال ايران يک نمونه بارز آن است.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
ساليان درازي ايران از دستيابي به فناوري، تجهيزات و مواد هستهاي محروم بوده است. ايران در جهت اعتماد سازي علاوه بر اقدامات اصلاحي به طور داوطلبانه و به طور دقيق و منظم پروتکل الحاقي را اجراء کرده است. آنگاه که موضوعات تقريبا داشتند حل مي شدند، اکنون ادعا ميشود که پروتکل الحاقي اقتدار لازم را براي رسيدن به نتيجه گيري فراهم نمي کند. اين ادعا بيش از هر چيز ديگر اعتبار و ارزش آژانس به عنوان تسهيل کننده، تامين کننده و تضمين کننده صلح آميز بودن فعاليت هاي هستهاي را زير سئوال مي برد.
قطعنامه شوراي حکام که با راي گيري و بدون اجماع، در آخر هفته گذشته مصوب شد، درجه تفرق در شوراي حکام در اين موضوع را نشان مي دهد و اينکه موضوعات تا چه حد ميتوانند به ابتذال کشيده شوند، زمانيکه سياست بر کار آژانس غلبه مي يابد. اين قطعنامه فاقد مبناي حقوقي، بدون توجيه فني و با رهنمود غلط سياسي صادر شده است.
اساسنامه و قرارداد پادمان مفاد بسيار محدودي را به درگير کردن شوراي امنيت سازمان ملل آن هم در موارد نادر، اختصاص دادهاند. مطالعه دقيق اين اسناد مهم هيچ مبنايي را براي درگير کردن شوراي امنيت در قضيه ايران فراهم نمي کند.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
شوراي حکام، آنگونه که در ماده 19 قرارداد پادمان تصريح شده است، اداره کننده رابطه بين آژانس و جمهوري اسلامي ايران است، تنها زماني ميتواند شوراي امنيت را درگير کند که اثبات نمايد توانايي راستيآزمايي در خصوص اينکه انحراف مواد هستهاي که تحت موافقتنامه لازم است اعمال پادمان شود، به سمت اهداف نظامي را ندارد. از آنجاييکه آژانس حداقل بيش از يکبار اعلام کرده است که هيچ دليلي مبني بر چنان انحرافي وجود ندارد، شوراي حکام در موقعيتي نيست که تصميم بگيرد موضوع را به شوراي امنيت احاله دهد.
از سوي ديگر ارزيابي فني آژانس آنگونه که مديرکل بيان کرده است، تصريح مي نمايد که:
1- در نتيجه اقدامات اصلاحي و ساير فعاليتها، آژانس قادر بوده است که راستي آزمايي، تاييد و اعلام کند که تعدادي از موضوعات کاملا حل شدهاند و بنابر اين فعاليتها در تاسيسات UCF اصفهان، آب سنگين اراک، توليد سوخت و غني سازي ليزر اکنون تحت اجراي پادمان عادي قرار دارند.
2- موضوع اورانيوم با غناي بالا تنها موضوعي بود که ميتوانست متضمن نگرانيهايي در زمينه اشاعه باشد که هم اکنون حل شده است. اکنون راستي آزمايي صورت گرفته است و نشان ميدهد که ذرات اورانيوم با غناي بالا حاصل آلودگي با منشاء خارجي بودهاند.
3- در مورد مسائل محدودي که باقي ماندهاند، پيشرفت حاصل شده است و حل آنها تنها به همکاري ايران بستگي ندارد، بلکه مستلزم همکاري از سوي کشورهاي اروپايي است که افرادي از اتباع آنها در شبکه مخفي در گير بودهاند که يا تحت نظر هستند و يا دستگير شدهاند.
بر مبناي وضعيت فني موجود، اگر به دنبال واقعيات باشيم، هيچ امکاني براي يافتن موقعيتي هشدار دهنده که شوراي امنيت را به صحنه بکشاند وجود ندارد. بويژه اينکه موضوعات به طرف حل و فصل نهايي در حرکت هستند و بدست آمدن تضمين هاي معتبر در مورد اينکه مواد و فعاليت هستهاي مخفي وجود ندارد، در حال انجام شدن است.
واقعيت اين است که تنها چيزي که زنگ خطر را در اين بازي عجيب به صدا درآورده است، انگيزه سياسي است که اين حرکت را هدايت مي کند. در حاليکه فرصتهاي کافي براي حل و فصل موضوعات از طريق گفتگو وجود داشت، چرا ناگهان به چنين حرکت قوي براي مقابله متوسل مي شوند؟
آيا از آن نهاد ويژه سازمان ملل انتظار ديگري غير از اين وجود دارد که يک فضاي سياسي شکننده را وخيمتر کرده، بن بست پيچيده را عميقتر و موجب بر انگيختن بحران ناخواستهاي شود؟
ترديدي وجود ندارد که گزارش به شوراي امنيت زنجيرهاي از عملها و عکسالعملها را موجب مي شود که تنش را افزايش داده و مخاطره يک وضعيت سياسي شکننده که هم اکنون در منطقه هست را افزايش مي دهد.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
با بيانيه تهران و انجام توافق پاريس، ايران براي طرفهاي اروپايي خود فرصتي را فراهم کرد تا بعد از بيش از دو سال وقت گذراني يک توافق مورد قبول طرفين را به دست آورند.
پيشنهاد اروپاييها، به وضوح منکر حقوق ايران به موجب NPT بود و در عمل توافق پاريس را لغو نمود. ايران بنا براين نيازي نميديد که بيشتر از اين به مفاد آن از جمله به آنچه که به تاسيسات UCF اصفهان مربوط مي شد، پايبند بماند.
در نتيجه، فعاليت در آنجا تحت نظارت کامل آژانس آغاز شد و توليدات هم مهروموم مي شوند. در مورد يک فعاليتي که تحت نظارت بازرسي منظم آژانس است، ادعاي اينکه نگراني ايجاد مي کند و دعوت به تعليق معني ندارد.
از سوي ديگر درگير کردن شوراي امنيت بوسيله EU3، به مفاد بيانيه تهران صراحتاً و آشکارا خاتمه مي بخشد و آن در چنين شرايطي که ايران ديگر تعهدي به حفظ و برقراري معيارهايي که داوطلبانه اجراي آنها را متعاقب توافقات در تهران پذيرفته بود، ندارد.
آنهايي که پيشنهاد کردند و با عجله و شتاب شوراي حکام را به تصميم رساندند، کشورهاي هستهاي غربي و متحدين آنها در ناتو بودند که براي امنيت خود به سلاحهاي هستهاي تکيه کردهاند.
صرف نظر از اين راي دادن بلوکي و ديگراني که با اين قطعنامه همراهي کردند، کشوري که پادمان را اخيراً نقض کرده و کشور ديگري که تحت چتر اتمي است و ذخاير گستردهاي از اورانيوم غني شده و پلوتونيوم در اختيار دارد، مي باشند.
از سوي ديگر آنهائيکه به اين تصميم نپيوستند، شامل کشورهاي داراي سلاح هستهاي که در زمينه خلع سلاح هستهاي پيش قدم هستند. بعلاوه کشورهاي غير هستهاي عضو NPT که در زمينه عدم اشاعه خوشنام هستند. زورآزمايي سياسي تشديد مي شود و طي ماهها و هفتههاي آينده فشارها افزايش مي يابد. ولي نتيجه عوض نخواهد شد. نگرانيهاي خيالي بيان شده توسط چند کشور در مورد برنامه هستهاي صلح آميز ايران ساختگي و مبالغه آميز و داراي چاشني سياسي است.
حالا از اينجا به کجا مي رويم؟
برنامه فاز بندي شده ارايه شده از سوي ايران مشخص است.
رئيس جمهور ما يک پيشنهاد سخاوتمندانه را در مجمع عمومي سازمان ملل متحد ارايه کرد. اين پيشنهاد براي باز کردن برنامه هستهاي ايران براي مشارکت شرکت هاي خصوصي و دولتي از کشورهاي ديگر در اين برنامه است. اين پيشنهاد حداکثر تضمين مورد تصور را در مقابل هرگونه انحراف فراهم مي کند. اين پيشنهاد کاملاً در انطباق با راههاي ممکن براي توليد سوخت هستهاي در عين اينکه نگراني هاي مربوط به اشاعه را نيز مرتفع کند، مي باشد.
آقاي رئيس، نمايندگان محترم؛
بنابراين زمينه لازم از جانب ما براي حل و فصل موضوع فراهم شده است، اگرچه اعتماد ما به حسن نيت و خيرخواهي طرفهايمان لطمه ديده است.
ما قبل از اين عزم و اراده خودمان را براي رسيدن به يک توافق نشان دادهايم. اما ما نياز داريم که در مورد نيت اروپاييها براي تغيير مسير خطرناک مقابله متقاعد شويم و اراده قاطع آنها را براي کارکردن بر اساس شناخت کامل حق سلب ناشدني استفاده صلح جويانه از انرژي هستهاي را در جهت رسيدن به ترتيباتي براي چرخه سوخت هستهاي خودمان مشاهده کنيم.
فقط در اينصورت است که بحران و مقابله مي تواند جاي خود را به تفاهم و مصالحه بسپارد.
از توجه شما متشکرم.»
همچنين نمايندهي انگليس در نشست عمومي آژانس بينالمللي انرژي اتمي ادعا كرد: عدم پايبندي ايران به اساسنامهي آژانس در سال 2003 محرز شده بوده است.
راب رايت، مدير كنترل صادرات و عدم اشاعه در وزارت تجارت و صنايع انگليس، ادعا كرد: ايران در گذشته به توافقات پادماني پايبند نبوده است و نتوانسته بود تعهدات خود را اجرا كند.
وي همچنين از تصويب قطعنامه عليه ايران كه اخيرا بدون اجماع و تنها با 22 راي در شوراي حكام به تصويب رسيد، استقبال كرد.
رايت از ايران خواست كه اقدامات اعتمادساز انجام دهد و بر اساس و چارچوب توافق ماه نوامبر به مذاكرات بازگردد.
نمايندهي آمريكا نيز در نشست عمومي سازمان ملل مدعي شد: توانايي غنيسازي در ايران نگرانكننده، غيرضروري و غيرقابل پذيرش است.
گرگوري شولت، نمايندهي آمريكا در نشست عمومي سازمان ملل در سخنراني خود امروز در اين نشست اظهار داشت كه آمريكا از اروپاييها و مذاكرهشان با ايران حمايت ميكند.
وي گفت كه اروپا از فعاليتهاي صلحآميز هستهيي در ايران حمايت ميكند و جورج بوش، رييس جمهور آمريكا نيز حمايتش را از اين امر اعلام كرده است.
شولت مدعي شد كه قطعنامهي اخير شوراي حكام عليه ايران عدم پايبندي ايران را به تعهدات هستهيياش مشخص ميكند.
وي در اظهاراتي مداخلهجويانه گفت: ايران بايد دوباره فعاليتهاي هستهيياش را به حال تعليق در آورد، به مذاكرات هستهيي با اروپا بازگردد و همچنين همكاري فعالانهاي با آژانس بينالمللي انرژي اتمي داشته باشد.
اين در حالي است كه كشورهاي عدم تعهد و چين و روسيه يعني بيش از 100 كشور جهان با توجه به راي مثبت ندادن به قطعنامه اعلام كردهاند كه از برنامهي هستهيي ايران نگراني ندارند.
وي در ادامه گفت: كنفرانس عمومي از ايران بخواهد كه شفافسازي كند، مذاكرات و اعتمادسازي را برگزيند و نه آن كه به سوي مواجههي بينالمللي پيش برود.
وي همچنين در سخنرانياش از همكاري آمريكا با هند كه به معاهدهي منع گسترش سلاحهاي هستهيي نپيوسته و همچنين عليه ايران در شوراي حكام راي داده است، ابراز خرسندي و حمايت كرد.
نمايندهي چين نيز در نشست عمومي آژانس بينالمللي انرژي اتمي، از ايران و سه كشور اروپايي خواست كه به ميز مذاكره بازگردند.
ژان هوا ژو، نمايندهي چين امروز در نشست عمومي آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه از ساعتي پيش آغاز شده، در سخنرانياش گفت: مسالهي هستهيي ايران از طريق ديپلماسي و مذاكره حل شود.
وي خواستار آن شد كه ايران و اتحاديهي اروپا به گفتوگوها ادامه دهند.
همچنين نمايندهي ژاپن در نشست عمومي آژانس از ايران خواست كه به روند مذاكرات هستهيي با سه كشور اروپايي بازگردد.
آكايرا شيچيجو، معاون ارشد نخستوزير ژاپن در سياستهاي علوم و فنآوري ژاپن امروز در نشست عمومي آژانس از ايران خواست تا با آژانس همكاري بيشتري داشته باشد و فعاليتهاي هستهيياش در زمينهي "غنيسازي و بازفرآوري" را به حال تعليق در آورد.
وي از ايران خواست تا به قطعنامهي شوراي حكام پاسخي صادقانه بدهد.
در اين نشست همچنين تواناييهاي هستهيي رژيم صهيونيستي و تهديدي كه از جانب اين رژيم براي صلح و امنيت جهاني ايجاد ميشود، نيز مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
انتهاي پيام