در ادامهي سلسله جلسات تحليل انتخابات رياست جمهوري در سازمان ادوار تحكيم وحدت، روز گذشته ميزگردي با حضور «مرتضي مرديها»، «سعيد مدني» و گفتوگوي تلفني «مسعود بهنود» برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در اين ميزگرد دبير سياسي سازمان ادوار با اشاره به اعتصاب غذاي اكبر گنجي گفت: متاسفانه در طول اين مدت رسيدگي مناسبي به وضعيت او صورت نگرفته است.
«حجت شريفي» افزود: تجمع سهشنبهي گذشته برگ ننگيني به بار آورد، موسوي خوئيني مصدوم شد و حدود 40 نفر بازداشت شدند كه چنين برخوردي سابقه نداشته است.
وي همچنين مدعي شد كه از سرنوشت 8 نفر اطلاعي در دست نيست و اظهار داشت: باقي با پيگيريهاي انجام شده آزاد شدهاند.
شريفي همچنين گفت: به نظر ميرسد اين تحليلها نقطهي فهمي براي هر تصميمگيري و عزيمت سياسي خواهد بود و شناخت نقاط و قوت و ضعف آن جاي بررسي بيشتر دارد و اميدواريم براي كساني كه دوست دارند در سپهر سياسي ايران تاثيرگذار باشند بستر مناسبي ايجاد شود.
در ادامه، «مرتضي مرديها» با بيان اين كه «پروژهي سياسي تحريم انتخابات را قبول ندارم»، اظها داشت: من در دور اول راي ندادم ولي اين پروژه را نيز به دليل شكست آن قبول نداشتم، البته حق راي ندان را براي خودم محفوظ نگه داشتم.
وي افزود: از گنجي انتظار ميرفت وقتي دوستان او برايش راه جديدي در نظر گرفتهاند يكتنه پيش نميرفت و از پتانسيلهاي خود استفاده ميكرد و در كنار مردم ميماند، حتي عدهاي معتقدند وي بايد به عنوان يك تاكتيك تغيير روش ميداد ولي او بازي سرجمع صفري را در پيش گرفته است. من موافق نيستم كه به دنبال ساختن قهرمان باشيم، در شرايط فعلي بيشتر بايد تقويتكنندهي صلح بود تا خشونت.
وي همچنين تصريح كرد: البته گفتمان عملي كه من طرح ميكنم گفتمان صلح خاتمي، انفعال و قدم به عقب نيست. دوگانهاي كه گنجي مطرح كرد كه يا من كشته ميشوم يا بايد آزاد شوم، قدري آرمانگرايانه است و واقعبينانه نيست. بايد قبول كنيم كه آرزوهايمان را از برنامههايمان جدا كنيم، من به اين امر خوشبين نيستم و چه بسا اين برگ برنده نيز از بين برود.
در اين ميان حجت شريفي گفت: ما نيز به ديدگاههاي گنجي نقدهايي داريم و اينطور نيست كه از او تصوير يك كاريزما را پرورش دهيم، ولي بايد توجه كرد كه فضاي زندان از عيني شدن نظرات وي و ارتباط با جامعه مانع شده و اتفاقي كه افتاده نه از جهت روزنامهنگار شجاع و مخالف حكومت كه از بعد به خطر افتادن جان يك انسان اهميت دارد.
سعيد مدني نيز اظهار داشت: ما از نسلي هستيم كه شايد سوختهترين نسل دورهي اخير ايران است. همچنين عليرغم اختلاف نظرهايي كه بعد از انقلاب با گنجي داشتم ولي به عنوان انساني كه ظلمي بر او رفته وظيفهي همه است كه از او حمايت كنيم. من هم مثل خيليها روز سهشنبه براي احقاق حق در تجمع شركت كردم.
وي در ادامه دربارهي تحليل علمي انتخابات، شرط اصلي اين تحليل را نداشتن قضاوت يا نظام ارزشي خاص دانست و گفت: در استراتژي مسالهي اصلي تحقق هدف و موفقيت يا عدم موفقيت است. بلوغ ورود سياستمداران در دورهي اخير شامل هر دو گروه، يك دسته كسانياند كه زندگي ميكنند براي سياست و دستهي ديگر زندگي ميكنند از قبل سياست. اتفاق سوم تير عدم تعادل اين دو گروه بود و همين تناقضها و تعارضها موجب شد به نوعي اعتماد عمومي از مجموعهي جريان اصلاحطلب كاهش يابد و به نوعي بر مشاركت مردم تاثيرگذاري داشته باشد.
مدني گفت: فقدان استراتژي جدي و قابل حصول در اين شرايط نوعي آنومي سياسي ايجاد ميكند. اين آنومي شامل حكومتكنندگان ميشود و هم حكومتشوندگان. اينكه نرخ پايين مشاركت را با تهاجم آمريكا مساوي قرار داديم، گزارهاي قابل نقد است؛ چرا كه آنچه ميتواند ضامن عدم تهاجم مخرب به ايران شود عملكرد ساختار قدرت است. در شرايطي كه با نرخ مشاركت بالا حاكميت يا قدرت مسلط ايران به دنبال ادامهي پروژههاي گذشتهي خود بودند، نرخ مشاركت پايين ميتوانست براي آنان هشداري باشد تا اصلاحاتي در عملكرد خود انجام دهند.
اين مدرس دانشگاه افزود: گزارهي غلط دوم اين بود كه گفتند راست به دنبال نرخ مشاركت پايين است و به انتخابات شوراها و مجلس هفتم استناد كردند. اشتباه ديگر، ارايهي سناريوي سياه از تسلط راست بر ايران بود؛ يعني گفته شود اگر قوهي مجريه به دست محافظهكاران بيفتد خط سركوب شروع ميشود و شبيهسازي انتخابات دور دوم با لوپن – شيراك فرانسه نيز نمونهاي براي اين شبيهسازي بود.
وي در ادامه افزود: گزارهي غلط چهارم اين بود كه هاشمي نماد دولت توسعهگرا و احمدينژاد نماد دولت توتاليتر فرض ميشد؛ در حالي كه تا مدتي پيش از آن شايد دربارهي هاشمي چنين ميگفتند. و گزارهي پنجم اين بود كه عدم مشاركت يا تحريم يك راهكار عقيم است كه به انفعال سياسي ميانجامد.
به گزارش ايسنا، در ادامهي ميزگرد، «مسعود بهنود» كه توسط تماس تلفني در اين ميزگرد حضور داشت، گفت: بايد به جاي نقد بازندهها، برندهها را نقد كنيم. هرچند كه ممكن است براي احزاب شكست باشد ولي آنچه اتفاق افتاد براي ما خيلي مبارك است.
وي افزود: ما هنوز نتوانستيم پروژهي دموكراسيخواهي را به عنوان پروژهي زندگي در جامع شهرنشيني ايران جا بيندازيم.
اين روزنامهنگار گفت: اينكه ميگوييد تطبيق شرايط جامعهي ايران با فرانسه غلط است، فكر نميكنم اين موضوع اصلا به گوش جامعه رسيده باشد و فقط «قوچاني» آن را در سرمقالهي «شرق» مطرح كرده بود و عدهاي به آن استناد ميكردند.
وي گفت: انتخابات اخير نشان داد جامعهي روشنفكري ايران در موقعيتي قرار گرفته كه بين 51، 50 دومي انتخاب شد.
وي همچنين گفت: 99 درصد سياستمداران تاريخ ايران از مصدق تا خاتمي كساني هستند كه با اكراه وارد عرصهي سياسي شدند يا تقيد مذهبي داشتند و بنا به تكليف وارد شدند يا بنا به شرايط.
بهنود با تاكيد بر اينكه اين دوره را ميمون ميبينم گفت: من اين دوره را شكست اصلاحطلبان نميدانم ولي آن را پيروزي محافظهكاران ميخوانم. شركت اصلاحطلبان در انتخابات، شركت در بازي غيرمتساوي بود كه طرف مقابل همه چيز داشت و اجازهي هر نوع آرايشي هم داشت. مرديها هم حرف خوبي زده كه اتفاقي نيفتاده است، شرط نگرش علمي اين است كه بگويم اين آنومي را رقيب اصلاحطلبان ايجاد كردند.
وي تصريح كرد: به نظرم با حادثهي انتخابات اخير، سرانجام به مردمسالاري خواهيم رسيد و اين انتخابات را در اين راه اتفاق مثبتي ميدانم.
در ادامه، مرديها با توافق با عموم گفتههاي مدني اظهار داشت: با مورد چهارم موافق نيستم. در سياست هيچ دري به طور كامل بسته نيست. اين انتخابات شرايط خاصي داشت، در اين انتخابات بسياري از عقلا در دو سوي ايستادند.
وي افزود: آنچه به وقوع پيوست محصول طبيعي و قابل پيشبيني اتفاقات پنج سال پيش بود و اين تصور افراطي كه به ما نسبت ميدهند كه انتظار داشتيم خاتمي از روز اول به مبارزه برود و رهبر اصلاحات شود كاريكاتوريزه كردن موضع ماست.
مرديها با انتقاد از رفتار خاتمي در سالهاي آخر رياست جمهوري گفت: در حالي كه همگان اذعان ميكنند كه در انتخابات تخلفاتي شده و نهايتا تاثيرگذار نبوده است، خاتمي در وزارت كشور حاضر ميشود و صحت انتخابات را تاييد ميكند.
وي گفت: نميتوانيم منكر اين شويم كه راديكاليسم به سرعتي كه مشاركت به آن روي آورد نميتوانست مرحم پنج سالهي اصلاحات ناكامياب را فراهم كند.
اين استاد دانشگاه گفت: تعجب ميكنم كه چرا در مواجهه با سياست، تنش و اضطراب داريم. اينكه همه چيز را متوقف كنيم به اينكه يا نظام اصلاح شود يا عوض شود درست نيست. بايد با فرض اينكه نقش ما در فعاليتها نقش محدودي است پيش برويم كه شايد مصلحت در نگفتن دليل آن است، بايد بدانيم سياست همه چيز ما نيست.
مرديها تصريح كرد: حضور فردي با پرستيژ خاتمي بيتاثير نبوده است، ما ميتوانيم حاكميت را وادار به اصلاح كنيم.
وي گفت: اتفاق وحشتناكي نيفتاد و غافل نشديم نه در دوم خرداد 76 و نه در سوم تير 84. 27 خرداد هم جز بالاتر بودن راي كروبي اتفاق خاصي نيفتاد. در مورد تخلفات هم نميتوانيم با قضاوت جدي بگوييم.
مدني نيز اظهار داشت: با مقدمات صحبت بهنود موافقم ولي با نتايج آن مخالفم. ضمن اينكه مرزبندي خود را با اصلاحطلبان درون حاكميت مشخص ميكنم. نقد من اصلاحطلبي است و معتقدم اگر نقد نكنيم ممكن است دوباره اشتباه كنيم.
وي افزود: بسياري از اصلاحطلبان بعد از انتخابات گفتند كه شرايط برگشتناپذير است، خاتمي هم همين را گفت.
مدني اضافه كرد: ايرادي كه من به شبيهسازي وضعيت ايران و فرانسه دارم، آنومي است. يعني كساني كه اين كار را كردند ميدانستند قياس معالفارق است و اين كار خاك در چشم مردم ريختن براي تحقق اهداف سياسي است.
وي همچنين تاكيد كرد: اصلاحطلبي شكست نخورده، هرچند اصلاحطلبان شكست خورده باشند، اگر اصلاحطلبان نميتوانند اهداف خوب مطرح شده را محقق كنند اشكال از هدفگذاري است. اگر رويكردها خوب توضيح داده شود اين تجربه بار ديگر تكرار ميشود.
مدني با بيان اينكه «اصلاحطلبان تصور ميكردند با وجود دولت خاتمي امكان تقلب وجود ندارد»، اظهار داشت: آنها به عملكرد 8 سالهي اصلاحطلبان توجه نكردند و فقط خاتمي مسوول حفظ عملكرد 8 ساله نيست. آنها رويكرد ارادهگرايانه داشتند، با دانشجويان و مردم برخورد ابزاري كردند، ديدگاه مشخص سياسي نداشتند.
مرديها نيز در ادامه گفت: قبول دارم كه بهنود ميگويد دست انداختن شكستخوردگان كار با مروتي نيست ولي تا زماني كه بازانديشي نكنيم همين اوضاع برقرار است.
وي دنيا را به دو دسته جوامع تقسيم كرد: يك جامعه بسته و پوپوليستي و ديگر جامعهي باز دموكراتيك ولي ما كمي از هر دو را داريم.
وي در پايان توصيه كرد كه ضمن حفظ هيجانها انتظاراتتان را محدود كنيد.
انتهاي پيام