*در سفر به كرمانشاه صنايع دستي را فراموش نكنيد* صنايع دستي، نمادي از تمدن چند هزار سالهي گهوارهي تمدن ايرانزمين
صنايع دستي دراستان كرمانشاه نمادي است از تمدن چند هزار ساله اين مرز و بوم كه با تار و پود عشق در هم آميخته و از ميان سختيهاي روزگاران و فراز و فرودهاي اعصار، راوي زندگي مردمي است كه با دستان هنرمند خويش نقش و نگارهايي هنرمندانه را كه هر يك به اندازهي كتابي رمز و راز دارد بر دل كوهها و صخرههاي سخت حجاري كردهاند. به گزارش خبرنگار بخش صنايع دستي ايسنا، هر يك از حجاريهاي استان نشان از ذوق لطيف و دستان تواناي هنرمنداني دارد كه مي خواستند شكستها و پيروزيها را بر دل سنگ سخت به زيبايي نقش، ماندگار كنند. نقش و نگارهاي ماندگار و رايج صنايع دستي در كرمانشاه از حجاريها بر صخرههاي سخت گرفته تا نقوش رايج در گليم و نمد، همه و همه يادگاري از رنج صادقانه نسلهايي است كه رنگ و نقش همچون روح و جان مردم با زندگي آنان در آميخته بود. حجاريها، صنايعدستي، رنگ، نقش تصاوير، ابداعات همه و همه از آرمانها و حرفهاي ديرين دل هنرمنداني است كه مي گويند: در واقع هر نقش و طرح ماجرايي از زندگي او و ملتي است كه با روح مردم سرزمين و سرشت هنرمندانش عجين شده است. از رشتههاي صنايع دستي كه هم اكنون در استان فعالند ميتوان از گليم ساده دورو (گلبرجسته)، انواع گيوه ، موجبافي، بافت سياه چادر، جاجيم، ساخت ساز سنتي، بدبافي و حصيربافي، نمدمالي، سفال و سراميك، ساخت ابزار آلات فلزي(چاقو، قندشكن، سيخ و قفل)، جيغبافي (چيخ بافي)، منبت كاري، قالي و قالي گل ابريشم، ساخت جواهرات محلي، نازك كاري روي چوب و بسياي از هنرهاي سنتي و بومي كه در استان رايج ميباشد نام برد. * گليم بافي* گليمبافي از صنايع قديم ايران زمين است كه قدمت آن به هزارههاي قبل از ميلاد ميرسد. در تعريف گليم بايد گفت: كه نوعي فرش بدون پرز است كه با نخ پشمي يا پنبهاي يا كنفي جهت زيرانداز يا تزئين با درگيري تار و پود بافته ميشود. در فرهنگ جامع روستايي و عشايري و سنتي شهري كرمانشاه همچون ساير مناطق ايران بافت زيرانداز(فرش، گليم، زيلو) عموما توسط زنان خانه كه وظيفه فراهم آوردن آسايش اهل منزل را برعهده داشتهاند صورت ميگرفته. گليم همواره گوياي فرهنگ خاص هر منطقه بوده و طرحها و نقشها بازتابي از محيط پيرامون بافنده بوده كه حكايت از اسرار زنگي آميخته با صداقت و عشق و رنج است. اكنون بافت گليم در كرمانشاه بيشتر در هرسين و روستاهاي اطراف جوانرود، گيلانغرب و بخشهاي آن رواج دارد. هرسين از قديميترين و مهمترين مناطق بافت و توليد گليم است كه حتي شهرت جهاني دارد و در كتابهاي نويسندگان و ايرانشناسان غربي از آن ياد شده است. قدمت گليمبافي در هرسين تاريخ مشخصي ندارد اما با توجه به شرايط محيطي امن آن در طول ساليان دور رونق كشاورزي و دامپروري، آن محيطي مناسب براي رشد گليم و حتي گيوه بوده است. شهرت هرسين به واسطه مرغوبيت در كار و عمدتا تنوع نقوش و كار بافندگي است و حتي ساير مناطق كرمانشاه نيز تحت تأثير طرح، رنگ و بافت آن قرار گرفتهاند و در ساير مناطق نيز از رونقي خاص برخوردار گرديده است. * انواع گليم * 1ـ سجادهاي 2ـ توت فرنگي 3ـ لچك ترنج 4ـ ماهي درهم 5ـ گل سرخ 6ـ طرح آزاد 7ـ نقش برجسته * گيوه بافي* مناطق كوهستاني كرمانشاه با گذرگاههاي صعبالعبور آن، كمبودن راههاي ارتباطي در مناطق كوهستاني، نوع معيشت مبتني بر دامداري و كشاورزي و ضرورت تحرك فراوان در فصول پركار سال پاي افزاري را ميطلبد كه سبك، راحت، مقاوم، خنك و درعين حال ارزان باشد و امكانات موجود در منطقه قادر به توليد آن باشند و در دومرحلهي خانگي و كارگاهي انجام ميشود كه تهيه زيرهي ان توسط مردان و در كارگاه و بافت رويه آن بوسيله زنان در خانه صورت ميگيرد كه هر دو مهارت و تخصص كافي را مي طلبد. و تنها شهري كه در سرتاسر منطقه گيوههايش شهرت دارد و گيوهكشي معمول است كرمانشاه است كه قدمتي حدود 1000 سال دارد و به گيوه كرمانشاهي معروف است. در كرمانشاه 4 نوع گيوه توليد ميشود كه عبارتند از: 1ـ گيوه تخت آجيده 2ـ گيوه تخت چرمي 3ـ گيوه تخت لاستيكي 4ـ گيوههاي رويه ابريشمي * ابزار آلات فلزي* با توجه به آثار باستاني در كرند غرب قدمت اين شهر به بيش از 3 هزار سال مي رسد. به گفته محققان و تاريخنويسان هنگام هجوم اعراب به ايران در كرن صنعتگراني داشته كه زره و شمشير خوب ميساختند و استادكاران اين شهر را به اسارت جهت آموزش به ديار خويش بردهاند. در قرنها بعد نيز اين صنعتگران براي دولتهاي وقت اسلحه جنگي ميساختند خصوصا در دوره ي صفويه، زنديه و قاجاريه در ساخت تفنگهاي گلولهزني سربي كه به تفنگهاي چكشي معروف بود. مهارت داشتند ولي به مرور زمان به جز اسلحه به ساخت ساير ابزارو آلات و ادوات فلزي پرداختند كه ساخت چاقو و كارد آشپزخانه از آن جمله است. در حال حاضر كرند و زنجان دو منطقه به نام ساخت ابزار فلزي(چاقوسازي) هستند كه به گفته كارشناسان فن مهارت صنعتگران كرند بيشتر از زنجان است. مواد اوليه بكار رفته عبارتند از: آهن اسقاط(فلزهاي فرسوده اتومبيل)،آهن فولاد، برنج، شاخ گوزن و گاوميش،نوعي فيبر پلاستيكي، چوب كه براي ساخت دسته استفاد ميشود. انواع توليدات كرند شامل: شمشير، انواع چاقو، كليد و قفل، كاردهاي شكاري و آشپزخانه و ... و ابزارهاي محلي از جمله: وجين كن، منقل، پاچ و غيره و درحال حاضر 200 نفر مشغول فعاليت در رشته چاقو سازي در كرند غرب هستند. *سازهاي سنتي* سرزمين پهناور ايران ميراثدار بيشماي از آداب و كيشها و آئينهاي باستاني است و در قلمرو موسيقي معنوي ايران، كرمانشاه در وادي تنبور و مقامهاي آن از همه مهمتر به گفته كارشناسان و پژوهندگان از مهمتري مناطق موسيقي است. مقامهاي (حقاني) و (باستاني) تنبور از مهمترين و با ارزشترين نمونههاي موسيقي قديم ايران به شمار ميآيد كه از تاراج تاريخ به سلامت رهيده است. و از لابهلاي متون كهن تاريخ و ادب پارسي عمر اين ساز به بيش از 6 هزار سال ميرسد و به گفته باستانشناسان در ايران قديم و ديگر ملل مشرق زمين تنبور در بسياري مراحل منزلتي والا داشته است. چنانچه بر سنگها و حجاريها در كنار نقش افتخاراتشان پيكر تنبور با منزلتي برازنده بر صخرهها نقش ميبست مانند نقش تنبور نواز در شور و دانيال كه قدمت آن به 3 الي 4 هزار سال ق.م ميرسد. تنبور علاوه بر كرمانشاه در اكثر شهرهاي شمالي و شرقي و غربي ايران(خراسان، تربت جام، گنبد كاووس، قبايل تركمن و ...) و ملل مشرق زمين و اروپايي متداول بوده و هست. در حجايهاي طاقبستان تصوير حجاري شده نوازندگان و رامشگران بيانگر همين مدعاست. مناطق ساخت تنبور در استان كرمانشاه كرندغرب، گهواره، اسلامآبادغرب، سرپل ذهاب، قلخاني، گوراني، سنجابي و ... منطقه شرقي سحنه و كنگاور و دينور ساخته ميشود. علاوه بر تنبور سازهايي مثل دف، تار، سه تار، سنتور، ضرب و شمشال و غيره درهمين مناطق با كيفيت بالايي ساخته ميشود. *قلمزني* قلمزني يكي از هنرهاي سنتي است كه سابقه طولاني و تاريخي در ايران دارد. قلمزني هنر نقر(كندن) نقوش بر اشياء فلزي است. در كندن و ايجاد نقوش بر روي فلز از قلم هاي فولادي و چكش استفاده ميشود. قلمزني در كرمانشاه يكي از هنرهايي است كه به لحاظ قدمت از قديميترين صنايع دستي استان محسوب شده و آثار بدست آمده قدمتي بيش از كارهاي قلمزني اصفهان را دارا ميباشد و تا گذشتهاي نه چندان دور قلمزني در استان همپاي قلمزني در اصفهان بوده. اكثر قلمزنان قديمي كرمانشاه بر روي نقره( آب شده از سكهها عثماني) كار ميكردند. نقوش و سبك كار قلمزنان كرمانشاهي عمدتا با قلمزني اصفهان تفاوت داشته و اكثرا بر روي نقوش ساساني و نقوش اساطيري كا رميكردند. آثار خيلي از قلمزنان قديمي به دليل ارادي كه به عتبات عاليات تو قبور متبركه ائمه در كربلا، نجف و سامرا داشتهاند اهدا گرديده. از جمله در قملزني شده بارگاه اميرمؤمنان در نجف است كه از نقره بوده و به آستان آنجا تقديم شده و در تعويضي كه در مسجد بازار زرگرهاي كرمانشاه به خاطر استادان كرمانشاهي در دوره قاجار نصب گرديد. از استادان به نام معاصر مرحوم استاد عينالقضايي را ميتوان نام برد و در حال حاضر 31 نفر مشغول فعاليت در اين رشته ميباشند. *چيغبافي* از جمله متعلقات سياه چادر است كه همانند حصاري اطراف آن را در بر ميگيرد و انواع آن ساده و دوار ميباشد. چيغبافي با استفاده از موي بز و ني در بعضي موارد با استفاده از نخ پشمي رنگي بافته ميشود. نقوش بافته شده در چيغبافي به صورت هندسي و ذهني باف كه زيباترين نوع آن تيك است. امروزه از تكنيك چيغ به عنوان پارتيشن در منازل آپارتماني استفاده ميشود. *موجبافي* موج كه اصطلاحي كردي است و در ديگر مناطق ايران آن را رختخواب پيچ مي گويند. كه نوعي پارچه پشمي و نقش دار دستباف است و معمولا در اندازههاي مختلف توليد ميشود. ابزار كار موج بافان دستگاي چهار وردي بافندگي است كه گاهي نيز با شكل و طرح ساده استفاده ميكنندو مواد اوليه مورد نيازشان نخهاي پشمي ميباشد و بيشتر از طرحهاي بز كوهي، ماهي ، حوض، سجاده و ... استفاده ميشود. *نمد مالي* در هم تنيدن پشم طي مراحل خاص را نمد مالي گويند.به دليل بافت روستايي و عشايري استان و تأمين مواد اوليه مورد نياز در داخل منطقه نمد مالي از رونق خوبي برخوردار است. به علت تأثيراتي جوي بر اين حرفه تقريبا در بعضي مناطق فصلي بوده و از اول تابستان تا حدود آذرماه به مدت 5 ماه در سال در بعضي مناطق صورت ميگيرد و در جاهايي نيز كارگاه دائمي دارد. فرآيند شامل در هم تنيدن الياف طي مراحل حلاجي كردن، لوله كردن و كوبيدن پشم است كه از موادي مانند آب و صابون نيز استفاده ميشود و در نهايت منجر به توليد نمد، زيرانداز، كلاه نمدي، پالتو(فرجي) خواهد شد. *بافت سياهچادر* بافت سياهچادر كه در اصطلاح محلي به آن (سيهمال) گفته ميشود توسط زنان روستايي و عشايري و با استفاده از موي بز ك تقريبا خاصيت نفوذ ناپذيري خوبي در برابر آب دارد و خواص فيزيولوژي آن كه بر خلاف ساير مواد در گرمان منقبض و در زمستان منبسط ميشود و اين به كاربرد آن براي بافت سياه چادر كمك ميكند و باعث ميشود در تابستان خنك و زمستان گرم باشد. انتهاي پيام