حسين فرخي خطاب به مديران مرکز هنرهاي نمايشي: اگر توانايي مديريت نداريد، به جاي كنار رفتن از اين مجموعه، حداقل صورت مسئله را پاك نكنيد
حسين فرخي، مطلبي با عنوان جشنواره ي تئاتر فجر، زير گيوتين “جشن بزرگ تئاتر ايران” را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داد. به گزارش ايسنا متن اين يادداشت به شرح ذيل است: چند صباحي است كه مركز هنرهاي نمايشي و دستاندركاران و سياستگذاران اين مجموعه دچار سردرگمي مفرط شدهاند اين آشفتگي روحي و رواني و مديريتي حالا كم كم دارد خودش را روز به روز عيانتر ميسازد و نشان دهنده اين مسئله است كه حضرات نه اين كارهاند و نه برنامهاي براي آينده تئاتر دارند. معمولا تا كسي به پست و مقامي ميرسد شروع ميكند به تغيير و تحولات من درآوردي و اين مهم را ميتوان در كارنامه مسوولين جديد مركز هنرهاي نمايشي به وضوح به تماشا نشست. در نخستين گام مشكل بودجه و بدهيهاي مدير سابق مركز، بهانهاي ميشود براي اينكه مديران جديد وامصيبتا سر بدهند و اعلام كنند كه با توجه به اين ميزان بدهي آنها در موقعيت خطيري قرار گرفتهاند كه عملا با معضل بودجهاي مواجه هستند و امكان حل كردن آن به واسطه سياستهاي غلط گذشته وجود ندارد، اولين سوال همين جا شكل ميگيرد كه چرا با علم به اين مشكلات مسووليت پذيرفتند؟ در مراحل بعد به هم ريختن ساختار قبلي و در بوق و كرنا كردن موضوعاتي چون سازمان تئاتري، شوراي سياستگذاري تئاتر، توسعه تئاتر، قراردادهاي تئاتري، جشنواره تئاتر فجر، انجمن نمايش، انتشارات نمايش و ... سياستهاي در هم و به هم ريخته مسوولين مركز هنرهاي نمايشي مويد اين نكته است كه حضرات آنها راه موجود براي بقاي خويش را در اين پيدا كردهاند كه به جاي سياستگذاري مناسب و برنامهريزي درست، تا ميتوانند همه چيز را به هم بريزند و از اين آشفته بازار بتوانند چند صباحي ديگر به حكومت خود ادامه دهند. معضلات و مشكلات جشنواره تئاتر فجر در سال گذشته، از آن افتضاح تاريخي شوراي بازخواني نمايشها گرفته و در مراحل بعد برگزاري جشنواره و درگيريهاي متعدد تئاتريها با مركز و سياست گذاران هنرهاي نمايشي، همه و همه باعث شد تا جامعه تئاتري كشور در مقابل اين ناهنجاريها از سكوت ابدي خارج شود. كانون كارگردانان خانه تئاتر با بيانيهها و برخوردهاي صنفي خود نخستين واكنشها را به وضع موجود اعلام كرد و همين حركتها باعث شد كه خانه تئاتر تكاني بخورد و واكنشهاي لازم از سوي ساير گروههاي خانه تئاتر اين نكته را ثابت ميكند كه حالا جماعت تئاتري در مقابل هر پديده غلطي كه بخواهد مسير تئاتر را به انحراف بكشاند ايستاده است. اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها طبق قراردادهاي قانوني كه با گروههاي نمايشي منعقد شده است حالا در اين روزها تا دفتر رييس جمهوري هم پيش رفته است. واقعيت اين است كه متوليان مركز هنرهاي نمايشي توانايي برنامهريزي و اداره كردن اين مجموعه را ندارند و سياستهاي روزمره آن نميتواند مشكلات تئاتر ايران را حل كند . تجربه ناموفق برگزاري جشنواره تئاتر فجر در سال گذشته كه فاقد هرگونه شور و هيجان بود نشان داد كه نميتوان با پاك كردن صورت مسئله (جشنواره فجر) و خنثي كردن كيفيت برگزاري آن (خارج كردن جشنواره از حالت رقابتي) به جايي رسيد. به گزارش ايسنا فرخي در ادامه آورده است: مسوولان بيتجربه و بيبرنامه مركز هنرهاي نمايشي حالا دست به ترفند ديگري زدهاند و آن هم نابود كردن جشنواره تئاتر فجر است، جشنوارهاي كه اگر درست برگزار شود و سياستگذاري تعريف شدهاي داشته باشد، با توجه به برگزاري بيست و سه دوره آن ميتواند به عنوان يك جشنواره مهم و مطرح و حتي بينالمللي معرف تئاتر ايران باشد. شايد پيشنهاد برگزاري “جشن بزرگ تئاتر ايران“ ناشي از تب و تاب صعود تيم ملي فوتبال ايران به جام جهاني باشد. لابد يكي از نظريهپردازان بعد از جشن مردم در خيابانها اين پيشنهاد تاريخي را ارايه كرده است. برگزاري جشن تئاتر هم خيلي خوب است اما نه به جاي جشنواره بينالمللي تئاتر فجر، حتي اگر قرار باشد جشنوارههاي عروسكي، سنتي، كودك و نوجوان و ... را هم در همان ايام برگزار كنيم. باز هم نابود كردن جشنواره تئاتر فجر نه تنها يك ايده و طرح خوب محسوب ميشود بلكه خيانتي است به تاريخچه جشنواره تئاتر فجر. دوستان عزيز، اگر توانايي مديريت، برنامهريزي و سياستگذاري و كار كردن در مجموعه تئاتر كشور و مركز هنرهاي نمايشي را نداريد به جاي كنار رفتن از اين مجموعه حداقل صورت مسئله را پاك نكنيد. انتهاي پيام