وضعيت اسفناك هگمتانه... آذرنوش: حفاريهاي گسترده پس از لايهنگاريها آغاز ميشود تاخير در ارايه نتايج گزارش كاوشها، تعطيلي كار را در محوطه موجب شد/1/
كاوشهاي مداوم در تپه تاريخي هگمتانه، با وجود ضرورت اين امر، به محدوديتهاي علمي و طبيعي دچار است كه آن را متوقف ميكند. دكتر مسعود آذرنوش ـ رييس پژوهشكده باستانشناسي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ با اشاره به اين مطلب گفت: ميتوانيم تنها دو ماه به كار علمي و كاوش بپردازيم؛ اما ماهها زمان لازم است كه نتايج آن را مورد بررسي قرار دهيم. البته حتا اگر امكان انتشار آن نبود، بايد در چندين جلد به صورت تايپ شده براي محققان تهيه شود. چنانكه از سال 83 فعاليت كوتاه ما در كارگاه جديد ايجاد شده آغاز شده و پايان يافته و ما تا امروز دست اندر كار تهيه گزارش آن هستيم. تهيه گزارش اگر مهمتر از خود فعاليتهاي ميداني نباشد، به هيچ وجه كمتر از آن نيست. ما با هدف توليد اطلاعات حفاري ميكنيم و اين زماني امكانپذير است كه دانستههاي ما مكتوب و طبقهبندي شده باشد و در اختيار ديگران قرار گيرد. وي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: يكي از اهداف فعاليتهاي پژوهشي، توليد اطلاعات است؛ اما صرفا اين تنها هدف نيست، بلكه توزيع اين نتايج و اطلاعات نيز به همان اندازه مهم است. تاكيد ميكنم كه هدف از هر برنامه پژوهشي، توليد اطلاعاتي است كه بايد درنهايت در اختيار جامعه و مردم با هدف ارتقاي كيفيت پژوهشهاي علمي قرار گيرد. ساخت و سازهايي كه در هگمتانه كشف شده است، اهميت بسيار دارد؛ همچون يافتههاي پلان شهرسازي درجه يك، سيستم آبياري و امثال آن. اطلاع داريم كه حداقل بخش بزرگي از اين محوطه باستاني احتمالا داراي اين چنين ساختاري است؛ اما سؤالات متعدد ديگري از نظر باستانشناسان مطرح است كه اين سازهها واقعا به چه دورهاي تعلق دارند، دوم اينكه از هنگام ساخت و ساز آنها تا پايان دوره محوطه هگمتانه چه تحولاتي در اين سازهها به وجود آمده است؟ به عنوان مثال اينكه آيا اين سازهها بدون هيچ تغييراتي امروز در معرض ديد ماست؟ آغاز و فرجام اين استفاده چه زماني است؟ اما اين درست است كه تپه هگمتانه در قلب يك شهر بزرگ كشور قرار دارد. ما بايد برنامههاي متعدد براي تپه هگمتانه داشته باشيم كه ميتوانند از ايجاد موزههاي باز و بسته تا مراحل ديگر گسترش يابند. مثل ارايه خدمات توريستي براي جذب گردشگر و امثال آن كه البته به افراد متعدد ديگري وابسته ميشود و نه تنها پژوهشكده باستان شناسي. اميدواريم پژوهشكده با اطلاعات توليدي توانايي تقويت اين جنبه ها را بيش از پيش داشته باشد. وي افزود: هر فردي در اين جامعه يا در جهان به اطلاعات توليدي ما راجع به يك محوطه خاص علاقهمند است. متاسفانه اين بخش در فعاليتهاي پژوهشي سالهاي قبل نديده انگاشته شده و به همين دليل پژوهشكده باستانشناسي با بررسي مجدد اين موضوع و درك علل اين تاخير در ارايه نتايج گسترده كار، فعاليتهاي محوطه را تعطيل كرد و صرفا به فعاليتهاي حفاظتي پرداخت و پس از اينكه مشخص شد عملا هيچ راهي براي دريافت اين اطلاعات وجود ندارد، كاوشهاي پيشين فصول كار از دست رفته تلقي شد و برنامهريزي جديدي صورت گرفت. آذرنوش با اشاره به اهميت فعاليتهاي پژوهشي انجام شده پس از انقلاب گفت: تپه هگمتانه يكي از مهمترين يا معروفترين محوطههاي باستاني كشور است و از سالها پيش قبل از پيروزي انقلاب، طرحهايي براي آغاز مطالعات باستانشناسي در اين محوطه در دست اجرا بوده است. از جمله طرحهايي كه بخشي از آن پيش از پيروزي انقلاب اجرا شد، طرح خريد محوطههاي مسكوني سطح تپه هگمتانه بود. چندين هكتار از خانهها و مغازههاي روي تپه خريداري و تخريب شد. بخش بزرگي از تپه پس از محصور شدن و آواربرداري باري فعاليتهاي پژوهشي آماده ميشد، اما فعاليتهاي پژوهشي به معناي واقعي كلمه فقط پس از پيروزي انقلاب رخ داد. دست كم 11 فصل كار پژوهشي در اين محل انجام گرفت كه به كشف آثار گستردهاي از يك سري خانهها منجر شد؛ خانههايي با نقشه تيپ و يكسان و طرح شبكهبندي خيابانهاي عمود بر هم كه به خودي خود نه فقط از نظر باستانشناسي، بلكه از نظر مطالعات شهرسازي و معماري نيز جذاب بود. وي در مورد مادي بودن تپه و انجام اقدامات براي روشن شدن اين مساله نيز گفت: متاسفانه جزييات گزارشهاي اين فعاليتها در دسترس نيست. كاوشگر محوطه گمان ميكرد كه اين آثار به دوره ماد تعلق دارد. شايد به دليل عدم دسترسي ما به جزييات نتايج پژوهشي، تاييد يا رد نظر به صراحت و به سرعت امكانپذير نباشد. بايد گفت كه تعداد زيادي از باستانشناسان كشور در مورد انتساب آثار مكشوفه به عصر ماد ترديد دارند. با توجه به اين ترديدها، نبود دسترسي به نتايج دقيق طي 11 فصل كاوش و پرسشهاي علمي متعدد ديگري كه مطرح است، پژوهشكده باستانشناسي يك طرح پژوهشي محدود با هدف لايهنگاري اين محوطه باستاني ارايه كرد. فصل يكم اين برنامه سال پيش انجام گرفت و در بخشي از محوطه يك پايگاه به وسعت تقريبي 10 در 15 متر انتخاب شد و تيم كاوش با هدف لايهنگاري شروع به كار كرد. در نتيجه براي نخستين بار برخي كارهايي كه طي سالهاي گذشته انجام نشده و نديده گرفته شده بود و بايد انجام ميشد، در اين فصل صورت گرفت، بهخصوص مطالعه گسترده سفال در محوطه هگمتانه. آذرنوش همچنين توضيح داد: سفال يكي از فراوانترين آثاري است كه در يك محوطه باستاني به دست ميآيد. به دليل اينكه مورد توليد و كاربرد گسترده بشر ديروز بوده و از آنجا كه نشانگر تحولات بسيار است، اهميت بسيار دارد. در اين تحقيقات 18 هزار قطعه سفال از اين كارگاه كوچك گردآوري كرديم و بيش از چهار هزار قطعه سفال از ميان آنها شناسايي و پشتنويسي شد و تعدادي حدود 900 قطعه سفال به منظور آغاز مطالعات تطبيقي با ساير محوطههاي باستاني طراحي شد. گزارشهاي اين فصل تقريبا تمام شده و بخش نهايي آن در حال تايپ است و ما اميدواريم كه بلافاصله پس از ارايه گزارش طي چند روز آينده مجددا فعاليتهاي خود را در اواخر شهريورماه آتي در منطقه آغاز كنيم. رييس پژوهشكده باستانشناسي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اضافه كرد: برنامههاي ديگر و كاوشهاي گستردهتر فقط بايد پس از مرحله لايهنگاري صورت گيرد، به جهت اينكه ترديدهاي موجود درباره دوره تاريخي تپه از بين برود، اگر قرار است دوره مادي تشخيص داده شود، در اين لايهنگاري معلوم ميشود و بعد بايد كار گسترده در لايههاي مختلف تپه را شروع كنيم. برنامههاي لايهنگاري حداكثر دو فصل ديگر انجام خواهد شد. در فصل قبلي با لايههاي سطحي روبهرو بوديم كه بر اثر فعاليتهاي گسترده ساخت و ساز يك قرن گذشته بساير مغشوش و درهم بود. در اواخر فصل گذشته به لايههاي تقريبا دست نخورده دوره ساساني و بعد هخامنشي برخورديم. طبيعي است با ادامه كاوش قاعدتا به دوره هخامنشي و اگر دوره مادي در اين تپه وجود داشته باشد، برسيم. ادامه دارد...