عصر امروز ماشاءالله شمس‌الواعظين و عطريانفر به عنوان دو فرد حامي هاشمي رفسنجاني ، با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به تشريح ديدگاه‌هاي هاشمي رفسنجاني پرداخته و به سوالات دانشجويان در اين زمينه پاسخ دادند.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ابتداي اين جلسه، شمس‌الواعظين گفت:« من به عنوان يك روزنامه‌نگار از خود سوال مي‌كنم كه آيا حق دارم كه به مردم بگويم به چه كسي راي بدهند؟ يا اين‌كه فقط بايد به ترويج الگوها و مواضع روشنفكرانه‌ي خود بپردازم و مردم هستند كه اصلح را انتخاب مي‌كنند. ولي اكنون به عنوان يك روزنامه‌نگار با توجه به شرايطي كه در سطح جامعه حاكم است، احساس مي‌كنم بايد به مردم توصيه كنم كه در صحنه‌ي انتخابات حضور پيدا كنند و مانع حاكم شدن جو نظامي‌گري در عرصه‌ي سياسي كشور شوند.»
وي افزود:« ايجاد يك طبقه‌ي خاص در حوزه‌ي سياسي باعث شده كه پايه‌هاي جمهوريت نظام تهديد شود.در انتخابات 27 خرداد 84 آنها پلي ساختند و درصدد اين هستند كه اين پل را در سوم تير كامل كنند. ورود آنها به عرصه‌ي سياست مي‌تواند بيانگر پيام‌هاي زيادي باشد و براي جامعه نيز نشانه‌هاي زيادي داشته باشد و لذا مي‌بايست از بابت اين امر ابراز نگراني كرد.»
شمس‌الواعظين در پاسخ به سوالي مبني بر اين‌كه در صورتي كه احمدي‌نژاد رييس‌جمهور آتي شود، اين امر چه عواقبي دارد؟ گفت:« من به چهره‌ها و اشخاص كاري ندارم، ولي به الگوها توجه دارم. احساس مي‌كنم كه در جامعه فضاي شبه توتاليته در حال حاكم شدن است و جالب اين است كه اين فضا از رحم يك شبه دموكراتيك در حال زايش است و شايد اين امر بر ناكامي جبهه‌ي اصلاحات بيفزايد و اين را به ذهن تلقين كند كه در ساختار سياسي كشور، مردم به علت ترس از لجام‌گسيختگي به اين تفكر پناه برده‌اند و اين بخشي از ناكامي اصلاح‌طلبان است. به نظر من در حال حاضر مردم بايد به سونامي سياسي متوسل شوند و اين پلي كه در 27 خرداد از سوي شبه نظاميان ايجاد شده را از بين ببرند و مردم همان واكنشي را نشان دهند كه مردم فرانسه در انتخابات رياست جمهوري كه رقابت بين ژاك شيراك و ژان ماري لوپن بود از خود نشان دادند و بايد جامعه‌ي ايران احساس خطر كند و با هوشمندي و هوشياري به پاي صندوق‌هاي راي بروند و يك «نه» بزرگ به بگويد.»
در ادامه‌ي اين جلسه، عطريانفر در پاسخ به سوالي در ارتباط با حضور هاشمي رفسنجاني در صحنه‌ي انتخابات اظهار داشت:« هر عنصري كه در عرصه‌ي سياست حاضر شود، داراي دو وجه فاعليت و قابليت است. وجه فاعليت داراي حالتي ايجابي است و وجه قابليت بستگي به زمينه‌ها و شرايطي دارد كه در مقابل هر فردي قرار مي‌گيرد و به نظر من اگر نگاهي گذرا داشته باشيم، متوجه مي‌شويم كه هاشمي در هر دو وجه تغيير كرده است و وجه فاعليت هاشمي متفاوت از آن‌چه كه در دهه‌ي 60 بوده، است.هاشمي مانند دولتي سايه تمام فراز و نشيب‌هايي كه دولت خاتمي طي مي‌كرد را مدنظر داشت و به نظر من اين شخص با توانمندي، اقتدار، فاعليت و تجربه‌ي بيشتري در عرصه حضور پيدا خواهد كرد و هاشمي مطمئنا در كفي بالاتر از آن‌چه كه دولت خاتمي مطرح مي‌كرد حركت مي‌كند؛ مثلا اگر وزير فرهنگ و ارشاد خاتمي زماني مهاجراني و مسجدجامعي بود، دولت هاشمي بايد وزيري در سطح بالاتر از اين دو معرفي كند. من فكر مي‌كنم هاشمي با چشم‌انداز قوي‌تر و عملياتي‌تر وارد عرصه خواهد شد.»
عطريانفر در مورد تيم اقتصادي هاشمي رفسنجاني نيز اظهار داشت:« مشكلات دولت‌هاي غيرحزبي در كشورهاي مختلف از جمله كشور ما اين است كه هيچ‌وقت تيم اقتصادي رييس دولت از قبل مشخص نيست، ولي شخصي كه رييس دولت مي‌شود، داراي افقي نسبت به برنامه‌هاي اقتصادي است.»
وي ادامه داد:«رويكرد هاشمي رفسنجاني نسبت به مساله‌ي اقتصاد، رويكردي باز است.»
شمس‌الواعظين با اعتقاد بر اين‌كه دولت اصلاحات در ايران در ساختار سياسي دچار چالش‌هايي بوده ولي در ساختار اجتماعي موفقيت‌هاي زيادي داشته، اظهار داشت:« در اين دوره ما شاهد اين هستيم كه NGO ها رشد زيادي كرده و اين ناشي از يك برآيند توسعه است.با وجود اين‌كه تهديدهايي در مقابل مطبوعات وجود داشت ولي مطبوعات توانستند رشد كيفي و كمي كنند.»
عطريانفر در پاسخ به سوالي در مورد علت شكست دكتر معين در انتخابات اظهار داشت:« دكتر معين در انتخابات شكست نخورد. در فرآيند سياست‌ورزي مجاهدين انقلاب به عنوان پيشتاز و برادر كوچك‌ترش مشاركت،البته با دايره‌اي وسيع‌تر، توانسته‌اند با وجود مشكلات در اين فرآيند با موفقيت‌هايي نيز روبه‌رو شوند. آنها فردي را معرفي كردند كه داراي پيشينه‌ي حزبي نبود و بيشتر يك شخصيت اجرايي موفق بود، ولي آنها توانستند يك شخصيت غيرمشهور را به يك شخصيت جهاني تبديل كنند و با يك تشكيلات نسبتا موفق، آرايي را براي خود جمع‌آوري كنند و اين دستاورد بزرگي براي آنهاست. درست است كه نتوانستند مناسب قدرت را كسب كنند ولي در مسيري كه حركت كردند موفق بودند.»
عطريانفر در پاسخ به سوال ديگري در ارتباط با پيروزي هاشمي رفسنجاني در صحنه‌ي انتخابات اظهار داشت: « پيروزي هاشمي رفسنجاني در اين دوره به سختي قابل پيش‌بيني است و اين بستگي به حضور مردم در پاي صندوق‌هاي راي دارد و بايد زمينه‌اي را فراهم كنيم تا همان‌طور كه مردم در دور اول در عرصه‌ي انتخابات حضور پيدا كردند، در دوم نيز حضور داشته باشند. اگر سطح مشاركت مردم كمتر از دوره‌ي اول باشد، اين امر مخاطره‌آميز است و به زيان هاشمي تمام خواهد شد.»
وي افزود:« آمار اصلاح‌طلبان در دور اول 17 ميليون بود و جمع آراي اصولگرايان 11 ميليون و اين آرا نشان‌دهنده‌ي پيروزي نسبي جبهه‌ي اصلاحات است، ولي در نظر بگيريد آرايي كه به نفع قاليباف و لاريجاني در سبدها ريخته شد بخشي از اين آرا متعلق به جريان اصلاحات است و به طور كلي احمدي‌نژاد بايد پيروزي خود را از سبدي 10 ميليوني برداشت كند و هاشمي رفسنجاني از سبدي 20 ميليوني. ولي اصلاح‌طلبان درحال حاضر احساس نگراني مي‌كنند كه مبادا مردم انگيزه‌اي كه در مرحله‌ي اول براي شركت در انتخابات را داشتند از دست بدهند؛ ولي در هر صورت اگر هاشمي رفسنجاني در انتخابات نيز پيروز نشود، باز هم هاشمي يك عنصر پيروز است، نه به عنوان اكبر هاشمي بلكه به عنوان بخشي از جريان اصلاح‌طلبي. فردي كه مفاهيم اصلاح‌طلبي را 16 سال گذشته مطرح كرد و مي‌تواند آينده‌ي جبهه‌ي اصلاحات را تضمين كند.»
شمس‌الواعظين نيز در ادامه‌ي تكميل پاسخ عطريانفر اظهار داشت:« 27 خرداد مانند 27 مرداد است و اگر هوشمندي به خرج ندهيم، سوم تير مانند 28 مرداد خواهد بود. ما بايد از طريق رسانه‌هاي جمعي خود، روح خفته‌ي مردم را كه در حال وداع از ساختار سياسي به دليل ناكامي اصلاح‌طلبان است بيدار كنيم.»
وي افزود:« ما بايد زمينه‌اي فراهم كنيم تا كساني كه گزينه‌ي تحريم را مدنظر قرار داده‌اند وارد ميدان شوند.»
ادامه دارد...