عضو جامعهي اسلامي دانشجويان: ـ اعضاي سابق خود را در دولت نقد ميكنيم ـ حضور اعضاي تشكلهاي دانشجويي در دولت مضر است
عضو جامعهي اسلامي دانشجويان، گفت: حضور اعضاي شوراي مركزي تشكلهاي دانشجويي را در عرصههاي رسمي دولت چه در سطح كشور و چه در سطح استانها مضر ميدانم، چنانچه تجربهي دفتر تحكيم وحدت بيانگر همين مساله است. «مجتبي سلطاني» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: ورود هرگونه اعضاي شوراي مركزي تشكلهاي دانشجويي را به عرصههاي رسمي دولت آفتي براي اين تشكلهاست و قائل به آن هستم كه معادلات سياسي فضاي دولت آينده به درون فضاي تشكلها انتقال مييابد. اما اعضاي سابق اين تشكلها و كساني كه نقش رهبري در هدايت تشكلهاي دانشجويي ندارند حضورشان در مجموعهي دولت بسيار موثر و ضروري است. وي در ادامه با بيان اينكه «تشكلهاي جديد دانشجويي در مرحلهي فعلي نياز به بازبيني در عملكرد خود دارند»، افزود: بايد بر مسائل تئوريك و تقويت مباني آنها از خود تحرك بيشتري نشان دهند و از طرف ديگر قائل به آن هستم كه نقد سازنده و مداوم مجموعهي دولت و حاكميت مهمترين وظيفهي جنبش دانشجويي است كه ورود به عرصهي حاكميت توسط كادر رهبري تشكلهاي دانشجويي با اين وظيفه مغايرت دارد و تشكلهاي دانشجويي بايد نقش خود را در جميع امور براي بخشهاي مختلف حاكميت از جمله نقش مشاور براي دولت انجام دهند و آنچه را كه بدنهي اجتماعي تحت عنوان مطالبات مردمي تشخيص ميدهند را نيز پيگيري كرده و به مجموعهي حاكميت منتقل كنند. عضو جامعهي اسلامي دانشجويان، در ادامه با اشاره به آفات ورود به عرصهي قدرت براي فعالان جنبش دانشجويي و كساني كه رهبري كادر مركزي تشكلها را به عهده دارند، گفت: آنها فضاي خود را از حالت دوستانه و صادقانه خارج كرده و درگير زد و بندهاي سياسي فضاي خارج از تشكلها ميكنند و تشكلها به جاي آنكه پيگير تصميمگيريها و اهدافشان باشند عملكردشان مبتني ميشود بر مقتضيات فضاي خارج از تشكلها كه آن هم در نهادهاي قدرت است و بر اساس مطالبات نيازهاي بدنهي اجتماعي مردم و دانشجويان نيست، نتيجهي نهايي آنكه جنبشهاي دانشجويي از رسالت اصلي خود كه آرمانگرايي و پيگيري مطالبات مردمي است دور ميافتد و ويژگي مرجع بودن خود را از دست ميدهد و به ابزاري در دست صاحبان قدرت تبديل ميشود و جايگاه آنها تنزل پيدا خواهد كرد. وي در ادامه تاكيد كرد: طبيعي است فعالان و كساني كه داراي سابقهي دانشجويي هستند و در دولت فعاليت ميكنند داراي ديد بسيار روشنتري نسبت به فضاي دانشگاهها، دانشجويان و تشكلهاي دانشجويي هستند كه اين امر را در مشاورهها و برنامهريزيهايشان به مسوولان بهتر ميتوانند انتقال دهند و سياست آنها بايد مبتني بر تقويت ويژگيهاي اصيل جنبش دانشجويي باشد. سلطاني، سياست هر تشكل را مبتني بر مرامنامه و اساسنامهي آن تشكل دانست و افزود: جنبش دانشجويي از جمله جامعهي اسلامي دانشجويان بايد وظيفهي نقد را كه مشمول حال همهي مسوولان ميداند از جمله اعضاي سابق خود كه احتمالا در بخشهايي از دولت مسووليتي برعهده دارند و هيچگونه تفاوتي از جهت نظارت بر عملكرد آنها با سايرين قايل نيست. البته اين طبيعي است كه احساس نزديكي فكري بيشتري با اعضاي سابق خود داشته باشند، اما اين به منزلهي عدول از وظيفهي نظارتي و انتقادي آنها نخواهد بود. اين فعال سياسي تصريح كرد: با توجه به اينكه افراد وارد فضاي جديدي ميشوند، عملكرد و برنامههايشان متاثر از فضاي جديد است و الزاما كساني كه بيشترين ديدگاهها را در فضاي دانشجويي دارند ملزم نيستند آن برنامهها را در فضاي خارج از تشكل پيگيري كنند، چون هر دو داراي جايگاه خاص و نيازهاي خود هستند. نكتهي ديگري كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه اعضاي سابق قبل از ورود به مسووليت جديد و خروج از تشكل نبايد فضاي درون تشكل خود را كه مبتني بر اختلافات و ديدگاهها بوده منتقل كنند و بخواهند به يارگيري از فضاي داخل تشكل خود بپردازند و مسير را بايد به شكلي پيش ببرند كه اعضاي جديد بر اساس نيازهاي جنبش دانشجويي حركت كنند. وي همچنين گفت: ما به عنوان تشكل رسمي كه از دولت آقاي احمدينژاد حمايت كرديم، معتقديم تشكلهاي دانشجويي بايد مرز خود را با دولت جديد تعريف كنند و وظايفي كه در مقطع جديد بايد انجام دهند تبيين و مشخص كنند. انتهاي پيام