حجت‌الاسلام والمسلمين قمي: ـ تحريك عليه اسلام ناكام ماند، دنبال ارائه‌ي دين عرفي هستند ـ نزاع عرفي يا قدسي كردن مظاهر زندگي با تمام توان در جريان است

رييس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها، خودسازي و تهذيب نفس اعضاي تشكل‌ها و كانون‌هاي دانشجويي را ضروري خواند.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، حجت‌الاسلام‌والمسلمين قمي در اختتاميه‌ي اردوي سياسي كانون‌ها و تشكل‌هاي دانشجويي دانشگاه‌هاي سراسر كشور در اردبيل، ضمن تأكيد بر افول سكولاريسم و گسترش تجديد حيات دين اظهار داشت: چيستي و هويت اصلي دين در ارتباط انسان با جهان غيب از طريق وحي تعريف مي‌شود، نوعي بينش توحيدي براي انسان فراهم مي‌كند كه همه‌ي هستي را از خدا و به سوي خدا مي‌داند و سعادت اخروي و دنيوي او را تأمين مي‌كند.

وي افزود: در عين‌حال دين در عرصه حيات دنيوي انسان داراي كاركردها و آثار فراواني است. دين در عرصه‌ي زندگي فردي به زندگي انسان معنا و جهت مي‌بخشد و ثانيا به او اميد مي‌دهد و ثالثا آرامش و طمأنينه‌ي انسان را فراهم مي‌كند و رابعا نشاط به او مي‌بخشد و لذا در روايات ديني ما از كسل بودن و بي‌حال و يأس و اضطراب به عنوان نشانه‌هاي سستي ايمان ياد شده است.

عضو مجلس خبرگان افزود: در حوزه‌ي اجتماعي نيز دين براي انسان قوانين و معيارهايي ارائه مي‌دهد كه بتواند رابطه‌ي خود را با ديگران و با طبيعت تنظيم و تنسيق كند. ارتباط اين قوانين با جهان غيب تضمين‌كننده‌ي صحت و جامعيت و سازگاري آنها با فطرت انسان است. علاوه بر آن دين با ارائه‌ي الگو و اسوه‌ي انبياء و ائمه‌ي معصوم (ع) انسان را به تبعيت از آنان فراخوانده و امكان تحقق عيني و خارجي آموزه‌هاي ديني را گوشزد مي‌كند. اين چيستي و كاركردهاي سه‌گانه دين كاركردي انحصاري و بدون بديل و غيرقابل جايگزين است و لذا جاودانگي دين را در همه‌ي ادوار تاريخ بشر تضمين كرده است.

قمي اظهار داشت: متأسفانه در برخي از مقاطع تاريخ از جمله قرون وسطي به دليل تحريف دين و عملكرد نامناسب كليسا زمينه‌اي پديد آمد كه در دوران رنسانس و نيز در عصر روشنگري نظريه‌هايي شكل بگيرد كه گرچه صراحتا در مقابله با دين نبودند ولي بسياري از ابعاد دين را ناديده مي‌گرفتند. بعدها در قرن 19 نيمه‌ي اول قرن بيستم نظرياتي كه صراحتا به معارضه با دين برمي‌خاستند و يا جهان را به سمت سكولار شدن در عرصه‌هاي اجتماعي و ساختاري و ذهني معرفي مي‌كردند، مجالي براي اظهار وجود يافتند. برخي از جامعه‌شناسان از جمله پيتر برگر رسما اعلام كرد كه دين در جامعه‌ي مدرن دائما به حاشيه رانده مي‌شود و زمينه‌ي زوال آن فراهم مي‌آيد. لكن برگر سه دهه‌ي بعد از نظر قبلي خود عدول كرد و در دهه‌ي هفتاد به مقابله با نظريه‌ي سكولار شدن جهان پرداخت و با تأليف كتاب افول سكولاريسم مدعي شد امروز جهان به همان ميزان مذهبي است كه هميشه بوده است و به استثناي برخي از موارد، حتي بعضا نسبت به مذهب متعصب‌تر نيز شده است. برخي از نشانه‌هاي افول سكولاريسم را مي‌توان در دو حوزه‌ي معرفتي و امواج مردمي بررسي كرد.

عضو شورايعالي انقلاب فرهنگي در ادامه افزود: در حوزه‌ي معرفتي پيدايش سه جريان در درون تمدن غربي قابل توجه است. الف: گسترش جريان با رويكرد عرفاني و اسلامي در غرب كه افرادي از قبيل «رنه گئون» و «هانري كربن»، «ناران چيتيك» و «دكتر حسين نصر» از نمايندگان آن هستند و يك جريان پرنشاط و پرتحرك است و حلقه‌هاي مولوي‌شناسي و ابن عربي شناسي از رواج خوبي برخوردار هستند. ب: جريان عقلانيت مسيحي است كه فرايند مدرنيته را با تكيه بر فرهنگ مسيحيت به شدت به چالش كشيده‌اند. افرادي مانند «اتين ژيلسون» (فلسفه)، «اشتراوسن» (در حوزه‌ي علوم سياسي) و «مكنتاير» (در حوزه‌ي اخلاق) از اين گروه هستند. ج: رويكرد به عرفان هندي و سرخپوسي و ديگر انواع عرفان، گرچه از نظر ما جريان صائبي نيستند؛ اما بيانگر عطش انسان غربي امروز به معنويت و اخلاق است.

وي افزود: امواج مردمي نيز درباره‌ي تجديد حيات اجتماعي ديني در سطح جهاني بسيار مشهود است از جمله:

1- وقوع انقلاب اسلامي ايران كه هيچ‌يك از دانشمندان علوم اجتماعي انتظار پيدايش آن را نداشتند و به تعبير امام انفجار نور بود.

2- نقشي كه مذهب كاتوليك در جنبش‌هاي مردمي آمريكاي جنوبي از قبيل ساندنيست‌هاي نيكاراگوئه ايفا كردند.

3- جنبش همبستگي لهستان.

4- پيدايش نوعي بنيادگرايي پروتستاني.

در عرصه‌ي سياسي آمريكا به حدي است كه نومحافظه‌كاران آمريكايي در تبليغات انتخاباتي خود بر شعارهايي تكيه مي‌كنند كه به هيچ‌وجه در تفكر مدرنيته خواندني و نوشتني نيستند، از قبيل مخالفت با هم‌جنس‌گرايي و سقط جنين و تأكيد بر تقويت كانون خانواده و نيز استفاده از ادبيات ديني مانند ظهور حضرت مسيح در ارتباط با مسأله‌ي فلسطين.

رييس نهاد نمايندگي اضافه كرد: البته صولت تفكر مدرنيته قبلا با ظهور نحله‌هاي فلسفي از قبيل اگزيستانسياليزم و فلسفه‌ي تحليلي و پست مدرنيسم شكسته شده بود، ولي اين سه جريان بيشتر جنبه‌ي سلبي و نفي دوران مدرن را مورد توجه قرار داده‌اند، اما اكنون شاهد آن هستيم كه در اجتماع نيم ميليوني مسلمانان و سياه پوستان در برابر كاخ سفيد شعار الله اكبر به گوش مي‌رسد و در حوزه‌هايي كه سكولاريسم بيشتر تبليغ شده است گرايش به حيات اجتماعي مذهب نيز شدت بيشتري دارد به عنوان نمونه در فرانسه كه مهد تفكر فمينيسم است اجتماع 50 هزار زن با حجاب اسلامي بيانگر آن است كه آنان هويت فرهنگي خود را در آرمان‌هاي اسلامي جستجو مي‌كنند و نگاه مدرنيته به غرب را در تضاد با اين هويت مي‌بيند. ورود اين زنان محجبه به عرصه‌ي اجتماع به آن معناست كه آنها مي‌خواهند با دين خود زندگي كنند و به هيچ‌وجه مايل نيستند دين را سليقه‌اي شخصي و فقط در حوزه‌ي فردي تلقي كنند. از مجموع 82 ميليون كاربر اينترنتي در آمريكا، 22 ميليون اظهار داشته كه براي دسترسي به اطلاعات مذهبي و معنوي به اينترنت مراجعه مي‌كنند. فقط در ظرف 10 ماه حدود بيش هزار نفر در مسكو به اسلام گرويدند كه 75 درصد آنان را دختران و زنان تشكيل مي‌دهند. بر اساس تحقيق يحيي برت فرزند مديرعامل سابق راديو بي.بي.سي بالغ بر 14 هزار سفيدپوست انگليسي به اسلام گرويده‌اند.

وي در عين حال گفت: البته اين موارد هرگز نبايد به خوش‌بيني ساده‌لوحانه تبديل شود، زيرا اين تحولات عمدتا در حوزه‌ي فرهنگ به وقوع پيوسته است ولي حوزه‌ي اقتصاد و سياست و رسانه همچنان در اختيار رويكرد سكولار كردن جهان است. آنها ابزارهاي خود را به ابزارهاي جهاني تبديل كرده‌اند و با بهره‌گيري از تبعيض رسانه‌يي با تمام توان تلاش مي‌كنند تا همه‌چيز را عرفي كنند. آنها به دين نيز تنها در صورتي اجازه‌ي زيست اجتماعي مي‌دهند كه ارتباط خود را با ريشه‌ي قدسي و غيبي آن قطع كند. با اين تفاوت كه امروز آنان دريافتند كه مبارزه‌ي عريان با اسلام امكانپذير نيست و اقدامات خصمانه‌ي بوش در تحريك بر عليه اسلام نيز ناكام مانده است و لذا رويكرد جديد آنان ارائه‌ي دين جعلي و تقلبي است، ديني كه كاملا عرفي شده باشد. آنها در اين مسير فعالانه حضور دارند و حتي «هابرماس» نيز كه به دعوت برخي از مركز گفت‌وگوي تمدن‌ها به ايران دعوت شده بود با ارائه‌ي نظريه‌ي پست سكولاريسم خود صراحتا اظهار مي‌دارد كه دين را نمي‌توان كنار گذاشت، بايد آن را به رسميت شناخت به شرط آنكه دين نيز دو شرط را بپذيرد، مرجعيت عقل عرفي و نيز مرجعيت ساينس (علم) و اين در حالي است كه خود او در مرجعيت او ترديد دارد و نظريه‌ي عقل ارتباطي و عقل فرهنگي به جاي عقل مدرن را ارائه مي‌دهد.

وي در پايان اظهار داشت: به هر حال نزاع بين عرفي كردن يا قدسي كردن مظاهر زندگي همچنان با تمام توان در جريان است و بايد مراقب توطئه‌هاي جديد استعمار فرانو در ارائه‌ي دين‌هاي جعلي بود.

حجت‌الاسلام قمي ضمن تأكيد بر ضرورت خودسازي و تهذيب نفس اعضاي تشكل‌ها و كانون‌هاي دانشجويي كه از ويژگي‌هاي حركت‌هاي دانشجويي در ايران در درون انقلاب بوده است، اظهار داشت: دين الهي متكي به حمايت انسان كامل يعني حضرت مهدي (عج) است و اراده‌ي الهي بر وراثت مستضعفان در زمين تعلق گرفته است و اين مهمترين پشتوانه براي جريان مذهبي در عصر جهان است.

وي از دانشجويان خواست با استقامت و پشتكار و بهره‌مندي از عنايت امام زمان (عج) در شرايط كنوني به رسالت تاريخي خود بينديشند و از درگير شدن در برخي مسائل سطحي و احساسي احتراز كنند.

انتهاي پيام

  • جمعه/ ۱۴ مرداد ۱۳۸۴ / ۱۵:۲۴
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8405-06004
  • خبرنگار :