دبير سياسي سازمان دانشآموختگان (ادوار تحكيم وحدت) شناختن نيازهاي بهروز جامعه و برقراري ارتباط بين دانشگاهيان و توده و پر كردن شكافهاي بين آنها را مهمترين رسالت دانشجويان دانست و تاكيد كرد: پيدا كردن كانالهاي ارتباطي بسيار مهم است.
« حجت شريفي » در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار داشت: در طول سالهاي اخير، تاثيرگذاري دانشجويان به دلايل زيادي كمتر شد، از جمله به دليل فشار روزافزون بر دانشجويان و فعاليت سياسي آنها.
وي با بيان اين كه «دفتر تحكيم وحدت گروه منتقدي است كه نقد قدرت را در دستور كار خود قرار داده»، گفت: دفتر تحكيم وحدت از زماني كه نقد قدرت را در دستور كار خود قرار داد، پس از آن اجازهي برگزاري نشست در دانشگاه به آنها داده نشد و به اشكال مختلف در تعرض فشارهاي همهجانبه قرار گرفتند.
شريفي ادامه داد: شكاف بين دانشجويان، نخبگان و تودهي مردم باعث ميشود تا عدهاي از آن به نفع خود بهرهبرداري كنند. يعني هرگاه توده و نخبگان جامعه به هم متصل شدند، مطالبات مردم به سمت خواستهاي سازمانيافتهتر مانند دموكراسي، آزادي، دفاع از حقوقبشر پيش رفته كه در عمل تاثيرگذاري بالايي داشت، اما هرگاه اين شكاف زيادتر شده، برخي راحت توانستهاند عوامفريبانه عمل كنند.
شريفي در ادامه با تاكيد بر اينكه «مهمترين رسالت دانشگاه پر كردن شكاف بين نخبگان و تودهي مردم است»، افزود: به نظر من قرار بوده است دانشگاه حد واسطي باشد و پيام توده را به نخبگان و پيام نخبگان را به توده منتقل كند كه اتفاقا با قطع كردن راههاي ارتباطي و تحت فشار گذاشتن دانشگاهيان، هم آنها را از انجام فعاليتهاي اصلي خود بازداشته و هم باعث كمرنگ شدن تاثيرگذاري آنها بر تودهي جامعه شدند و در كنار آن ميتوان به دلايلي مانند تغيير بافت دانشگاه اشاره كرد. يعني طبقهي اقتصادي دانشگاه در طول سالهاي اخير به شدت تغيير كرد.
وي توضيح داد: در سال 76 و پيش از آن، عمدهي جو دانشگاه از لحاظ اقتصادي از طبقهي متوسط و رو به پايين بودند كه اين طبقه قطعا خواستهاي آرمانخواهانهي بيشتري داشت كه بر اساس آن تلاش و مبارزهي خود را سازماندهي ميكرد اما در سالهاي اخير به علت شايد دشوار شدن ورود به دانشگاهها و يا ميزان كلاسهاي كنكور و رقابتهاي بسيار فشرده، اكثرا در دانشگاههاي اصلي، طبقهاي شكل گرفته كه از لحاظ بافت اجتماعي از خانوادههاي كمجمعيتتر و مرفهتر هستند. بنابراين مطالباتشان رفاهطلبتر و فردطلبگرايانهتر شده و مسايل فردي بسياري در اولويت قرار گرفته و اين تغيير بافت خود موجب تغيير آرمانخواهي شده است. البته من معتقدم پارامتري كه در ايجاد دموكراسي ميتواند شكل بگيرد اهميت دادن به اصالت فرد است، اينكه هر كسي دموكراسي را از منظر برآوردن نفع خود ببينند و پيگير آن باشد، نه از منظر ايدهآليستي و جمعگرايانه.
دبير سياسي سازمان دانشآموختگان افزود: اين اتفاق باعث شده كه در دانشگاهها مسايل سياسي و پيگيري آرمانها در اولويتها بعدي قرار بگيرد و قطعا سياسيترين دانشجويان در حال حاضر به طور آماري در بررسي جمعي، مسايل سياسي براي آنها شايد در اولويت چهارم يا پنجم قرار ميگيرد، در حالي كه در سالهاي 76، پيگيري مسايل سياسي اولويتهاي بالاتري براي دانشجويان داشت.
وي در ادامه دربارهي سازماندهي تشكيلاتي تشكلهاي سياسي دانشجويي افزود: در اين تشكلهاي اصلي از جمله انجمنهاي اسلامي دانشجويان، اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان و دفتر تحكيم، بايد اذعان داشت كه از يك سو ضعف ساختاري و تشكيلاتي و عدم امكان سازماندهي وجود دارد كه بخشي از آن به دليل فشارهاي وارده است و از سوي ديگر پراگماتيسم شدن جريان دانشجويي و عدم پرداختن به سازماندهي تشكيلاتي بود كه در كنار آن فاصلهي سني به اجبار بين سران مجموعهي دفتر تحكيم وحدت، انجمنهاي اسلامي و بدنهي دانشجويي اتفاق افتاد.
شريفي دربارهي علت اين فاصلهي سني گفت: به دليل عدم اجازهي برگزاري نشست، دفتر تحكيم وحدت سالها از برگزاري نشست براي انتخابات خود محروم است، چنانچه در حال حاضر اعضاي تحكيم وحدت در حدود چند ماه است كه جهت برگزاري نشست خود در يكي از دانشگاههاي كشور، براي اخذ مجوز تلاش ميكنند، اما چون اين فرصت به آنها داده نميشود، عملا شاهد آن هستيم كه شوراي مركزي كه فعاليت آن يك ساله است در حدود دو ساله فعاليت ميكند كه اين موضوع هم باعث كاهش انگيزهها و باعث تغيير بافت آن ميشود. يعني كسي كه سه سال گذشته دانشجو بوده و عضو شوراي مركزي تحكيم شده، قطعا نبايد توقع داشت كه اكنون هم همان دانشجو باشد. در نتيجه فاصلهاي بين سران و بدنهي جنبش دانشجويي افتاده و باعث كاهش اثرگذاري دانشجويان در حوزهي سياسي شده است، هرچند بايد اذعان داشت كه هنوز بي اغراق در بين گروهها، گروهي كه بيشترين اثر را دارد دانشگاه و دانشجويان است. درست است كه افت كرده اما همچنان دانشگاه در برابر طبقات ديگر مانند روحانيون، مهندسان، شاغلان، احزاب و گروههاي سياسي، بيشترين مرجعيت را دارد.
شريفي به انتخابات رياست جمهوري و مجلس اشاره و تصريح كرد: هرچند دانشجويان و فراخواني كه داشتند نسبت به شركت يا عدم شركت و حمايت از برخي كانديداها تاثيرگذار بودند، اما تاثيرگذاري آنها اصلا با مرجعيتشان در سالهاي 76 و 80 قابل مقايسه نبود.
وي شناختن نيازهاي بهروز جامعه و برقراري ارتباط بين دانشگاهيان و توده و پر كردن شكافهاي بين آنها را مهمترين رسالت دانشجويان دانست و افزود: متاسفانه شايد جنبش دانشجويي توجهش به چند سايت معطوف شده و به آن بسنده كرد تا پيامهايش در سايتها خوانده شود، در حالي كه كانالهاي ارتباطي بايد بسيار گستردهتر باشد، بنابراين پيدا كردن كانالهاي ارتباطي بسيار مهم است.
حجت شريفي بر تغيير بدنه، خواستهها و مطالبات جنبش دانشجويي تاكيد كرد و رشد فرديت را باعث شكل گرفتن دموكراسي و رفاه دانست و مهمترين خواستهي دانشجويان را احساس احترام از ساير تشكلهاي دانشجويي و احساس آزادي در فضاي سياسي خواند.
وي گفت: مطالباتي مانند آزادي، حقوق بشر، احترام به انسان و كرامت انساني و توجه به دموكراسي، در كنار مطالبات فردي هنوز در اولويت قرار دارد. بنابراين جريان دانشجويي بايد در فضاي فعاليت سياسي مطالبات خود را در يك ساز و كار دموكراتيك سازماندهي كرده و پيام خود را به حاكميت برساند و پيگير مطالبات دانشجويان باشد و بتواند صداي نقد خود را به حاكميت برساند.
دبير سياسي سازمان دانشآموختگان ايران اسلامي، همچنين گفت: تحمل و مدارا بايد از سوي نظام باشد؛ چرا كه اقتضاي جوان و دانشجو اين است كه رفتارهاي تند و حرفهاي گزنده بگويد.
شريفي بر توجه به خواست دانشجويان و ايجاد فضاي آزاد براي بيان مطالبات تاكيد كرد و افزود: از جانب احزاب و گروهها نبايد فضايي ايجاد شود كه بخواهند دانشجويان دنبالهرو آنها باشد و نبايد دانشگاه را حياط خلوت خود در دانشگاهها بدانند، اعتقاد ما اين نيست كه دانشگاه و دانشجو بايد براي تمام مسايل كشور تعيينكننده باشد، اما بايد با آنها گفت و گو شود و آنها را دخيل بدانند و در كنار آن ايجاد فضاي آزاد براي فعاليت تشكلها، بها دادن به گروهها و NGO ها و غيره باعث ميشود هم دانشجو رشد پيدا كند و هم دخالت در فعاليتهاي سياسي داشته باشد.
شريفي در ادامه تصريح كرد: انتظار نداشته باشيم دانشجويان به عنوان حاميان افراد عمل كنند، بلكه آنها بايد بتوانند حرفهاي اصولي خود مانند دفاع از دموكراسي و حقوق بشر، رفاه و پيشرفت را در جامعه پرورش دهند كه ايجاد مقدماتي براي آنها خواستهي دانشجويان از حاكميت است.
انتهاي پيام