ضياءالدين ترابي: بازار شعر بهخاطر حركتهاي افراطي راكد است وقتي ميگوييم شعر پستمدرن، ادعايي بيش نيست
آنچه كه در شعر امروز ايران اتفاق افتاده، از شاخه افراطي پست مدرن سرچمه ميگيرد. ضياءالدين ترابي - شاعر - با بيان اين مطلب در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: پستمدرن در دو شاخه اصيل و افراطي در جهان به وجود آمد كه شاخه افراطي آن زير سؤال است، اما شاخه اصيل كه پشت آن فكر و انديشه نهفته، جرياني مثبت است. وي تصريح كرد: وقتي ميگوييم شعر پستمدرن، اين ادعايي بيش نيست، بايد ديد كه چنين چيزي در ايران وجود دارد؟ در كشورمان، تا كنون كسي از شعر پستمدرن يا مدرن تعريفي ارايه نداده است و چون تعريف نشده، هر كس هر چه ميگويد، فكر ميكند پست مدرن بوده؛ بنابراين بازار آشفتهاي به وجود آمده است. وقتي هنري چارچوب نداشته باشد، چنين وضعي به وجود ميآيد. اين شاعر با اعتقاد بر اينكه براي بازتاب جرياني در هنر و شعر، آن جريان ابتدا بايد در تفكر و انديشه اتفاق افتاده باشد و سپس به صورت سبكي مطرح شود، گفت: در عصر رمانتيك و مدرنيسم اين اتفاق به وقوع پيوست و ميتوان آنها را طبقهبندي كرد؛ مثلا ميتوان گفت كدام شعر مدرنيسم يا رمانتيك است؛ زيرا در دورهاي اتفاق افتاد كه ميتوان آنها را طبقهبندي كرد. مثلا مدرنيسم در شعر با اليوت و در داستان با جيمز جويس آغاز شد. وي در ادامه همچنين متذكر شد: در دهه 60 در جهان غرب اتفاقي افتاده كه بعد از جنگ جهاني دوم انديشمندان مدرنيسم را زير سؤال برده و به نقد آن پرداختند و حركت نقد خود نقاد آغاز شد. چراكه مدرنيسم با تعقل و علم ميخواست جهاني نو را بسازد؛ اما متفكران بعد از جنگ جهاني دوم به اين نتيجه رسيدند كه انسان در اين راه شكست ميخورد، به اين دليل، مكتب پستمدرن به وجود ميآيد. ترابي با اشاره به وضعيت پستمدرنيسم در ايران و شعر پستمدرن متذكر شد: با تعريف اشتباهي كه از پست مدرن در ايران شده، در كتابهاي شعر ميبينيم هر كس هر چه به ذهنش ميرسد را مينويسد، ما هم نميتوانيم حرفي بزنيم؛ زيرا ملاك خاصي وجود ندارد. وي معتقد است: انعكاس اين اشعار در جامعه، بايكوت كتابهاي شعر و استقبال نكردن مخاطبان از شعر عملا نشان داده بازار شعر به خاطر حركات افراطي راكد است. به هر حال، يك طرف شعر مخاطب است كه درواقع تكليف آن را مشخص ميكند. شعري كه نتواند با مخاطب ارتباط برقرار كند، محكوم به فناست. اين حركات افراطي اگر امروز از بين نروند، روزي از بين خواهند رفت. او بازيهاي افراطي زباني را از آفات شعرهاي پست مدرن دانست و يادآوري كرد: زبان يك قرارداد اجتماعي است كه براي انتقال مفاهيم به وجود آمده است. اگر بيش از اندازه از گرامر خود دور افتد، نميتواند كاري انجام دهد. ترابي در ادامه بحثش به غزل پست مدرن اشاره كرد و متذكر شد: غزلي كه به اسم پست مدرن، متفاوت و غيرمتفاوت علم شده و جوانها عجيب به آن رو آوردهاند، از دو منظر مضحك است؛ يكي اينكه قالب غزل دورهاش تمام شده و شعري نيست كه به درد زمانه امروز بخورد. در دنياي امروز غزل چنگي به دل نميزند و اين شعرها به رشد شعر كمكي نميكنند، بلكه راه اين شاعران نيز غلط بوده و كارشان عبث و بيهوده است؛ زيرا براي وزن و قافيه محدوديت به وجود آمده است. وي ادامه داد: از منظر ديگر، شاعر بايد شعري بگويد كه با مخاطب ارتباط برقرار كند، اما چيزي مي گويد كه در آن معناي خاصي نيست و بيشتر معنازدايي ميكند كه آن وقت يك چيز موزون و مقفا و بيمعنا ميشود كه مخاطبي هم ندارد و اگرهم داشته باشد، جوانهايي مانند خودشان هستند. اين شاعر با اشاره به شمارگان اين شعرها تاكيد كرد: اگر اين اشعار تيراژ معقولي داشت، معلوم ميشد كه موفق بودهاند؛ ولي ميبينيم كه اين طور نيست. اين دسته از شاعران وقتشان را تلف ميكنند؛ چراكه جايي براي كار كردن در اين قالبها نمانده تا آن را دوباره زنده كنند. اينها فقط كار بيهوده ميكنند. انتهاي پيام