/زمان رسيدگي به وضعيت اسفناك كهن‌ترين پايتخت كي فرا مي‌رسد؟/ «هگمتانه يك بيمار جراحي و نيمه‌كاره رها شده است» «كاوش‌هاي دكتر صراف به بهانه‌اي واهي رها شد»

مادي بودن يا نبودن تپه هگمتانه اولين موردي است كه پيش از شروع حفاري‌هاي گسترده و طولاني مدت بايد به مشاوره كارشناسان متخصص و باتجربه گذارده شود تا بتوان اهداف ديگر را بر طبق آن برنامه‌ريزي كرد. محمود موسوي ـ باستان شناس ـ در گفت و گو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب، اظهار داشت: بايد روشن شود كه با اين اثر چه مي‌خواهند كنند؟ بعد از رسيدن به نتيجه، بايد كار ميداني با هدف پاسخ يافتن براي اين تپه آغاز شود؛ اين كه آيا بايد در اين جا به عنوان تپه مادي سرمايه‌گذاري شود يا نه؟ به عبارتي اگر مشخص شود هگمتانه مادي نيست، به لحاظ تشابهات آن در ديگر نقاط، ضرورتي بر اولويت كاوش آن نيست. به هر حال، ترسيم اهداف و تاكتيك‌ها و استراتژي‌هاي آينده، بايد با بررسي دقيق انجام شود، كار ميداني به زودي آغاز شود و اگر در اين خصوص به نتيجه رسيدند، بتوانند آن را ادامه دهند. وي در ادامه گفت: در حال حاضر، هگمتانه همچون يك بيمار جراحي شده و نيمه كاره‌ رها شده روي دست تشكيلات ميراث فرهنگي و باستان شناسي باقي مانده است. حفاري‌ها بايد ادامه يابد، اما هدف بايد مشخص و روشن باشد. اين كه آيا هدف بايد تغيير كند؟ اين كه آيا يافتن نشانه‌هاي فرهنگ ماد منتفي است يا اميدواريم در جاهايي به نتايجي برسيم؟ همگي بايد بررسي شوند. البته در حال حاضر نيز ميزان حفاري‌هاي انجام شده به نسبت سطح آماده براي كاوش، بسيار كم است، اما مشت نمونه خروار است. ضمن آن‌كه بايد معلوم شود آيا ما بايد اميدوار به آينده باشيم كه با كاوش در بقيه نقاط به آثار مادي برسيم يا نه؟ بايد به كلي از اين فكر منصرف شويم؟ موسوي با تاكيد بر نگهداري درست سازه‌هاي معماري به دست آمده در هگمتانه گفت: چاره‌اي جز حفاظت خوب از اين محوطه نداريم و نمي‌توانيم آن را رها كنيم. رها كردن تپه هگمتانه به اين معناست كه اجازه داده‌ايم دوباره شهرسازي در اين محل رواج يابد. به عبارتي، با رها كردن آن زمين‌هاي متعلق به دولت و جزو سايت باستان شناسي را دوباره در اختيار شهرداري و استانداري قرار داده‌ايم كه ساخت و ساز كنند و البته اين فوق العاده خطرناك است؛ اما همچنان تاكيد دارم كه به سؤالات پاسخ داده شود كه با زمين‌هايي كه به صورت لكه‌اي باير در داخل شهر همدان باقي مانده است، چه بايد كرد؟ اينها معضلاتي است كه با صحبت‌هاي بنده نمي‌توان به همه آنها پاسخ گفت. بايد طي بررسي‌هايي مشخص شود كه چه طور با اين ميراث ملي در همدان بايد برخورد كرد. كه البته فكر مي كنم با انجام حفاري‌هاي حساب شده، هدفدار و هدفمند، به سرنخ‌هايي برسيم. وي در ادامه اظهار داشت: حفاظت‌ها اصلا كافي نيست. تپه تقريبا رها شده است و همه مي‌دانند كاوش‌هاي دكتر صراف، به بهانه‌اي واهي تعطيل شد. فصل گذشته خواستند كاوش‌ها را آغاز كنند، اما به جاي كاوش لايه نگاري كردند؛ در حالي كه تپه هگمتانه آن چنان نيازي به لايه نگاري ندارد؛ زيرا تپه تاريخي است و مشخص است تپه، دوران هخامنشي، پارتي و اسلامي و... را در بر دارد. آنچه كه تا به امروز در آمده نيز اولا خوب معرفي نشده و در معرض ديد توريست‌ها به خوبي قرار نگرفته و ضمنا كافي نيست. موسوي افزود: پيش از اين تصميم بر اين بود كه هياتي مختلط در هگمتانه كار كند كه عملي نشد. بعد از انقلاب هم هيات ايراني با توان و اعتباراتي محدود شروع كرد. در اين كه ما از تمام تخصص‌ها چه آنهايي كه در ايران و چه آنها كه خارج از ايران هستند، در كاوش‌ها استفاده كنيم، شكي نيست و البته اين كه از خارجي‌ها در اين امر استفاده كنيم مانعي ندارد، اما نه اين كه زمام امورمان را به دست آنها بدهيم و سرپرست هيات را به آنها بسپاريم، با اين امر موافق نيستم. وي به تاثير گفته‌ها و نوشته‌هاي مورخان يوناني درباره تپه هگمتانه بر نوع تفكر و عمليات باستان شناسان اشاره كرد و گفت: تپه هگمتانه سايتي است كه همه، چه پيش از انقلاب و چه بعد از آن، سرمايه‌گذاري‌هاي كلاني روي آن داشتند كه مشكل فرهنگ و تمدن مادي را حل كنند، همه فكر مي‌كردند كه كليد معماي ماد در تپه هگمتانه است، گفته مي‌شد كه ما از تاريخ ماد، زبان، دين و خط آنها اطلاعات اندكي در اختيار داريم و اين معضل در بخشي از شهر همدان به نام هگمتانه حل خواهد شد. در نتيجه تصميم گرفته شد با هزينه فراواني بخشي از خانه‌ها، كاروانسراها، بازارها، و متحدثات بسيار روي تپه خريداري شده و محوطه براي كاوش آماده شود. پيش از آن نيز قرار بود هياتي مشترك از ايراني‌ها و خارجي‌ها به سرپرستي مهندس حاكمي، لوكونين روسي و يانك كانادايي تشكيل شود تا به حفاري هگمتانه پرداخته و معضل دوره ماد حل شود. موسوي اظهار داشت: فكر مي‌كنم باستان شناسان از مورخان، به خصوص مورخان يونان باستان رو دست خورده و اغفال شده‌اند. چرا كه توصيف هرودوت راجع به ديوارها و قلعه هگمتانه با محل فعلي هگمتانه مطابقت ندارد و اين امر باعث اغفال باستان شناسي شد. اصلا باستان شناسان فكر نكردند آن چه به صورت جسته و گريخته مانند شالي ستون‌ها، ته ستون‌ها يا مجموعه‌هاي زرين و مجموعه مارسل پيگدار يا الواح زرين ديگر، پيدا شد، همه‌ نشان مي‌داد اين سايت بيشتر هخامنشي است، و درواقع هيچ چيز از ماد در اين محل پيدا نشد؛ تا اين كه پيش از انقلاب سرمايه‌گذاري شد و بعد از آن نيز به دليل رويايي با كار انجام شده ناگزير به ادامه آن بودند. بالاخره با آماده سازي تپه، هياتي به سرپرستي دكتر صراف، كار كرد كه متاسفانه چيزي كه مبين و مؤيد گفته‌هاي مورخان باشد، يافت نشد. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۲۹ تیر ۱۳۸۴ / ۱۰:۵۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8404-09862
  • خبرنگار :