ميزگرد فعاليت دانشجويي در 4 سال آتي/3 عبدالرسول حيدري: 0 دوستان تحكيمي مبنا را بر كنش بگذارند نه واكنش 0 پس از 3 تير نظام تثبيت شد، بحران‌هارا پشت سر گذاشتيم

«مهدي اميني‌زاده» عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا، كساني را كه در انتخابات شركت نمي‌كنند عامل مهمي خواند و افزود: نبايد آنها را فراموش كرد، بخش زيادي از آنها دغدغه‌ي دموكراسي، آزادي و حقوق بشر را دارند ولي فرآيند انتخابات را فرايند مناسبي براي پيگيري اين خواست‌ها نمي‌دانند و احساس مي‌كنند از طريق آمدن يك فرد كم اختيار درون ساختار قدرت نمي‌توان به آنها دست پيدا كرد، ضمن اينكه تاثيري كه دولت خاتمي داشت لزوم توسعه‌ي سياسي در ايران را به عنوان يك نياز جدي مطرح كرد. رايي كه به دكتر معين داده شد و كساني كه شركت نكردند، اين دو گروه در انتخابات به نوعي دغدغه‌ي دموكراسي را داشتند.

حيدري در اين بين پرسيد: كساني كه شركت نكردند؟!

اميني‌زاده گفت: بله، كساني كه شركت نكردند. البته من قبول دارم احزاب سياسي در انتخابات شكست خوردند ...

مخبريان نيز پرسيد: يعني آقاي معين دقيقا همان گروه را نمايندگي مي‌كرد؟

اميني‌زاده گفت: نه خير، يك دغدغه بحث دموكراسي بود و آقاي معين به عنوان يك كانديدا وارد انتخابات شد و شعارهايي مطرح كرد، عده‌اي ديگر نيز اين آرمان‌ها را داشتند اما معتقد بودند با توجه به تجربه‌ي هشت ساله‌ي گذشته نمي‌توان از طريق مكانيسم انتخابات به آنها دست پيدا كرد، از اين زاويه يا شركت نكردند و يا ديگران را دعوت كردند كه شركت نكنند. مجموعه‌ي آراء نشان مي‌دهد نياز به توسعه‌ي سياسي و آزادي نياز جدي است و در درون جامعه بحث فراموش شده‌اي نيست. طبيعتا مجددا در سال‌هاي آينده هم اين نياز به انحاي مختلف مطرح خواهد شد، اگر از اين زاويه دولت خاتمي را بخواهيم ارزيابي كنيم، همه‌گير شدن مطالبات توسعه‌ي سياسي و جامعه‌ي مدني بحث آزادي‌ها بود و نشان دادن اين كه مقاومت‌هايي در مقابل اين وجود دارد و نشان دادن اين بعد واقعيت كه احساس نياز مي‌شود اين مطالبات براي اجرايي و عمل شدن تغييرات جدي در قوانين موجود صورت گيرد.

وي ادامه داد: جريان دانشجويي بايد به عنوان بخشي از اين جريان [كه به دموكراسي معتقد است] درون جامعه فعال شود، البته بعضي دوستان مي‌گويند فضا ساكت و بي‌تفاوت است و يا اينكه مي‌گويند به نوعي برخي گروه‌هاي دانشجويي پشتوانه‌ي دانشجويي ندارند، من مي‌گويم نياز به يك كار عملي جدي است و هيچ وقت فراموش نمي‌كنم كه بعد از پاييز 81 فضاي بسيار ساكت و آرامي در دانشگاه‌ها بود و هيچ كس حركتي درون دانشگاه تصور نمي‌كرد، در واقع با يك اقدامي كه در مورد صدور حكم غير عادلانه‌ي اعدام براي دكتر هاشم آقاجري انجام شد به ناگاه خيزش دانشجويي رخ داد كه نشان داد اين گونه نيست كه تصور مي‌شد، اين نيازها وجود دارد و در جاهاي مختلف مي‌تواند خودش را نشان دهند.

اميني‌زاده ادامه داد: در انتخابات اخير هم جريان دانشجويي دفتر تحكيم وحدت حضوري در انتخابات نداشت و برنامه‌هاي ديگري مطرح مي‌كرد، اگر مي‌شد كار جدي انجام داد كه ببينيم چند درصد دانشجويان در انتخابات شركت كردند و اين نسبت چطور بود، به نظر من مي‌شود به شكل عملي‌تر به اين بحث پرداخت.

در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا، «عبدالرسول حيدري» عضو شوراي مركزي جامعه‌ي اسلامي دانشجويان گفت: بنابر آنچه گفته شد تغيير دولت‌ها نبايد تغيير اساسي در جنبش دانشجويي ايجاد كند و بايد فقط روش‌هاي كار را كمي تغيير دهد. اگر بخواهيم از تاثير دولت خاتمي صحبت كنيم نبايد از هشت سال قبل از آن نيز غافل شويم، بايد شانزده سال اخير تحليل شود چرا كه روند ثابتي داشته، با وجود اينكه آقاي خاتمي، بحث‌ها و شعارهاي جديدي مطرح كرد ولي اين شعارهاي جديد هم كه وارد اجرا شد، گرفتار همان بحث‌هاي هشت سال گذشته بود، ما به صورت مشخص در اين شانزده سال زير سلطه‌ي حزب كارگزاران بوديم، كل كشور اسير اين تفكر بود كه در حيطه‌هاي اقتصادي كه نبض كشور را در شانزده سال در دست داشت و در دولت خاتمي هيچ تغييري نكرد، شيره‌ي جان مردم را كشيد.

حيدري افزود: اين كه مي‌گويم جنبش دانشجويي بايد اصول را فرياد بزند، يكي از مواردي كه بايد داد مي‌زد، كاركرد اين حزب [كارگزاران] و تفكر در مجموعه‌ي نظام بود كه مي‌گفت توسعه‌ي كشور ارزش دارد حتي اگر قشري زير چرخ توسعه له شود. اگر بر اساس مبنا و اصول بحث كنيم در اسلام قشر آسيب‌پذير نداريم - كه نه تنها بار ارزشي ندارد بلكه بار منفي دارد - ما قشر مستضعف را داريم، جنبش دانشجويي در اين مقوله غفلت كرد.

وي اظهار داشت: اگر واقع‌بينانه بحث كنيم، از اول انقلاب تا الان جنبش دانشجويي در هشت سال دولت خاتمي – سياسي كاري بگويم يا رشد – رشد زيادي داشت كه نبايد از آن غافل شويم، اگر تشكل‌هاي دانشجويي قبل از خرداد 76 را نگاه كنيم، غير از تحكيم وحدت كه تشكل اصلي بود جامعه‌ي اسلامي وجود داشت كه تازه تاسيس بود و بسيج دانشجويي كه بعد از جنگ به وجود آمده بود، تشكل زيادي نداشتيم ولي با توجه به گفتمان سياسي مطرح شده پس از دوم خرداد 76، فضا براي ظهور و بروز تشكل‌هاي سياسي – دانشجويي هم باز شد، كه حتي خود مجموعه‌ي دولت هم فهميدند اين فضا اتفاق افتاده و در 78 بحث اصلاح آيين‌نامه‌هاي دانشجويي را تصويب كردند، كه از تاثيرات مهم دولت خاتمي بود. سال 78 اگر آيين‌نامه‌ي تشكل‌هاي دانشجويي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه شخص رييس جمهور در راس آن است را نگاه كنيد مي‌بينيد كه پنج - شش آيين‌نامه‌ي مصوب مهر، آبان و آذر ماه 78 است و اگر كمي دقت كنيم در زمستان 77 (مجلس پنجم) دستورالعمل تشكيل سازمان بسيج دانشجويي را داد و اين به تصويب رهبري هم رسيد كه براي اجرايي شدن به عهده‌ي قوه‌ي مجريه افتاد.

حيدري اضافه كرد: اين آيين‌نامه‌ي بسيج دانشجويي كه تعيين شد، دولت ديد اگر به صورت جامع اين را مطرح كند، با توجه به شرح وظايفي كه براي آن در نظر گرفته شده مجموعه‌ي كاركردهاي جنبش دانشجويي را شامل مي‌شود، تصور من اين است كه به همين خاطر تصويب آن را دو سال به تاخير انداخت. در همين مورد انتقادي به دولت خاتمي دارم و در اين تاخير در 78 اگر دقت كنيد اوج تصويب آيين‌نامه‌هاي اجرايي است، آيين‌نامه‌ي شوراي صنفي انجمن‌هاي عملي، كانون‌هاي فرهنگي و آيين‌نامه‌ي نظارت بر تشكل‌هاي دانشجويي هم كه تصويب شد، البته دوستان تحكيم هم گفتند ما اين را اجرا نمي‌كنيم چون اين براي تشكل‌هاي جديد است و بعد از يك ماه آقاي خاتمي متممي بر آن زد كه تمام تشكل‌هاي موجود بايد اين را رعايت كنند.

وي يكي از تاثيرات دولت خاتمي بر جنبش دانشجويي را تصويب قوانين مشخص فعاليت‌هاي دانشجويي دانست و گفت: اين امر در دولت خاتمي اتفاق افتاد كه به نظر من اگر غرض‌ورزي‌هاي آن را كنار بگذاريم پيشرفت بسيار خوبي بود كه جاي تقدير دارد، چون در دوره‌هاي قبل اين قضيه اتفاق نيفتاد، هر چند كه به نظر من در تصويب اين هم حتي غرض‌ورزي بود.

حيدري تصريح كرد: در بحث اصول، اسلامي بودن را فراموش نكنيم، اينجا ايراني بودن هم بعد از اسلامي بودن است، ما يك ايراني مسلمان نيستيم كه بعضي‌ كانديداها براي راي آوردن اين را مي‌گفتند، به صورت مشخص مي‌گويم چون جنبش دانشجوي بايد آرمان‌ها را داد بزند حتي اگر بعضي سياستمداران بنام مصلحت نخواهند داد بزنند. به نظر بنده ما قبل از اينكه ايراني مسلمان باشيم مسلمان ايراني هستيم و در بحث‌هايمان بايد اسلامي بودن را بر ايراني بودن ترجيح دهيم. مثلا شعار واضح دولت خاتمي چه بود؟ جامعه مدني. ريشه‌يابي كنيد جامعه‌ي مدني از كجا وارد كشور ما شده است؟ اين بحث از غرب آمده و اسلامي بودن را ندارد، چرا كه در اسلامي بودن، جامعه‌ي مهدوي را داريم.

وي افزود: بحثي كه در اين هشت سال گذشته جنبش دانشجويي در آن گرفتار شد، دفتر تحكيم وحدت در چهار سال اول به حاكميت متمايل بود، چهار سال بعد بر طبق آنچه گفته شد، انتقاد‌هاي برنده‌اي كرد، البته من هم نسبت به اين مجموعه انتقادي دارم، معمولا اين مجموعه‌ها روي بحث عكس‌العمل فعاليت مي‌كنند، روي جنبه‌ي ايجابي و عمل كمتر فعاليت مي‌كنند و مبناي فعاليت‌ها را براي عكس‌العمل قرار مي‌دهند. اميدواريم از اين مقطع عبور كنيم و فعاليت دانشجويي روي جنبه‌ي ايجابي و عمل بيايد. مصداق بارز آن در انتخابات رياست جمهوري اخير در بخش رد صلاحيت معين، طيف تحكيم مستقيم روي آن كار كردند و شروع كرد سلسله نشست‌ها، سمينارها و برنامه‌هايي اجرا كرد، من از دوستان خواهش مي‌كنم خصوصا دوست عزيزمان آقاي اميني‌زاده كه اگر بتوانند مبناي فعاليت‌ها را روي عمل گذاشته شود، بسيار عالي است، اين يك پيشنهاد كاربردي است.

«محمدحسين مخبريان» عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران در ادامه در تاييد گفته‌هاي حيدري گفت: از حرفي كه آقاي حيدري زد، خيلي خوشم آمد؛ معتقدم ارزش انسان‌ها انديشه‌هايشان است و بنابراين وقتي شما در اختيار كردن چيزي حق انتخاب نداشتيد خيلي ملاك‌ ارزشمداري شما نيست. آنچه ما اختيار كرديم اسلام ماست و آنچه به ما ارزش مي‌دهد تفكر ماست و چيزي كه براي ما ارزش حقيقي دارد مسلمان بودن ماست، به تبع آن چيزي كه به خاطر مناسبت‌ها و ارتباطات به آن افتخار مي‌كنيم ايراني بودن ماست. ايراني بودن كه من در بحث‌ها مطرح كردم ايراني بودن امروز است يعني اينكه يك ايراني كه برمبناي اعتقاداتش در چارچوب مرزهاي ايران، حكومت جمهوري اسلامي و بر مبناي ولايت فقيه تشكيل داده است.

مخبريان درباره‌ي علت شركت نكردن در انتخابات افزود: دوستان آنقدر همه چيز را توي كيسه‌ي خودشان نريزند، و نگويند اين راي‌ها مال ماست يا معين. انتخابات انجمن‌اسلامي دانشگاه اميركبير - سياسي‌ترين دانشگاه كشور – برگزار مي‌شود، بعد 18 درصد دانشجويان شركت مي‌كنند، 82 درصد باقي چرا شركت نمي‌كنند؟ خوب است بگوييم كه همه‌ي آنها مخالفند؟ زياد درباره‌ي اين موضوع مانور داده مي‌شود كه كساني كه در انتخابات‌هاي كشور شركت نمي‌كنند به خاطر دموكراسي و حقوق بشر است، با افراد مختلفي صحبت كرديم، چند دليل جالب داشت كه هيچ كس تا به حال نگفته بود. عده‌اي شركت نمي‌كنند چون احساس مي‌كنند احتياجي به آن ندارند، زندگي‌شان را مي‌كنند و هر دولتي بيايد نيازهاي اوليه اين‌ها تامين مي‌شود و هيچ دولتي تغيير اساسي در نيازهاي آنها به وجود نمي‌آورد، عده‌ي ديگري شركت نمي‌كنند چرا كه ديدند در اين چند سال به كساني كه راي دادند كار نكردند؛ گروهي هم هستند كه همان طور كه آقاي اميني‌زاده گفت معتقدند در ايران آزادي انتخاب كردن نيست، حقوق بشر رعايت نمي‌شود و ... ولي همه به اين دليل نيست.

وي هم‌چنين گفت: اگر در اين چند سال گروه زيادي از نخبگان به اين نتيجه رسيدند كه فرايند اصلاحات در اين كشور به بن‌بست رسيده به اين معني نيست كه راه درستي را رفتند و به بن‌بست رسيدند، شايد اينها اصلاح بلد نيستند - البته منظورم همه‌شان نيست – من به مقوله‌ي اصلاح به مثابه‌ي امر به معروف و نهي از منكر نگاه مي‌كنم، اصلاح اين است كه كسي را در راه درست قرار بدهي، اين شرايط دارد، اينطور نيست كه وقتي يك نفر اشتباهي مرتكب شد آن را هر شكلي كه دلمان مي‌خواهد مطرح كنيم، اگر مي‌خواهيد واقعا اصلاح كنيد راه دارد، اولا شما «قل لين» (به نرمي) گفتيد يا نه طلبكارانه خواستيد؟ راهكار پيشنهاد داديد؟ اول در خفا گفتيد، بعد علني گفتيد؟ اينها اصلا در جامعه‌ي ما رعايت نشده، به خاطر همين مي‌گويم اصلاحات جزء مقوله‌هايي است كه علي‌رغم اينكه هشت سال است مطرح شده هنوز روند آن تعريف نشده و نتيجه‌ي اين شده كه برخي با عجله مي‌گويند اصلاحات به بن‌بست رسيده، پس نظام اصلاح‌پذير نيست و ....

اميني‌زاده نيز گفت: در بحث ايراني يا اسلامي بودن، فكر مي‌كنم جمله‌ي مرحوم دكتر شريعتي بسيار مناسب است كه مي‌گويند «ايراني بودن شخصيت ما و اسلامي بودن عقيده‌ي ماست»، من از اين تعبير خيلي خوشم مي‌آيد و معتقدم به همان اندازه‌اي كه اسلامي بودن ارزش و اهميت دارد، ايراني بودن هم ارزش دارد. من اينها را مقابل هم قرار نمي‌دهم، معتقدم نيستم اول مسلمانيم، ما يك ايراني مسلمان هستيم، ايران كشوري با تاريخ تمدن بسيار پيشين و قبل از اسلام بوده كه سال‌ها مهد تمدن و فرهنگ بوده، بعد از اسلام هم فرهنگ‌سازي كرده، در ضمن انديشمندان معتقدند اسلام در هر جايي تا حدي رنگ و بوي آن فرهنگ و قوميت را مي‌گيرد.

وي افزود: اسلامي كه در ايران هست، با اسلامي كه در مصر و عربستان هست بسيار متفاوت است. يك نمونه‌ي ساده اين كه حرمتي كه ايرانيان [مسلمان] براي زن يا مادر قائل هستند در هيچ فرهنگ اسلامي [در ديگر كشورها] نمي‌بينيم يا حتي همين پوشش چادر، پوشش زنان اشرافي پيش از ساساني بوده است يا مثلا در تخت جمشيد يك تصوير زن نمي‌بينيد، مي‌خواهم بگويم اينها را مقابل هم قرار ندهيد، حداقل من قائل به اين نيستم كه ....

مخبريان و حيدري هم يكصدا در تاييد اين نظر، گفتند: مقابل هم نيستند.

اميني‌زاده ادامه داد: در ضمن منظور من اين نبود كه تمام افرادي كه راي ندادند، دغدغه‌ي دموكراسي داشتند. پر رونق‌ترين انتخابات در ايران را هم اگر نگاه كنيد مي‌بينيد 20 درصد در آن شركت نمي‌كنند، ولي به هر حال معتقدم بايد تفكيكي قائل شويم.

مخبريان در ادامه اظهار داشت: فكر مي‌كنم ما [كل جنبش دانشجويي] به نتيجه‌اي نرسيديم كه خيلي خوشحال باشيم. در بخشي از جنبش دانشجويي كه من به آن تعلق دارم و متناسب با آنها فكر مي‌كنم، نتيجه‌ي انتخابات را يك نوع پيروزي براي اين جبهه مي‌دانم، هنوز اتفاقي نيفتاده، مثل اين مي‌ماند كه قطعه‌اي از ماشين كه خوب كار نمي‌كرده قطعه را خريديد و آورديد ولي سر و صداي ماشين هنوز هست، هنوز همه‌ي وظايف ما سر جاي خود باقي است. فكر مي‌كنم با توجه به اتفاقاتي كه افتاده ما دانشجوها بايد ببينيم در فضاي مملكت چه كاري بايد انجام بدهيم و وظيفه‌مان چيست؟ اگر ما خودمان را نشناسيم، نمي‌توانيم بقيه‌ي كارها را انجام دهيم. مهم‌ترين كاري كه طبق وظايف بايد انجام بدهيم اين است كه علي‌رغم چهار سال گذشته كه صرفا نقش نظارتي داشتيم، نقش نظارتي – مشاوره‌يي داشته باشيم، جزء بد تبيين شدن‌هاي جنبش دانشجويي اين است كه صرفا ناظر است.

اين عضو بسيج دانشجويي افزود: در اين چند سال فقط از جنبش دانشجويي، انتقاد ديديم ولي من خودم نديدم كه راهكار اساسي ارائه شود. البته آرام آرام اين امر كاهش پيدا كرد ولي در اين چند سال آخر اتفاقات ديگري افتاد كه نقش مشاوره‌يي بودن را پر رنگ مي‌كرد، اين طوري فقط داد نمي‌زنيد و مطالبه‌ي صرف نمي‌كنيد، راهنمايي‌اش مي‌كنيد كه مشكل شما را حل كند. نقش اساسي ما مي‌شود نظارت و مشاوره، بعد از اين دو كار و وقتي خودمان را شناختيم، براي كل مجموعه‌ي نظام، در فضاي دانشجويي دنيا حرف خود را وارد مي‌كنيم. عدالت‌خواهي را بايد در تمام دنيا شروع كنيم، اگر اعتقاد داريم امام زمان(عج) مي‌آيد و آمدنش زمينه‌سازي مي‌خواهد، بايد اول تشنه‌ي عدالت بشوند و بعد مصداقش را پيدا كنند و همه منتظر ظهور امام زمان شوند تا همه شيفته‌ي حكومت عدل باشند. آنچه امروز نبايد از آن غفلت كنيم اين است كه ببينيم در عرصه‌ي تاريخ و دنيا كجا ايستاديم و چه وظيفه‌اي داريم، وظايف ما فقط به محدوده‌ي مرزهاي جمهوري اسلامي ختم نشود.

وي با تبسم اضافه كرد: سال‌هاي اول انقلاب دفتر تحكيم وحدت كار جالبي مي‌كرد، جنبش‌هاي دانشجويي كشورهاي مختلف را دعوت كرد و البته آن موقع فضا انقلابي بود و در مورد طرح براندازي خيلي از حكومت‌ها صحبت كردند. من نمي‌گويم اينطوري كار كنيم، منطقي‌تر و حساب شده‌تر، ولي اين قدر خود را در سطح دانشگاه نبينيم، ارتباطي با همه‌ي دنيا برقرار كنيم و مباني فكري‌مان و نه مصداق‌ها را به همه‌ي دنيا صادر كنيم تا آنها بر مبناي آن جامعه‌ي خود را اصلاح كنند و در نهايت خيري كه به همه‌ي دنيا مي‌رسد به ما هم مي‌رسد.

اميني‌زاده نيز در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا گفت: فكر مي‌كنم در چهار سال آينده فضاي مناسبي براي فعاليت جريان دانشجويي به وجود خواهد آمد؛ بدين معنا كه تغييري رخ داده و آن تغيير اين است كه برخلاف اينكه در سال‌هاي اخير معمولا بسياري مقامات ما نقش اپوزيسيون را ايفا مي‌كردند و از موضع مخالف نسبت به اتفاقات كشور انتقاد مي‌كردند، از اين زاويه اتفاقي كه افتاده را مي‌توان مثبت تلقي كرد. در حال حاضر به نوعي همگرايي و همسويي بين اركان مختلف نظام به وجود آمده است. من در بخش قبلي گفتم كه شايد جايگاهي كه براي عدالت اجتماعي لازم بود در ساليان گذشته در فعاليت جريان دانشجويي نبود، اما به هر حال خودم به خاطر دارم بحث‌هايي درباره‌ي بررسي مشكلات حاشيه‌نشين‌ها، مشكلات فقر در جامعه، سمينارهاي كه در مورد وضعيت سياسي و فرهنگي جامعه وجود داشت و معمولا موجودي به نام دولت خاتمي بود كه تمامي تقصيرها و كاسه كوزه‌ها سر او شكسته مي‌شد، الان اين فرصت فراهم است كه جريان دانشجويي شعارهاي مطرح شده را پيگيري كند. ما قضاوت پيشين نمي‌كنيم، در وهله‌ي اول بايد ريشه‌يابي صورت بگيرد، كه ما مي‌توانيم در اين فرايند در دانشگاه‌ها كمك كنيم، ريشه‌ي فقر كجاست؟

اين عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم(طيف علامه) گفت: ما مي‌توانيم با برگزاري سمينارهاي تخصصي كمك كنيم تا اين موضوعات مطرح شود. يكي از مهم‌ترين دستگاه‌هايي كه بايد برخورد كند دستگاه قضايي كشور است ولي به نظرم هيچ وقت از مرحله‌ي تسويه حساب‌هاي جناحي فراتر نرفته است. يكي دو مورد با فساد برخورد شد، يكي بحث كرباسچي است كه جاي سوال دارد؛ در بحث شهرام جزايري و رفيق دوست هم كه سرنوشت پرونده چندان ميمون نبود. در ارتباط با تبعيض نيز معتقدم بايد صادقانه رفتار شود، هيچ وقت در دين مسائل اجتماعي و اقتصادي بر اساس عقيده طبقه‌بندي نشده است، در واقع در تمام مكاتب توحيدي از جمله اسلام توجهي به «ناس» وجود داشته است.

اميني‌زاده افزود: يكي از شاخصه‌هاي تبعيض، موقعيت‌هاي اقتصادي است كه بين افراد وجود دارد، علي‌رغم اينكه در انقلاب جهت‌گيري شعارها به سمت طبقات مستضعف بود، ولي در ساليان بعد طبقه‌ي فرادستي به وجود آمد كه با استفاده از رانت‌هاي مختلف اقتصادي سرمايه‌هاي كشور را بلوكه كرد و روز به روز شكاف اقتصادي بيشتر شد، يا بسياري از شغل افراد وابسته به عقايد آنها شد، [گاهي] در گزينش كسي را به خاطر تراشيدن ريش، عدم شركت در نماز جمعه و پوشش قبول نمي‌كنند. اين قوانين تبعيض‌آميز با مردم روز به روز شهروند درجه‌ي يك، دو، سه، چهار به وجود مي‌آورد.

وي گفت: حتي در دانشگاه‌ها كساني كه در بسيج دانشجويي هستند، مدتي از سربازي‌شان كم مي‌شود، يا كسي كه سابقا در بسيج بوده و بعد وارد اداره مي‌شود ارتقاء مي‌گيرد كه جزء قوانين موجود در كشور هست. من خودم از نزديك با پديده‌ي گزينش آشنايي داشتم. نكته‌ي ديگري كه دوستمان از آن به عنوان پديده‌ي مثبت نام بردند، از نظر من منفي است، ما بچه مذهبي هستيم ولي معتقديم غير مذهبي‌ها در كشور حق حيات و فعاليت دارند، حتي كساني كه مسلمان هستند ولي مي‌خواهند داخل تشكلي با ايدئولوژي ديگري فعاليت كنند، در درون دانشگاه امكان فعاليت ندارند.

مخبريان گفت: در دانشگاه ما همين شرايط برقرار است، خوب هم فعاليت مي‌كنند.

اميني‌زاده افزود: ولي طبق قوانيني موجود فقط تشكل‌هاي اسلامي ...

مخبريان دوباره گفت: آيين‌نامه اجرا نمي‌شود، فقط اسمش اسلامي باشد كفايت مي‌كند.

اميني‌زاده هم‌چنين اظهار داشت: اصل اين روش[با توجه به قوانين] عادلانه نيست، اصلا شايد كسي كمونيست است، مرحوم مطهري مي‌گفت كمونيست‌ها داخل دانشگاه كرسي داشته باشند و عقايدشان را بگويند.

مخبريان اضافه كرد: كرسي داشته باشند، حرف‌شان را بزنند، نه كه رييس جمهور بشوند.

اميني‌زاده گفت: ما نمي‌گوييم رييس جمهور شوند ولي حرف‌شان را بتوانند بزنند.

مخبريان گفت: حرف‌شان را مي‌زنند.

اميني‌زاده اظهار داشت: صرف حرف كه نيست. بايد امنيت داشته باشند، كمونيست‌ها كه چه عرض كنم،‌ يكي مثل آقاي منتظري سال‌ها در حصر بود. مي‌خواهم اين بحث را مطرح كنم كه بقيه‌ي گروه‌ها حق دارند درون دانشگاه تشكل خاص خود را داشته باشند، اگر ما معتقديم منطق ما قوي‌تر است چرا از رانت حكومت اسلامي به نفع خود استفاده مي‌كنيم، بگذاريم آنها حرفشان را بزنند و ما نقدشان كنيم.

وي افزود: متاسفانه اين قوانين در ساليان اخير باعث گسترش فرهنگ ريا شده است. مثلا من علي‌رغم اعتقادي كه دارم ناچارم تظاهر كنم، چراكه فردا بايد شغلي در كشور داشته باشم و اگر عقيده‌ي خود را بيان كنم شايد مشكلاتي برايم پيش آيد، ناچارم علي‌رغم عقيده‌ام وارد تشكل ديگري شوم يا مثلا به خاطر سربازي ممكن است علي‌رغم عقيده‌مان وارد بسيج شويم و مدتي ريا كنيم، من به كسي نمي‌خواهم اتهام بزنم. معتقدم بايد در چهار سال آينده به طور ريشه‌يي با فقر، فساد و تبعيض هم برخورد شود و طبيعتا زمينه‌اي فراهم شود تا طبقات فرودست جامعه بتوانند از حقوق خودشان دفاع كنند. اين حق طبقات مختلف جامعه است كه براي دفاع از حقوقشان تشكل و سنديكاي خاص خود را داشته باشند. علي ايحال معتقدم در سال‌هاي آينده تمام بخش‌هاي جامعه از جمله جنبش دانشجويي بستر مناسبي براي فعاليت دارند.

در ادامه‌ي ميزگرد ايسنا، حيدري گفت: جنبش دانشجويي بايد آرمانگرا باشد و فكر مي‌كنم تمام حاضران اين را قبول داريم، يعني جنبش دانشجويي بايد آرمان‌ها را فرياد بزند و در راستاي آرمان‌ها حركت كند. زمينه‌هاي فعاليت جنبش دانشجويي چه در چهار سال قبل و چه بعد بايد در راستاي آرمان‌ها باشد، اين يعني شرح وظايف كلي جنبش دانشجويي.

اين عضو جامعه‌ي اسلامي دانشجويان افزود: اگر تاريخ اسلام را از ابتدا تاكنون بررسي كنيم، در مقطعي قرار گرفتيم كه حكومتي با نام اسلامي در جهان تشكيل شده است، شايد قبلا حكومت‌هايي با نام اسلامي تشكيل شده باشد ولي اكنون با تفكر اصيلي كه از نظر ما تشيع است حكومتي با نام جمهوري اسلامي ايران تشكيل شده است. بعد از سوم تير نظام تثبيت‌شده و بحران‌ها را پشت سر گذاشته‌ايم، شعار دولت جديد تشكيل دولت اسلامي بود كه بايد آرمان خود را در اين بدانيم و زمينه‌ي فعاليت جنبش دانشجويي در چهار سال آينده فرياد زدن تحقق آرمان دولت اسلامي است.

حيدري همچنين اضافه كرد: بايد در تشكيل دولت اسلامي مفاهيم جديدي تبيين شود و مبنا بر آنها نهادها و سازمان‌ها تشكيل شود. در اين جلسه دوستمان آقاي اميني‌زاده مواردي گفتند كه من خيلي خوشحال شدم. ما قبلا اين صحبت‌ها را از بچه‌هاي تحكيم نمي‌شنيديم.

مخبريان نيز درباره‌ي فضاي فعاليت سياسي در دانشگاه اظهار داشت: فكر مي‌كنم در اين تعامل تغيير اساسي نيازمنديم، براي اينكه بپذيريم فعاليت كردن در جامعه‌اي كه چارچوب‌هاي مشخصي دارد، چارچوب مشخصي دارد. يعني اگر مي‌خواهيد در مجموعه‌اي كه قرار است اصول اسلامي بر آن حاكم باشد تريبون آزادي برگزار كنيد بايد قطعا دروغ نگوييد و تهمت نزنيد يا حتي در چنين ميزگردي اين موارد را رعايت كنيم.

وي اضافه كرد: بايد بپذيريم قانوني تا وقتي كه قانون است بايد اجرا شود، چه من قبول داشته باشم چه نداشته باشم. اگر به قانون نقد دارم بايد قانون را عوض كنم ولي تا وقتي قانون را عوض نكردم بايد اين را بپذيرم، اگر به دموكراسي اعتقادي هست، از اصول دموكراسي همين برمي‌آيد. از طرف ديگر فكر مي‌كنم جفاست به مردمي كه در جامعه زندگي مي‌كنند امكانات را طوري هزينه كنيد كه مطمئن باشيد پيشرفتي حاصل نخواهد كرد؛ مثلا در حوزه‌ي انديشه حرف زدن هيچ ايرادي ندارد و آزادي بعد از آن هم بايد وجود داشته باشد. وقتي ما ميثاقي در جامعه به وجود آورديم و بر مبناي آن ساختاري شكل گرفت و مردم زندگي عادي خود را بر مبناي آن تنظيم مي‌كنند اگر كسي اين ميثاق و نظم عمومي جامعه را برهم ريخت. به خاطر تعهدي كه در مقابل مردم داريد نبايد در مقابل اين گروه سكوت كنيد و از قرار دادن امكانات براي آنها خودداري كنيد چون چيزي كه در اختيار آنها قرار مي‌دهند، حق مردم براي پيشرفت است.

مخبريان ادامه داد: اگر انتقاد و اعتراضي هست بايد در چارچوب قانون صورت گيرد، قانون‌هاي اخير مشكلاتي دارند، آنچه الان اتفاق افتاده و مجموعه‌اي كه براي فعاليت‌هاي دانشجويي در دانشگاه وجود دارد، تقريبا چارچوب‌هاي كلي فعاليت‌ها را مشخص كرده است و نقطه‌ي خلا اساسي نداريم، مشكل اساسي كه در اين چند سال داشتيم مشكل اجراست، يعني اگر مي‌بينيد در مجموعه‌اي همچنان اعتراض‌هايي براي فعاليت‌هاي دانشجويي وجود دارد، در بعضي موارد اعتراض به عملكرد مجري است و در بعضي موارد اعتراضي است كه به نظر من مبناي حقوقي ندارد يعني اين اعتراض در صورت به نتيجه رسيدن مستلزم حذف شدن حقوق بقيه است. اينكه ما بپذيريم گروهي كه مثل ما فكر نمي‌كنند گروه دانشجويي است، مبناي اوليه‌ي اخلاق هم كه ممكن است در بخشي از جامعه‌ي دانشگاهي حاكم نباشد اين كه بخواهيم با تهمت و ... كار را پيش ببريم اشتباه است، بايد آنچه داريم اجرا كنيم، وقتي خوب اجرا كرديم تازه مشكلاتش ديده مي‌شود و بايد مشكلات به وجود آمده‌ي آن را اصلاح كرد.

در ادامه ميزگرد، اميني‌زاده اظهار داشت: در بحث قوانين اگر اين طور فكر كنيم كه بايد در چارچوب وضعيت موجود حركت كرد و نقد بنياديني نداشت، طبيعتا هيچ تحول مثبتي رخ نمي‌داد، از جمله انقلاب بهمن 57 كه با روح زمان در تضاد بود. فلسفه‌ي اسلام از اين جا به وجود مي‌آيد كه همه‌ي گروه‌ها سعي مي‌كنند در چارچوب موجود اصلاحات را پيش ببرند، طبيعتا در روش‌هاي خشونت‌آميز و انقلابي به همان ميزان دشواري‌هايي رخ مي‌دهد. امام[ره] در بهشت زهرا گفتند كه پدرانمان تصميمي گرفتند و ما مي‌خواهيم آن را تغيير دهيم، من معتقدم اگر تقاضايي براي تغيير در قانون باشد به معناي براندازي نيست و مي‌توان در چارچوب قوانين موجود اين كار را انجام داد و مهمترين تغيير عادلانه شدن آن است.

وي در اين باره گفت: در ساليان اخير به ويژه يك يا دو سال اخير [انگار] سياستي به دانشگاه تجويز شده كه مجوزي براي نقد صادر نشود، و در حذف يا سانسور يك تشكل مي‌كوشند. ديگر اينكه ديگران براي فضاي دانشجويي تصميم مي‌گيرند، به طور مثال در هيات نظارت ردپايي از دانشجو نمي‌بينيم. بايد صداهاي مختلف شنيده شود، نمي‌شود آنها را بست يا بايكوت كرد، دانشجويان بايد در موضوعات مختلف نقش داشته باشند و زمينه‌ي ظهور تشكل‌هاي مذهبي و غيرمذهبي فراهم شود، چراكه اديان توحيدي به ويژه اسلام توان دفاع از خود را دارند.

اميني‌زاده افزود: [بخش‌هاي قابل توجهي از] سرمايه‌هاي صاحب فكر كشور و نخبگان فكري و المپيادي به دانشگاه‌هاي آمريكا مي‌روند، اگر مي‌خواهيم تغييري در اين زمينه دهيم بايد اجازه دهيم تضارب آراء به وجود آيد و فضاي آزاد و دموكراتيك را در دانشگاه شاهد باشيم.

حيدري درباره‌ي تغيير فضاي سياسي دانشگاه، گفت: بايد مديريت دانشگاه‌ها از سياسي بودن خارج شوند، چراكه آنها خود بنا بر رابطه‌ي سياسي منصوب شدند و كارآمدي نداشتند. درست است دانشجويان بايد ديد سياسي داشته باشند ولي نبايد وجه علمي دانشگاه تحت‌الشعاع وجه سياسي آن قرار گيرد، مثلا آقاي اميني‌زاده! اگر يكي از اعضاي شما چارچوب‌هايتان را قبول نكند اجازه مي‌دهيد عضو مجموعه‌ي شما باشد؟

مخبريان، واكمن ميزگرد را جلوي اميني‌زاده گرفت تا پاسخ دهد.

حيدري ادامه داد: طبيعي است كه بايد در هر نهاد سياسي، اسلامي و ديني اول ساختار را پذيرفت و بعد وارد مجموعه شد، مي‌شود در چارچوب اسلامي و باسلايق مختلف كار كنند.

سپس مخبريان در پايان ميزگرد ايسنا گفت: موضوع اين است كه تا زماني كه قانون قانون است بايد بدان پايبند بود. دوستمان راه‌حل فرار مغزها را برقراري جامعه‌ي دموكراتيك مي‌دانند، مساله‌اي كه براي آنها مطرح است آزادي سياسي آكادميك نيست كه پيشرفت است.

اميني‌زاده نيز در پايان اظهار داشت: درست است كه هر فردي بايد چارچوب‌ها را بپذيرد ولي بين دولت و تشكل بايد تفاوت گذاشت، دولت‌ها از بودجه‌ي عمومي مصرف مي‌كنند و سرمايه در اختيار دارند. يكي از آرمان‌هاي انقلاب نفي رفتارهاي انحصارگرايي و استبداد بود، عضو تشكل شدن با دولت متفاوت است. در ضمن ممكن است فرد مسلماني باشد كه بخواهد عضو تشكل محيط زيستي يا غيره شود و دوست دارد با عنوان خودش فعاليت كند، اما آيا به نظر شما صرف اسلامي بودن، قبول داشتن ولايت فقيه است؟

مخبريان گفت: اعتقاد به ولايت فقيه، در شروط چنين فعاليت‌هايي نيامده است.

اميني‌زاده گفت: در گزينش آمده است. اكنون ضرورت تغيير در فضاي جامعه و دانشگاه به وجود آمده و با بخشنامه نمي‌شود اين نيازها را از بين برد.

حيدري نيز در پايان اظهار داشت: سوم تير از لحاظ سياست خارجه، شكست طرح خاورميانه‌ي بزرگ آمريكا و شكست تفكرهاي مديريتي متمايل به حزبي و نيز پيروزي تفكر اصيل انقلاب اسلامي بود كه در آن رييس جمهوري از جنس جنبش دانشجويي انتخاب شد. اميد است در انقلاب سوم، تحول بزرگ در مديريت كشور به وجود بيايد، خواسته‌ي ما از دولت آينده اين است كه گامي در جهت تحقق جامعه‌ي اسلامي بردارند.

گزارش ميزگرد از «الهه حميدي‌كيا»، دبير خبر «علي‌اصغر شفيعيان»

انتهاي پيام

  • دوشنبه/ ۱۰ مرداد ۱۳۸۴ / ۱۴:۱۴
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8405-02920
  • خبرنگار : 71132