/وضعيت اسفناك آثار باستاني گنجك (تخت سليمان) كي پايان مييابد؟/ علي سرفراز: هرگونه نوسازي در محوطه قدغن شود ... بناهاي باستاني را آنگونه كه هستند، حفظ كنيم
سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهعنوان مسؤول دولتي تمامي محوطههاي تاريخي كشور، بايد نهايت توجه خود را به خرج دهد؛ تا تخت سليمان (گنجك) اصالت خود را از دست ندهد. علي سرفراز ـ باستانشناس پيشكسوت ـ با بيان اين مطلب اظهار داشت: لازم است مرمتهاي تخت سليمان (گنجك) به صورت اصولي ادامه يابد؛ تا از هرگونه نوسازي و مرمتهاي نادرست در اين مكان جلوگيري شود. تخت سليمان (گنجك)، بايد به صورت اصيل خود حفظ شود و از آن به عنوان پايگاهي براي پژوهشهاي اهل فن بتوان استفاده كرد. وي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ابراز نگراني در اين زمينه گفت: اگر كار را به كاردان آن بسپارند، جاي نگراني نيست؛ اما اگر قرار باشد همچنان از افرادي كه دانش آنها در حد و اندازه كافي نيست، دعوت به كار شود و مسؤوليت آثار باستاني را به آنها بسپارند، آنگاه هويت فرهنگي به دست كساني خواهد افتاد كه آنچه دلشان بخواهد، انجام ميدهند. سرفراز اضافه كرد: اگر عكس جديدي از تخت سليمان (گنجك) را با عكسهاي قديمي و قبلي آن مقايسه كنيم، خود گوياي آن چيزي است كه در اين محل اتفاق افتاده است. اگر جلوي مرمتهاي اين چنيني گرفته شود، خوب است؛ اما فعلا در حال انجام است. ما حق نداريم حتا يك سنگ را جابهجا كنيم. هر آنچه از گذشته براي ما باقي است بايد به همان صورت حفظ كنيم؛ نه اينكه به نوسازي آن بپردازيم. متاسفانه وقتي كار جنبه مهندسي پيدا ميكند، همه قصد دارند تخت جمشيد (پارسه) ديگري بسازند. مرمتها در مورد تخت سليمان با اينكه از روز اخلاص در حال انجام است؛ اما خيلي اصولي و چشمگير نيست. اين باستانشناس كه خود پيش از انقلاب به فعاليت در اين محوطه مشغول بوده است، به يافتههاي باستاني اين محمل اشاره كرد و گفت: آثاري كه در اينجا حفاري شده و به دست آمده، آثاري از دوره ساساني و پارت است؛ اما مهمترين اثر آجري در تخت سليمان (گنجك) رواق بزرگي است كه به بدنهي شمالي ايوان خسرو متصل ميشود كه البته خارجيها فكر ميكردند مربوط به دوره ساساني است؛ اما بنده معتقدم از الحاقات دوره ايلخاني است. وي تصريح كرد: در محوطه تخت سليمان (گنجك) و در قسمت زيرين دوره اليخاني، آثار دوره ساساني نداريم؛ چراكه آب درياچه وقتي بالا ميآيد، رسوباتي مثل سنگ درست ميكند و اين گوياي اين مدعاست. اما دروازه شرقي نزديك به چهار متر ارتفاع دارد كه دو متر ديگر ميتوانيم پايينش برويم و با ادامه كاوشها دنباله شالوده همان دروازه را مييابيم و نه آثار ديگر مربوط به دورههاي ديگر را. درواقع ايلخانيان به علت اعتقاد مذهبي به اين مكان و به نقش اژدهايي كه در بناهاي اين محل وجود داشت، آنچه در حمايت اين اژدها بود را حفظ كردند و آن را نگه داشتند. حتا براي ساخت بناهاي خود از سنگهاي آن مكان استفاده نكردند. سنگ جديد آوردند و بناي جديد ساختند؛ تا بناهاي قديمي را خراب نكنند. چراكه بناهاي قديمي را در حمايت اژدها ميديدند. بنابراين اينكه گفته ميشود زير آثار دوره ايلخاني آثار ساساني وجود دارد، اشتباه است. البته بناهاي ساساني بر اثر گذشت زمان تخريب شدهاند؛ اما ايلخانيان آنها را خراب نكردند. ما اميدواريم كاوشهاي باستانشناسي و مرمتها در آينده به گونهاي باشد كه بناهاي دوره ساساني و اسلامي ما با اصالت كامل خود را نشان دهند. سرفراز بار ديگر تاكيد كرد: بنده موافقم كه كاوشها بايد ادامه يابد؛ تا ساير آثار دوره ساساني خود را نشان دهند. يافتههاي تازه نيز طبق اصول فني به وسيله كارشناسان و اهل فن مرمت شوند، آنان كه تخصص كار مرمت بناهاي باستاني را دارند، نه اينكه به دست هر كسي سپرده شود. وي در پايان گفت: بايد نوسازي در تخت سليمان (گنجك) مطلقا قدغن شود. بايد هر سنگي را كه افتاده، سر جايش قرار دهيم؛ اما نوسازي نكنيم. متاسفانه در حال حاضر هفت هشت سالي است كه مرمتها به اين روش انجام ميگيرد. چرا به جاي مرمت ميخواهيم كاخ ديگري بسازيم؟ هر كس نوسازي را ياد گرفته است، قصد دارد روي بناهاي قديمي اجرا كند. اگر اين كار ادامه يابد، چيزي شبيه ارگ بم اتفاق ميافتد؛ حادثهاي براي اگر بم اتفاق افتاده است و حالا ميخواهند بگويند اصلا زلزلهاي نيامده است. مسجد جامع اصفهان را بعد از اصابت راكت به سقف آن در زمان جنگ چنان اصلاح كردهاند كه ديگر جاي آن را نميتوان يافت. انتهاي پيام