بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران؛ از تشكيل جبهه دموكراسي و حقوق بشر حمايت مي‌كنيم شركت در انتخابات تنها راه موجود پيگيري مطالبات دموكراتيك مردم است

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران با صدور بيانيه‌اي تحليلي درباره‌ي نهمين دورة انتخابات رياست جمهوري، با اعلام حمايت از تشكيل جبهه‌ي دموكراسي و حقوق بشر، تاكيد كرده است: شركت در انتخابات و حمايت از نيروهايي كه نسبت خود را با اعمال فراقانوني و تفاسير اقتدارگرايانه از قانون اساسي مشخص ساخته‌اند، نسبت به حقوق از دست‌رفته آسيب‌ديدگان سياسي و اجتماعي واكنش نشان داده‌اند و با قاطعيت موضع خود را نسبت به مسائل چالش برانگيز پيش روي نظام مشخص ساخته‌اند، در شرايط موجود تنها راه موجود و ممكن براي پيگيري مطالبات دموكراتيك مردم ايران است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه امده است: با نزديك شدن روز‌به‌روز موعد انتخابات رياست جمهوري كنش‌ها و واكنش‌هاي گوناگون نيروهاي متعدد سياسي هر لحظه حرارت، سرعت و حساسيت بيشتري به خود مي‌گيرد. دسته‌هايي از اين نيروها تصميم خود را گرفته‌اند و طيفي از تحريم تا شركت، معرفي كانديدا و فعاليت‌ انتخاباتي را برگزيده‌اند. گرچه اين بار حتي تا اندك زمان باقي عدة زيادي هنوز مردددند و با پرسش «چه بايد كرد؟» دست به گريبان. در اين ميان گروه‌هاي محافظه‌كار و اقتدار‌گرا البته مدت‌هاست كه عزم خود را جزم كرده و وارد عرصة انتخابات شده‌اند. ليكن امري كه در اين دورة انتخابات به وضوح قابل مشاده است ترديد و عدم قطعيت سنگيني است كه بر اردوگاه نيروهاي هوادار دموكراسي حاكم است. ترديد و تشكيكي كه از دو حال خارج نيست: تحريم و عدم مشاركت يا شركت به قصد اصلاح. گروهي از نيروهاي هوادار دموكراسي بر ادامة حركت اصلاحي از طريق تداوم حضور در نهادهاي دولتي البته با تجديد‌نظر در برخي اشتباهات گذشته تاكيد مي‌كنند و شركت‌ در انتخابات را گامي در پيشبرد و تداوم فرايند گذار به دموكراسي مي‌دانند. همچنين اين نيروها با راديكال كردن ادبيات خود سعي در رساندن شعارهاي خود به سطح مطالبات عمومي دارند و جديت خود در عملي كردن برنامه‌هايشان را از تفاوت‌هاي اين دوره با دورة پيشين اصلاحات مي‌دانند. از سوي ديگر هواداران تحريم معتقدند چون چنين اصلاحي غيرممكن است شركت در انتخابات نيز سودي ندارد. و راه پيش رو، بيرون ماندن از حوزة دولت، حضور در عرصة جامعة مدني و اقدام در جهت تجميع و سازماندهي نارضايي‌هاي مدني، اجتماعي و سياسي در عرصة جامعه است. اين بيانيه در ادامه نكاتي را يادآور شده است: با توجه به پيشينة ديرين قوت ساختار سياسي و ضعف نهادهاي مستقل مدني در ايران پيشبرد پروندة دموكراتيزاسيون‌ با خروج از دولت و استقرار در جامعة مدني چندان قابل دسترس و واقع‌بينانه نيست. بخش خصوصي در ايران به شدت ضعيف است و در نتيجه نهادهاي مستقل از دولت از جهت استقلال مالي به شدت در مضيقه هستند. از سوي ديگر ايجاد و تداوم چنين تشكل‌ها و سازمان‌هايي به لحاظ حقوقي مستقل از ارادة نهادهاي سياسي و دولتي ممكن نيست. يعني حدوث و بقاي اين تشكل‌ها بدون جلب موافقت دولت غيرقابل تصور است. و در صورت شكل‌گيري و ادامة حيات آن‌ها از حاشية امنيت چنداني برخوردار نيست. در شرايطي اين چنين،سخن گفتن از تقدم ساختار سياسي در ايران گفته‌اي چندان به گزاف نيست. چنانكه نگاهي‌گذرا به جنبش اجتماعي دوم خرداد به عنوان مثال حاكي از اين نكته است كه به راه افتادن و قوت‌گيري اين جنبش تنها پس از قرار گرفتن بخشي از نيروهاي اصلاح‌طلب در دولت و روي دادن تحول و دگرگوني در ساختار سياسي ميسر شد. از سوي ديگر بايد پرسيد نيروهايي كه از انتخابات شوراها تاكنون به صورت پيشيني شعار «تحريم» و كناره جويي از قدرت را برگزيده‌اند تاكنون موفق به انباشت و سازماندهي چه مقدار از پتانسيل‌هاي اجتماعي قابل بهره‌برداري شده‌اند؟ مسلما اين نيروها تا هر ميزاني كه تاكنون در فضاي نيمه‌باز دولت سيد محمد خاتمي موفق به سازماندهي مطالبات اجتماعي شده‌اند پس از اين و در ساية دولتي محافظه‌كار و اقتدارگرا به اندازه‌اي پايين‌تر از مقدار پيشين موفق به انجام اين امر مي‌شوند. اين همه البته به معني بي‌توجهي به فعاليت در جامعة مدني نيست. نكته اصلي به نگاه واقع‌بينانه به نقش دولت و ساختار سياسي در جامعة گستردة ايران ناظر است. نقشي كه البته متأسفانه چندين برابر قابليت به فعل رسيدن پتانسيل‌هاي جامعة مدني ايران است. نويسندگان بيانيه سپس با انتقاد از تحريم انتخابات، آن را غالبا به معني از دست دادن فرصت‌ها خوانده و افزوده‌اند: مشاركت در مبارزه‌ي انتخاباتي به خودي خود فرصتي به دست مي‌دهد كه از حكومت انتقاد شود، نيروهاي مخالف تجميع و تجهيز شوند و به مردم توسل جسته شود. اين خود انگيزه‌ايست براي فعاليت‌ سياسي و فقط همين فعاليت‌هاي سياسي است كه باعث تحول مي‌شود. اين بيانيه، محتمل‌ترين راه فعلي به چالش كشيدن شرايط را موضع‌گيري مخالف از مجراي صندوق رأي دانسته است. اين تشكل در ادامه‌ي بيانيه‌ي خود آورده است: در كشورهايي چون تركيه، برزيل، پرو، اكووادور، گواتمالا، اسپانيا، هند، مجارستان و بلغارستان نخبگاني كه قدرت را در دست داشتند خود رهبري استقرار دموكراسي را برعهده گرفتند. همچنين در مواردي چون يونان، آرژانتين، پرتغال، فيليپين، روماني و آلمان شرقي نخبگان حكومت در همكاري با نيروهاي دموكرات اپوزيسيون فرايند نيل به دموكراسي را رقم زدند. بررسي موارد مذكور دليل اهميت يافتن و پررنگ شدن نقش نخبگان درون حكومت حامي دموكراسي را در ادبيات متأخر گذار به دموكراسي در محافل آكادميك و علمي دنيا آشكار مي‌سازد. در بخشي ديگر از اين بيانيه نيز آمده است: انتخابات راهي است كه دموكراسي در پيش دارد. اما در موج سوم دموكراسي كه از نيمه‌ي دهة هفتاد ميلادي در نقاط مختلف دنيا به راه افتاده است طريقي براي تضعيف و پايان دادن به رويه‌هاي اقتدارگرا هم بوده است وقتي مشورعيت اقدامات اقتدارگرايان، غالبا زير فشارهاي فزايندة داخلي و بين‌المللي رو به كاهش گذاشت، آنان به منظور تجديد مشروعيت خويش، به انتخابات متوسل شدند. تجربة رايج در بسياري از موارد چنين بود كه از مجراي همين انتخابات‌ها نيروهاي مخالف اقتدارگرايان به داخل ساختار قدرت راه يافتند و اين گونه انتخابات تبديل به يكي از الگوهاي رايج فرايندگذار به دموكراسي در بسياري كشورها شد. اين بيانيه با اشاره برخي نمونه‌ها از اين دست افزوده است: درسي كه از نقش انتخابات‌ها در موج سوم دموكراسي براي گروهايي حامي دموكراسي قابل تأمل است عدم تحريم انتخابات‌هايي است كه اقتدارگرايان برگزار مي‌كنند. بيانيه‌ي اين تشكل دانشجويي ادامه مي‌دهد: نشانه‌هاي مبتني بر پيشرفت در اردوي نيروهايي حامي دموكراسي مشاهده مي‌شود. ادبيات نيروهاي اصلاح‌طلب تا حدود قابل توجهي راديكال شده است. اصلاح‌طلبان در قبال جدي‌ترين مسائل چالش برانگيز به موضع‌گيري‌هاي شفاف و قاطع پرداخته‌اند. حكم حكومتي، نظارت استصوابي، آسيب‌ديدگان سياسي و اجتماعي، رابطه با آمريكا و ... مسائلي بودند كه با جهت‌گيري مشخص و متمايز اصلاح‌طلبان در قبال آنها گفتمان اصلاح‌طلبي وارد دوره‌اي جديد شده است. مهمترين حركت در اين ميان اما سخن از تشكيل جبهه‌ي دموكراسي و حقوق بشر بوده است. حركتي كه ديرزماني است ضرورت پيگيري و به انجام رسيدن آن، به منظور انباشت نيرو و توان كلية گروه‌ها، احزاب و سازمان‌هاي دموكراسي خواه احساس مي‌شود. نويسندگان بيانيه همچنين تاكيد كرده‌اند: اتخاذ مواضع راديكال از سوي نيروهاي اصلاح‌طلب حامي دموكراسي آنها را در موقعيتي بس خطير قرار داده است. چرا كه در صورت قرار گرفتن اين نيروها در مصدر قدرت و آنگاه ناتواني ايشان در عملي ساختن شعارها و برنامه‌يشان گسستي عميق در فرايندگذار به دموكراسي رخ خواهد داد، با استحالة اين نيروها در ساختار قدرت در اثر فشارهاي ناشي از الزامات عرصه‌ي عمل، شكاف بين پايگاه اجتماعي نيروهاي دموكراسي خواه و سازمان‌هايي كه در صدد پيگيري مطالبات دموكراتيك هستند به حدي پرناشدني تعميق خواهد يافت. كوتاه آمدن اين گروه‌ها از برنامه‌هاي خود نه فقط منجر به گسست مردم از اين گروه خواهد شد بلكه با دامن زدن به جو بي‌اعتمادي هر نوع حركت بعدي از سوي هواداران دموكراسي را با مشكل مواجه خواهد كرد. اين بيانيه در بخش پاياني بيانيه‌ي تحليلي خود آورده است: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران جمع‌بندي خود از شرايط فعلي حوزه‌ي سياسي كشور در آستانه‌ي انتخابات نهم رياست جمهوري را به اين نحو خلاصه مي‌كند: نظريه‌ي تحريم انتخابات بر مباني چندان واقع‌گرايانه‌اي استوار نيست. گرايش به تحريم انتخابات تا حدود بسياري متكي بر فرايندهاي واكنشي بوده و برنامه‌ي اين جريان براي پيگيري فراگرد دموكراتيزاسيون تا حدودي خيالپردازانه است. شركت در انتخابات و حمايت از نيروهايي كه نسبت خود را با اعمال فراقانوني و تفاسير اقتدارگرايانه از قانون اساسي مشخص ساخته‌اند، نسبت به حقوق از دست‌رفته آسيب‌ديدگان سياسي و اجتماعي واكنش نشان داده‌اند و با قاطعيت موضع خود را نسبت به مسائل چالش برانگيز پيش روي نظام مشخص ساخته‌اند، در شرايط موجود تنها راه موجود و ممكن براي پيگيري مطالبات دموكراتيك مردم ايران است. انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران در چنين فضايي حمايت خود را از تشكيل جبهه‌ي دموكراسي و حقوق بشر اعلام مي‌كند و مصالحة اصلاح‌طلبان داخل حكومت و نيروهاي دموكرات بيرون حكومت را يكي از مهمترين و اصلي‌ترين عناصر فرايندگذار به دموكراسي مي‌داند. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۱۸ خرداد ۱۳۸۴ / ۱۵:۳۵
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8403-07856
  • خبرنگار :