خبرنگار ايسنا: بعضيها، از مواضع شما اين را برداشت ميكنند كه دورهي اصلاحات را داراي هيچ فايده و دستاوردي نميدانيد، آيا اينچنين است؟ مهمترين دستاورد به نظر شما چه بود؟
عبدالله مؤمني(دبير تشكيلات دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)): اگر بخواهيم دستاورد اصلاحات را در ساختار قدرت مدنظر قرار دهم بايد بگويم كه از نظر من پروژهي اصلاحات دوم خردادي ناكام ماند و به شكست انجاميد. چون رويكردي كه اصلاحطلبان مطرح ميكردند و مبنايش اصلاح از درون بود، اين بود كه ميگفتند ما ميتوانيم ساختار قدرت را از طريق سازوكارهاي انتخابي، دموكراتيزه كنيم و براي اصلاح لوايح دوگانه و تبيين جايگاه رياست جمهوري خواست خاتمي خيلي فراتر از چارچوب نبود، ولي با توجه به اينكه بخشهايي از دولت مخالف تحرك اصلاحطلبان و انتقال خواستهها به ساختار قدرت بود، اين مجال را برايشان فراهم نكرد و من فكر ميكنم ناكام ماندند و پروژهشان به شكست انجاميد. اساسا آنها از طريق حضور در قدرت و شركت در انتخابات نتوانستند ساختار قدرت را متاثر از ايدههاي خود بكنند، ميتوان گفت از اين جهت اصلاحات در ساختار قدرت دستاوردي نداشت.
ولي اگر اصلاحات را در حوزههاي ديگر مثل حوزهي عمومي در نظر بگيريم نميتوان گفت دستاورد نداشته، چراكه فضاي توام با نقد عملكرد حاكمان و آگاهيبخشي بخشهاي مختلف را در پي داشته و نياز به حركتهاي مدني و حركتهاي ساماندهيشده را نشان داد، همچنين بسترهاي مطبوعات مستقل، NGOها و تشكلهاي غيردولتي و مدني را فراهم كرد. فكر ميكنم اصلاحات توانسته در حيطهي فضاي عمومي جامعه قدمهاي مثبتي براي ايجاد بستر گذار به اصلاحات دموكراتيك بردارد، گرچه معتقديم اگر اصلاحطلبان برنامه داشتند و جديت به خرج ميدادند قطعا در ساختار قدرت هم شاهد دستاوردي بوديم ولي آنها علاوه بر پيچيدگيهاي ساختار قدرت و سرسختيها و كارشكنيهاي بخشهاي مسلط، ناتواني خود را در اين حوزه به نمايش گذاشتند.
ايسنا: از نظر شما بهترين موضع اصلاحطلبان در دورهي جديد چه ميتواند باشد؟
مؤمني: اصلاحطلبان بپذيرند كه كه عملكرد خود را در 8 سال گذشته نقد، بازخواني و آسيبشناسي كنند و نقاط همگرايي را براي همگرايي جريان اصلاحطلبي بيابند. همچنين مادامي كه آنها نگاهشان به جامعه نباشد و ارتباط و تقويت درون سازماني خود را با اهدف ايجاد سازمان جمعي براي تداوم اصلاحات به پيش نبرند، فعاليتشان به اقبال مردمي، بازيابي اعتماد عمومي و اصلاح ساختار قدرت منجر نميشود. آنها بايد به فكر ارتباطگيري جدي با مردم باشند و از طريق شناخت خواستهاي مورد نظر مردم و ايجاد فضايي كه اعتماد مردمي را برايشان به همراه داشته باشد و نشان دهند كه به هر حال ميخواهند صادقانه در راستاي خواستههاي مردم حركت كنند ولي اگر اصلاحطلبان نشان ندهند كه از خود صداقت اصلاحي دارند براي بازيابي اعتماد عمومي با مشكل مواجهند.
ايسنا: جنبش دانشجويي چه تغيير رويكردي در مناسباتش با اصلاحطلبان در دورهي جديد خواهد داشت؟
مؤمني: ما معتقديم اصلاحات را بايد از طريق روشهاي مسالمتجويانه پيگيري كنيم، آنها هم همين نگاه را دارند ولي با اين تفاوت كه اصرارشان به چارچوبها به بنبست رسيده است. ولي ما معتقديم براي تداوم اصلاحات بايد از طريق اصلاحات بيرون از ساختار گام برداشت. اگر اصلاحطلبان بپذيرد كه در گذشته خطا كردهاند و عملكرد خود را نقد كنند و قبول كنند كه از چارچوبهاي گذشته به بنبست رسيده، بيرون بيايند امكان كار كردن دانشجويان با اصلاحطلبان فراهم است ولي اگر قرار باشد دانشجويان بر ايدههاي خود و اصلاحطلبان هم بر همان روشهايي كه از نظر ما به بنبست رسيده پافشاري كنند امكان كار كردن جمعي اصلاحطلبان دوم خردادي با دانشجويان كم ميشود.
ما معتقديم سطح فعاليتها ميتواند حداقل در دو سطح باشد، يكي دفاع از حقوق اساسي ملت و حقوق شهروندي و فعاليتهاي مشترك مثل دفاع از زندانيان سياسي، دفاع از حق دگرانديشي، آزادي بيان و عقيده كه فكر ميكنم هيچ مشكلي در آن وجود ندارد و دانشجويان ميتوانند با اصلاحطلبان دوم خردادي پروژهي مشتركي را تعريف كنند و حول آن گفتمان راه بيندازند. سطح ديگر هم ميتواند كنشهاي سياسي باشد كه با هدف اصلاح ساختار قدرت و اصلاحطلبي است و از آن جهت تا زماني كه اصلاحطلبان نپذيرند كه خطايي داشتهاند و تغييري در استراتژيها و تاكتيكها به عمل نياورند امكان كار كردن دانشجويان با آنان سخت است، چراكه ما از دو سال پيش تمام كنشهايمان ناظر به همين بنبست اصلاحات در چارچوبهاي طراحيشده توسط اصلاحطلبان بوده است و اگر اصلاحطلبان ميتوانستند شيوهها و سازوكارهايي را طراحي كنند كه دانشجويان اميدوار باشند كه از طريق آنها اصلاحات ميتواند به داخل ساخت قدرت منتقل شود و با كمتر چالشي روبروست از آنها حمايت ميكردند ولي اگر قرار باشد آنها مسير خود را بروند كه آن مسير از نظر ما شكست خورده است اين اميد كمتر وجود دارد كه در آينده پروژهي مشتركي را با هدف اصلاحات در داخل ساختار قدرت به پيش ببريم.
ايسنا: اگر دولت آينده زمينه را مهيا كند، به آنها چه كمكهايي ميتوانيد بكنيد؟ يعني مهمترين كمكي كه شما ميتوانيد به دولت آتي بكنيد، چيست؟ در چه زمينههايي حاضر هستيد به آنها كمك كنيد؟
مؤمني: جريان دانشجويي حزب نيست كه به دنبال حضور در ساختار قدرت باشد يا خود را بخشي از نظام بوروكراتيك در داخل دانشگاه بداند، ولي اگر دولت واقعا زمينهي همكاري را براي نيروهاي ملي و ميهني فراهم آورد با به رسميت شناختن قوهي نقادي، آزادي بيان، آزادي عقيده و فعاليت در دانشگاه و جامعه، بيان مواضع و عقايد به صورت آزادانه از سوي حكومت، ميتوانيم با سازماندهي خواستههايمان پيگير تحقق آنها باشيم. بيش از اين هم نميتوانيم كاري بكنيم چراكه كار ما نقد كردن است و شرايط و پايگاه ما اجازه نميدهد كه با دولت همكاري يا ايفاي نقش كنيم و يا وارد بخشهايي از دولت شويم. ولي اگر حكومت بپذيرد و آستانهي تحمل خود را بالا ببرد و مجراها و سازوكارهاي طبيعي را براي حق اعتراض و انتقاد به رسميت بشناسد ميتواند منجر به ايجاد اميد در بين دانشجويان، فعالان و منتقدان سياسي شود، يعني آنها احساس كنند كه نه تنها حكومت با طرح مطالبات معترضانه و منتقدانه برخورد نميكند كه حاضر است اين حقوق را به رسميت بشناسد.
ايسنا: براي تشكيل كابينه چه توصيهاي به آقاي احمدينژاد داريد؟
مؤمني: پيشنهاد كابينه ورود به بازي است، كه كار ما نيست، كساني كه در روند يكپارچه شدن قدرت نقش داشتند، بهتر است در پي قولهاي خود صادقانه عمل كنند. اكنون دولت آشكار و سايه يكي شده كه در راستاي تكميل حلقهي يكپارچگي است، پس بهتر است عناصر پنهان در جامعه آشكار شوند.
ايسنا: فضاي مناسب دانشگاهها از نظر شما در دورهي جديد چه خواهد بود؟
مؤمني: اين يكپارچگي حكومت منجر به ياس و افسردگيهايي در جامعهي دانشگاهي و روشنفكري ميشود، چراكه شايد احساس كنند از اين طريق امكان به رسميت شناختن حقوقشان وجود ندارد. شايد ديگر انتظاري از حكومت نباشد كه در راستاي برآورده كردن مطالبات دانشگاهيان قدم بردارند، لذا جايگاه واقعي نهادهاي مدني داخل دانشگاه و تشكلهاي دانشجويي در اين دوره حائز توجه ميشود و از اين جهت تشكلهاي دانشجويي و نهادهاي مستقل دانشجويي بايد در راستاي خواستهاي دانشجويان قدم بردارند.
در چند سال اخير فعاليت تحكيم خيلي سياسي شده، كاملا هدف خود را اصلاحات در ساختار قدرت تعريف كرده در صورتي كه به مطالبات صنفي و ارتباطگيري با بدنهي دانشجويي بيتوجه بوده است. كاري كه ما ميتوانيم بكنيم اين است كه در دورهي آينده با پرداختن به مطالبات دانشجويان و طرح بحث استقلال دانشگاه و خودكفايي دانشگاهي كه بايد توسط دانشگاهيان اداره شود ميتوانيم يكي از مطالبات جامعهي دانشگاهي كه حق تعيين تكليف براي خود است را برآورده كنيم.
فكر ميكنم نگاه فعالان دانشجويي به بدنهي دانشجويي و توجه جدي به مطالبات جامعهي دانشگاهي به ويژه مطالبات غيرسياسي مثل حق شاغل بودن، استفاده از امكانات مناسب در دانشگاه و حق برخورداري از آزاديهاي فردي و اجتماعي در داخل دانشگاه ميتواند آن را به جايگاه واقعي برساند.
ايسنا: به عنوان يك دانشجو دربارهي آقاي خاتمي چه احساسي داريد؟
مؤمني: نسبت به خاتمي حس نوستالوژيكي دارم، ضمن اينكه به شدت گلايهمندم و معتقدم خاتمي خيلي بهتر از اين ميتوانست عمل كند، چراكه با توجه به ظرفيتي كه شخص خاتمي داشت، و شرايطي كه فراهم شده بود و همخواني جامعهي جهاني با خواستههاي ملي و ميهني، ضعيف عمل كرد. اما توانست گفتماني را در جامعه ايجاد كند و بسياري مفاهيم و واژههايي را كه وارد حوزهي عمومي شده، متاثر از گفتماني است كه خاتمي ايجاد كرده است.
به دليل اينكه در ساختار قدرت جمهوري اسلامي ديگر شاهد هيچ فردي با مشخصات خاتمي نخواهيم بود شخصا حس نوستالوژيك نسبت به او پيدا كردم و احساس ميكنم با ساير سياستمداران و دولتمردان متفاوت است. در عين حال انتقاد دارم و معتقدم ميتوانست به مراتب بهتر از اين عمل كند و بيشتر به اخلاق سياسي پايبند باشد. با توجه به گزينهي جايگزين ايشان و ويژگيهاي آن اين احساس به وجود ميآيد كه از ساير دولتمردان به نوعي بهتر بود، به هر حال متاسفيم از اينكه خاتمي عليرغم اعتبار و اعتماد عمومي كه در بدو ورود به ساختار قدرت داشته، در زمان خروج از اين ساختار، اين اعتبار و اعتماد عمومي را ندارد. دانشجويان نيز نسبت به خاتمي حس دوگانهاي دارند كه ناشي از تلاشها و حمايتها براي رسيدن وي به قدرت بود كه در نتيجهي آن مغضوب بخشهايي از قدرت شدند. انتظارشان خيلي بيشتر بود، احساس ميكنند كه خاتمي نتوانسته آن طور كه ميخواستند در راستاي مطالبات جامعهي دانشگاهي قدم بردارد و در مقابل توهينها و برخورد با دانشجويان، كار درخور توجهي كند.
ايسنا: دوست داريد در اين روزهاي پاياني دورهي آقاي خاتمي خطاب به او چه بگوييد؟
مومني: گفتوگو آيين درويشي نبود / ورنه با تو گفتوگوها داشتيم.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا «الهه حميديكيا»، دبير خبر «علياصغر شفيعيان»
انتهاي پيام