در آخرين روزهاي باقي مانده از عمر رياست جمهوري آقاي خاتمي، وي در جمع روساي دانشگاهها، گفت كه «دانشگاه خاموش علامت مرگ جامعه است و مشكلات از درون، جامعه را به انفجار ميكشاند. بنابراين جامعه بايد امنيت بيان به خصوص براي دانشجويان داشته باشد و دانشجويان نيز صدايشان علمي و منطقي باشد».
تعدادي از فعالان دانشجويي در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، دربارهي زمينههاي خاموش شدن دانشگاه ابراز كردهاند كه حاصل آن در پي ميآيد.
برخي وظيفهي دانشگاه را فقط توليد علم ميدانند!
«آرمين زارعيان» دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس نيز دربارهي اين موضوع اظهار عقيده كرد: «رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود» ميتواند يك شعار آرماني براي دانشجويان باشد و در جامعهاي كه زمينهي پذيرش حرفهاي تند را ندارد، مباحث راديكالي و تند، نوعي ترمز براي فعاليتهاي دانشجويي محسوب ميشود.
وي در گفتوگو با خبرنگار ايسنا با اشاره به رابطهي دوسويهي دانشگاه و جامعه، سويه دانشگاه را در تاثير بر جامعه پررنگتر خوانده و نقش دانشگاه را مرجعيت دانست و تصريح كرد: اگر دانشگاه خاموش باشد مردم تصور ميكنند كه دانشجويان خاموش شدند و در حال حاضر متاسفانه جامعهي دانشگاهي در جايي قرار دارد كه توسط بخشي از حاكميت به اين سمت هدايت شده كه وظيفهي دانشگاه توليد علم است! اما دانشگاه بهجز اين كار ديگري هم دارد. نقش مرجعيت يا نقش الگوپذيري جامعه بر عهدهي دانشگاه است.
دبير انجمن اسلامي دانشگاه تربيت مدرس زمينههاي حداقلي پويايي سياسي در كشور را دقيقا نسبت به فعاليت دانشجويان دانست و عدم حمايت اين فعاليت را از سمت تودهها و محدود شدن فعاليت آنها را يكي ديگر از دلايل خاموش شدن دانشگاه و از بين رفتن پويايي سياسي خواند.
جامعه، خاموش و مايوس نيست، سكوتش معنادار است
قائممقام جامعهي اسلامي دانشجويان نيز گفت: نه تنها جامعهي ما جامعهاي خاموش و مايوس نيست بلكه با يك سكوت معنادار عملكرد جنبش دانشجويي و تمام احزاب را رصد كرده است.
«مجتبي سلطاني» به خبرنگار ايسنا گفت: علل و عوامل موثر در پديد آمدن ركود در دانشگاهها را بايد در تعامل متقابل ميان دانشجو و فضاي خارج از دانشگاه كه شامل حاكميت و مردم ميشود جست و جو كرد. در 2 خرداد 76 كه يك پديده و جنبش اجتماعي بود كه مردم مطالبات خود را در حوزههاي فرهنگ، سياست و اقتصاد در چارچوب ساختارهاي بومي و ديني دنبال ميكردند، متاسفانه دستهاي از گروههاي قدرتطلب و دولتساخته مطالبات مردم را در خارج از چارچوب پيگيري كردند و موجب ايجاد نوعي تنش و ياس در جامعه شدند و متاسفانه در دامن زدن به ياس مردم، بخش مهمي از جنبش كه ريشه در دفتر تحكيم داشت نقش بسيار مهمي ايفا كرد.
وي در ادامه افزود: دانشگاه نقطهي ضعفهاي بسيار عمدهاي داشت كه يكي از مهمترين آن در بخشي از جنبش دانشجويي كه ريشه در تفكرات دوم خرداد داشت عبارتند از: انحراف در مرجعيت فكري، و ارتباط خود را با گذشتهي خود قطع كردند و نه تنها عملكرد گذشتهي خود را نفي كردند بلكه از آنها به عنوان ننگ ياد ميكردند مانند حماسهي افتخارآفرين 13 آبان.
سلطاني افزود: اين بخش از جنبش دانشجويي نه تنها از تئوريپردازي و تشخيص مطالبات اصلي مردم غافل ماند بلكه خود را به توزيعكنندهي پيام ناپختهي روشنفكران متاثر از فرهنگ غرب تنزل داد و به مثابهي بلندگو براي آنها عمل كرد و شأن و شخصيت خود را در افكار عمومي پايين آورد. در نتيجه نكتهاي كه هست اين است كه براي بنده در 3 تير 84 ثابت شد كه نه تنها جامعهي ما خاموش و يك جامعهي مايوس نبود، بلكه با يك سكوت معناداري عملكرد جنبش دانشجويي و تمام احزاب و نخبگان را رصد ميكرد.
قائممقام جامعهي اسلامي دانشجويان دربارهي زمينههاي حداقلي پويايي سياسي در دانشگاهها گفت: اولين گام را بايد خود دانشجويان و جنبش دانشجويي بردارد. اين بخش جنبش به يك بازسازي ساختاري، نظري نياز دارد و اگر سياستگذاريهاي فرهنگي، سياسي جنبش دانشجويي منجر به آن شود كه اولويتها در دانشگاه حفظ شود يعني اولويت اول در حوزهي علم و پژوهش و توليد علم و جنبش نرمافزاري در مرحلهي دوم، فعاليتهاي سياسي و فرهنگي منجر به بازتوليد يك گفتمان انتقادي در راستاي مطالبات مردمي شود، خود به خود ما شاهد پويايي خواهيم بود.
دانشجو منتقد نباشد، دانشگاه خاموش ميشود
همچنين عضو شوراي مركزي طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت گفت: تبديل شدن دانشگاه به باشگاه احزاب و گروههاي سياسي به خاموش شدن و ياس دانشگاه دامن ميزند.
«احمد علمشاهي» به خبرنگار ايسنا گفت: هرگاه فضاي نقد در دانشگاه از بين برود و دانشجو منتقد نباشد با دانشگاه كاملا خاموش و منفعل و منزوي مواجه خواهيم شد و آنچه بدان دامن ميزند تبديل شدن دانشگاه به باشگاه احزاب و گروههاي سياسي است، كه دانشگاه را از آرمانخواه بودنش جدا ميكند و منجر ميشود مجموعهي دانشگاه تبديل به يك قشر آسيبپذير شده و دانشگاه تبديل به پادوي سياسي شود.
وي ادامه داد: همچنين برخوردهاي غيرمنطقي از سوي نهادهاي انضباطي و محافظ قانون كه شامل نهادهاي قضايي و انضباطي ميشود، اگر رابطهي فرهنگي و منطقي نداشته باشند، باعث به وجود آمدن سكوت در دانشگاه ميشود.
علمشاهي ادامه داد: اگر سير چند سال اخير از سال 76 تا به امروز را نگاه كنيم، در بسياري از مقاطع شاهد مقاطعي هستيم كه واژهي دانشگاه خاموش را در اذهان تداعي كند. بهويژه در دورهي دوم آقاي خاتمي ما به چند علل در مقطع دو ساله در دانشگاه شاهد نوعي ركود بوديم.
علمشاهي با اشاره به حس آرمانگرايي و دوري از قدرت موجود در حوزهي جنبش دانشجويي، تلاش براي ايجاد فضاي نقد معقول و منطقي ايجاد ظرفيتهاي موجود در جامعه را ضروري دانست و افزود: جنبش دانشجويي بايد بحثهايي ايجاد كند و از هر نوع راديكاليسم كور جلوگيري كند و فضا را براي مخالفان نقد جريانات دانشجويي ايجاد نكند، براي بالا بردن هزينهي نقد سياسي و همچنين بحثي ايجاد كند كه از احزاب و گروههاي سياسي كمتر بتوانند با حفظ دروني خود بتوانند كاركرد سياسي و فرهنگي خود را ايفا كنند و از اين طريق زمينههاي حداقلي پويايي سياسي را فراهم كنند.
بدون آزادي آكادميك، فضاي دانشگاه پويا نيست
«عبدالله مومني» نيز با تاكيد بر «علم اندوزي و خودورزي به عنوان كار ويژهي دانشگاه» اظهار داشت: اگر امكان تعامل و تبادل فكري و علمي نباشد جامعه نميتواند مسير توسعه و پيشرفت را طي كند و اين امر بدون آزادي خصوصا آزادي آكادميك موثر نيست و در نبود آنها عملا فضاي پويايي را در دانشگاه شاهد نخواهيم بود.
دبير تشكيلات دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، گفت: لازمهي فضاي بانشاط دانشگاه، حق فعاليت آزادانهي تشكلهاي دانشجويي است و اين پويايي زماني ممكن است كه اين حقوق به رسميت شناخته شود ولي زماني كه دانشجويان به دليل هزينههاي فعاليت سياسي از اين كار ترس داشته باشند شاهد دانشگاه خاموش خواهيم بود.
وي افزود: به نظر مي رسد دانشگاه خاموش محصول شرايطي است كه بخشهايي از حكومت در پي تحقق آن است و قصد دارند با ايجاد خفقان در دانشگاه كنشگري را از آن بگيرند. ولي تا زماني كه اجازه داده نشود صداي جامعه به گوش برسد، شاهد فضاي دموكراتيك در جامعه نخواهيم بود.
جامعه را نسبت به حضور فعال بدبين نكنيم
همچنين دبير اتحاديهي انجمنهاي اسلامي مستقل دانشگاهها گفت: در مقابل تصميم ناهماهنگ دانشگاه با گروههاي سياسي آن را به خاموشي متهم نكنيم.
«پرويز اميني» به خبرنگار ايسنا گفت: دانشگاه در زمينهي ارتباط با محيط اجتماعي خود نسبت به گذشته تغيير رفتار داده است و امروز در دانشگاه رفتار سياسي غيراحساسي و غيرهيجاني را شاهد هستيم. ما نبايد زماني كه دانشجويان تصميمي ناهماهنگ با خواست و ارادهي ما ميگيرند، دانشگاه را به خاموشي متهم كنيم.
وي افزود: فرصتهاي قانوني، حقوقي، سياسي و اجتماعي زمينه را براي حضور مشاركتجويانه و داوطلبانه و آگاهانهي جامعه فراهم ميكند. جامعه نبايد براي ايجاد آزاديهاي سياسي و اجتماعي با موانع و چالشهاي سيستم روبهرو باشد و براي احراز ديدگاهها و نقطهنظرات خود دچار ناامني رواني شود. همچنين بايد تنوع و تكثر سلايق و گونههاي سياسي و فكري را به رسميت بشناسيم و بپذيريم.
اميني افزود: نخبگان و فعالان سياسي هم بايد مناسباتشان را در چارچوب منطق، قانون و عقل و اخلاق بسترسازي كنند و به ميدان بياورند و هرنوع رفتار ساختارشكن و هر نوع مناسباتي كه از محدودهي اخلاق، عقل و منطق و قانون خارج باشد يكي از موانع مهم كاهش پويايي سياسي در جامعه خواهد بود؛ چرا كه جامعه را نسبت به حضور فعال بدبين ميكند.
آرمانگرايي و اصولگرايي، تضمين پويايي دانشگاه
عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاههاي تهران، اظهار داشت: آرمانگرايي و اصولگرايي؛ نه به نحوي كه امروز در بازي سياسي مطرح است و دل نبستن دانشجويان به جريانات روبنايي دانشجويي، پويايي دانشگاه را تضمين ميكند.
«اعتماديان» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) گفت: مهمترين دليل پديد آمدن دانشگاه خاموش، سياست زدگي آن است. برخي از جرايانات داخل دانشگاه در چند سال اخير به دليل وابستگي به جريانات خارج از دانشگاه به پياده نظام صرف تبديل شدند و در نتيجهي آن تعدادي از فعالان دانشجويي دلزده و خاموش شدند، ولي در عوض فعالان دانشجويي ديگر حتي بيشتر از قبل برپا هستند.
مسوول بسيج دانشگاه علم و صنعت تصريح كرد: دانشگاه و جامعهي خاموش روي هم تاثير دارند و دانشگاه را نميتوان جداي جامعه بررسي كرد، چرا كه فرزند جامعه است و بايد جامعه شناسانه مورد بررسي قرار گيرد.
ضرورت آزادي فعاليت گروههاي مختلف دانشجويي
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي گفت: اگر جامعه از لحاظ سياسي فعال باشد، خود به خود باعث ميشود دانشگاه نسبت به اين مسايل عدم نياز پيدا كند.
«كوروش جعفري» در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: كمبود امكانات براي توليد علم و عدم آزادي بحث و تبادل نظر در دانشگاه و وجود خطوط قرمزي كه دانشجويان و اساتيد حق ورود به آن را ندارند و همچنين از منظر سياسي، بيتوجهي به ايدهها و خواستههاي دانشجويان و حتي مقابله با آنها، از جملهي عواملي است كه ميتواند باعث خاموشي دانشگاه شود.
وي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا جامعهي خاموش موجب دانشگاه خاموشي ميشود يا برعكس، اظهار داشت: اين دو روابط متقابلي دارند، از منظر سياسي، در يك جامعهي آزاد كه احزاب و گروههاي سياسي وجود داشته باشد، در دانشگاه نيازي به آن احساس نميشود و خاموشي را زماني ميتوان به كار برد كه نياز هست و امكان آن بايد ايجاد شود.
جعفري همچنين به دانشگاه به عنوان يكي از پيشروترين اقشار جامعه كه هميشه حركت آن به سمت ايدهآلهاست اشاره كرده و افزود: اگر جامعه از لحاظ سياسي فعال باشد، خود به خودي باعث ميشود كه دانشگاه نسبت به فعاليتهاي همهجانبهي سياسي، عدم نياز پيدا كنند.
دبير انجمن اسلامي دانشگاه شهيد بهشتي، نخستين زمينهي حداقلي پويايي سياسي در كشور را آزادي فعاليت گروههاي مختلف با ديدگاههاي متفاوت و ايجاد تشكلها دانست و وجود امنيت لازم براي فعاليت اين گروهها را شرط دوم براي ايجاد اين زمينه خواند.
انتهاي پيام