دكتر « غلامرضا ظريفيان » با بيان اينكه « اكنون با تشكلهاي محدودي در دانشگاهها مواجه نيستيم » گفت: تشكلها توانستهاند ساز و كارهاي تربيتي خوبي در دانشگاهها ايجاد كنند و عرصهي مخاطبان دانشجويي در عرصهي تشكلها از 5 درصد به 40 تا 50 درصد رسيده است.
معاون دانشجويي وزارت علوم در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) دانشگاههاي امروز را دانشگاههاي تودهيي و انبوهي ناميد كه به جامعه نزديك است و در عين حال دانشگاه مرده را به جامعهي مرده تعبير كرد و افزود: اگر خواهان جامعهي مرده هستيم بايد فعاليتهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي دانشجويان را محدود كرد.
وي دفتر تحكيم وحدت را از درون داراي مشكلات جدي دانست و با بيان اينكه «ديگران نيز در پديد آمدن اين مشكلات موثر بودند» تصريح كرد: دفتر تحكيم وحدت از لحاظ معرفتي و نوع نگاه دچار مشكلي است كه منجر به انشعاب شد و پس از آن نيز فراكسيونهاي مختلفي در درون دو طيف تشكيل شد.
ظريفيان با اعتقاد به ضرورت ساماندگي در دفتر تحكيم وحدت اظهار داشت: دفتر تحكيم وحدت اگر ميخواهد جرياني پيشتاز باشد بايد پيام و نياز نسل امروز دانشجويان را بفهمند و البته اين بدان معنا نيست كه دفتر تحكيم وحدت به يك جريان عمومي تبليغاتي تبديل شود.
وي افزود: مرجعيت دفتر تحكيم در گذشته به اين دليل بوده است كه پيامش در دانشگاه پذيرفته ميشد اما اكنون ناهمزباني رخ داده كه بنابراين دفتر تحكيم بايد وارد عرصهي گفتمان با بدنهي دانشجويي شود و نياز به بازسازي از درون دارد.
ظريفيان خطاب به مسولان گفت: دفتر تحكيم وحدت و امثال آن از نهادهاي روشن و تابلودار كشور هستند كه اگر به رسميت شناخته نشوند با جريانات بدون تابلو مواجه خواهيم شد كه شناسنامه ندارد.
وي افزود: نهادهاي شناخته شده و شناسنامهدار حق و تكليف دارند ولي نهادهاي بدون تابلو تكليف ندارند، چرا كه چهارچوبي ندارند، اما براي خود حق قائل هستند.
ظريفيان در بخش ديگري از گفتوگو با ايسنا اظهار داشت: تمام كشورهايي كه دم از دموكراسي ميزنند يا نميزنند حوزههاي اپوزسيون براي خود درست ميكنند تا مخالفتها را رصد و مديريت كنند، بنابراين اگر ما نيز مخالفتهاي طبيعي كه در چهارچوب نظام صورت ميگيرد را به رسميت نشناسيم نميتوانيم بحرانها را مديريت كنيم.
وي ادامه داد: نگاه مديريت پيشرفته ايجاب ميكند كه اپوزسيون در چهارچوبهايي كه توانايي دارد فعاليت كند و بايد به آنها ميدان داد چرا كه به تلنبار نشدن آسيبها كمك ميكند كه در غير اين صورت آسيبهاي تلنبار شده از جايي سرباز ميكند و امكان مديريت آنها را نداريم. بنابراين توصيه ميكنيم با نگاه فرصت و نه تهديد به اين عرصه نگريسته شود و اگر آسيبهايي هم وجود دارد در يك بستر مناسب و هم شان با دانشگاه رفع شود.
ظريفيان راهكار مقابله با آسيبها را حذف ندانست و بر آموزش براي حل معظلات تاكيد كرد.
معاون دانشجويي وزارت علوم تاكيد كرد: تشكلها و دولتمردان دقت كنند كه بايد عرصه براي فعاليت بازيگران فراهم شود و در عين حال هر دو طرف قواعد بازي را رعايت كنند چرا كه حذف ميدان بازي، آسيبهايش بيشتر از حضور بازيگران و نقش فعال در اين عرصه است.
وي معتقد است: آسيبهاي جامعهاي كه سكوت ميكند و مسالهاي ندارد به اصطلاح جامعهي خاموش است بيشتر از جامعهي فعال و اكتيو و پر صدايي است كه ممكن است خطاهايي هم داشته باشد.
ظريفيان بروز بحران را در جامعهي در حال گذار امري عادي توصيف كرد و افزود: متاسفانه هيچگاه به مديريت بحران در كشور توجه نشد و هر بحراني را سعي كرديم با فرافكني و متهم كردن ديگران حل كنيم.
وي با بيان اينكه «بخش عمدهي اتفاقاتي كه در جوامع در حال گذار رخ ميدهد متكي بر بيتدبيريهاست»، گفت: بخش اساسي اتفاق كوي دانشگاه تهران را ميتوان بيتدبيري دانست چرا كه مديريت بحران صورت نگرفت و باعث شد ديگران از اين اتفاق سوء استفاده كنند.
ظريفيان ادامه داد: به دليل نداشتن مديريت بحران، روشها و رفتارهايمان به بحران دامن ميزند يا بر آن سرپوش ميگذارد و آن را براي بحران بعدي با شدت بيشتر آماده ميكند.
انتهاي پيام