/وضعيت اسفناك آثار باستاني گنجك (تخت سليمان) كي پايان مييابد؟/ اژدهاي سنگي مغولان، بناهاي تخت سليمان (گنجك) را سالها محفوظ نگاه داشته است
دكتر علي سرفراز ـ باستانشناس ـ در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به بيان تاريخچهاي از كاوشها و استقرارگاههاي مختلف يافته شده در محوطهي باستاني گنزك (تخت سليمان) پرداخت: «تخت سليمان (گنجك) در خاك افشار از توابع استان آذربايجان غربي در 45 كيلومتري شهرستان تكاب و در دامنه كوه معروف به تخت بلقيس قرار گرفته است. موقعيت مكاني و شرايط طبيعي و زيباي تخت سليمان (گنجك) به گونهاي است كه از گذشته دور، به ويژه از دورهي تاريخي، مورد توجه بوده و امكانات اسكان و امكانات زيستي در اين محوطه فراهم بوده است. تخت سليمان (گنجك) به علت موقعيت ممتاز و طبيعي درياچه زيبا و مرتفع آن واقع بر صفه تخت سليمان (گنجك) چنان منظره زيبايي دارد كه هر تازه واردي را به خود جلب ميكند. بناهاي تاريخي كه از هزاره اول تا دوره ساساني و در دوره اسلامي ادامه يافته است، به دليل وجود موقعيت بينظير و ممتاز محوطه است كه كمتر نظيرش را در ساير نقاط ميتوان ديد. درياچه كه از عمق صدمتري به هفت چشمه جوشان فوران ميكند، داراي رسوبات و املاح مدني است كه آنرا بهعنوان مركز آبهاي معدني ايران ميتوان شناخت. درياچه تخت سليمان (گنجك) به تدريج كه جريان پيدا ميكند، رسوبات آن منجمد و به صورت سنگ نمايان ميشود؛ بخ طوري كه آثار دوره ساساني و كانالهاي آبرساني اين درياچه را در عمق سه متر پايينتر ميتوان جابهجا كرد. صفه تخت سليمان (گنجك) فضايي بيضي شكل است كه داراي 400 متر طول و نزديك 300 متر عرض به عنوان قطرهاي بزرگ و كوچك است. طبق مطالعات باستانشناسي كه براي اولين بار توسط هيات آلماني به سرپرستي پرفسور مرحوم فوندرستون و بعدها پرفسور نومن انجام گرفت، در طول بيش از 20 سال عمليات كاوش در اطراف درياچه، علاوه بر برج و باروهاي شهر كه داراي 38 برج تقويتي و تزييني است، ديواري به قطر هفت متر با دو درگاه شمالي و جنوبي از سنگهاي مجاري شده به دست آمد. وي افزود: در زمان ساساني انشعاب آبي وجود داشت كه از كنار درياچه و از درياچه شمالي به داخل مزارع رد ميشد و امروز فقط كانال خالي آن باقي است؛ اما در درگاه شرقي آب همچنان جريان دارد. در مورد كاوشهاي حصار شهر نيز اين مطالعات نشان ميدهد كه زير شالوده اين ديوار سنگهاي حصاري ضخيمتر از خشت خام در زمان پارتها ساخته شده؛ اما موقعيت مرور آن هيچ ارتباطي با شهرسازي دوره پارت ندارد. بلكه بنا به متقتضيات صفه بيضي شكلي كه در اثر رسوبات آب درياچه بسته شده، بنا شده است. موقعيت اعجابآميز اين مكان در زمان ساساني باعث شد كه يكي از سه آتشگاه معتبر و بزرگ دوره ساساني يعني آتشگاه آذرگشنسب در اين مكان برپا شود. آتشگاه آذرگشنسب را لشگريان و شهرياران سلطاني به شكلي در اين مكان ترتيب دادهاند كه مكان عرض آتشگاه قابل رويت و حايز ارزش تاريخي است؛ به اين ترتيب كه آتشگاه شهر ياران درست مقابل در جبهه شمالي واقع شده و شاهان ساساني ميتوانستند مستقيما از اين مسير براي طواف و انجام محافل مذهبي به آتشگاه راه يابند. در جبهه غربي اين آتشگاه نيز بناي جالب توجهي شبيه بازيليكا در دو رديف شش ستوني و قطور با آجر ساخته شده كه داراي تاق هلالي است. در نزديكي همين بناي حكومتي، ايوان رفيع خسرو، در ضلع شمال غربي درياچه و مشرف به آن بر پا شده است كه قرينه آن نيز در جبهه شمال شرقي وجود داشته است. در مورد اهميت آتشگاه آذرگشنسب مطالب زيادي در تاريخ ديده ميشود. سرانجام اين زيارتگاه مذهبي زرتشتيان ساساني در اواخر حكومت آنان و با حمله هراكليوس به شهر شيز كه روميان آن را «گنزك» ميگفتند، تخريب شده؛ اما بقاياي آثار سكونت در اوايل دوره اسلامي به صورت پراكنده در اين مكان ديده ميشود. در اين ميان مهمترين آثار دوره ايلخاني، مسجد و كاخ و بناهاي متعددي است كه در زمان آباقاخان در اين مكان ترتيب داده شده است. راز استفاده از اين مكان زيبا و دور افتاده و غيرقابل دسترس در زمان ايلخاني را بايد جنبه اعتقادي و مذهبي آنان بويژه بانقش اژدها دانست. نقش اژدها داراي بدني طولاني و دهاني است با زبان دو شاخه كه از آن آتش ميجهد. اعتقادات ايلخانيان چنين بود كه اژدها چنان اهميت دارد كه گرد استخوان آن داروي هر درد بيدواست و اگر خون اين حيوان را به هر فلزي بزنند، طلا ميشود و اينكه اين حيوان از برخورد ابرها در آسمان ظاهر مي شد و كارشناسان نيز از نظر شمايل و تصوير نمونه بارزي از آنچه در مخيله مغولان وجود داشت را در تخت سليمان (گنجك) و در حاشيه بناي تاريخي به همين نام (اژدهاي سنگي) يافتند. اين اژدها كه در حدود 150 متر طول دارد و ارتفاع آن از سطح زمين گاهي به سه متر ميرسد، مسير آبرو دروازه شرقي بوده است كه در بين مزارع بتدريج منجمد و سنگ شده است و چنان شكل كج ومعوج پيدا كرده كه در اذهان عمومي به اژدهاي سنگي معروف شده و تا به امروز به همين نام معروف است. مضاف اينكه انتهاي اين جوي سنگي به علت شكستگي در آن كمي شبيه اژدها با دهان باز و زباني دو شاخه است، يعني آنچه مورد توجه وعلاقه و باور و اعتقادهاي مغول بود، به همين جهت محبوب خود رادر اينجا يافتند و آنچه در حمايت اين اژدهاي سنگي بود از برج و باروهاي تخت سليمان تا بناي ساخته شده در آن براي مغولان ارزش معنوي پيدا كرد. مغولها به دليل اعتقاد بسياري كه به اين موضوع داشتند آثار جالب توجه و بناهايي ساختند و هر آنچه در حمايت اژدها بود توسط آنها حفظ و حراست شد كه البته تا امروز باقي مانده و باعث شده تخت سليمان به عنوان يك جايگاه جالب توجه ثبت آثار جهاني شود. انتهاي پيام