بهبهانهي درگذشت نخستين شاگرد هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان
نگارگر مينياتوريست و طراح چيرهدست فرش و قالي و موسيقيدان برجستهي ايران صبح روز شنبه در اصفهان درگذشت. به گزارش بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، « جواد رستم شيرازي » در سال 1298 در اصفهان در يك خانواده صنعتگر به دنيا آمد و از سن پنج سالگي شروع به نقاشي كرد و در سن هشت سالگي به دبستان علميه رفت و تحصيلات دوره ابتدايي را در دبستان ياد شده با معدل 15 به پايان رساند. در سال 1314 در دوران تحصيلات ابتدايي همواره ساعت فراغت را به نقاشي ميكشيد و ازاين بابت مورد تشويق اولياي دبستان قرار ميگرفت. براي ادامه تحصيلات متوسط در سال 1315 در دبيرستان سعدي نام نويسي كرد و در آبان ماه همان سال هنرستان هنرهاي زيبا در اصفهان تاسيس شد. او با علاقهاي كه به هنر داشت، در هنرستان نامبرده اسم نويسي و در رشته مينياتور و تذهيب مشغول تحصيل شد و مدت شش سال تحصيلات خود را با معدل 19 به پايان رسانده و موفق به اخذ ديپلم گرديد. اسفند سال 1321 به سمت هنر آموز به استخدام هنرستان درآمد و سال 1322را در هنرستان انجام وظيفه كرد و وي سپس دو سال به طور آزاد مشغول تهيه تابلوهاي مينياتور براي راه اندازي نمايشگاهش شد و در سال 1325 جهت ادامه تحصيل و آشنايي با هنر روز به هنركده در دانشگاه تهران رفت و يك سال به تحصيل ادامه داد. رستم شيرازي در ارديبهشت 1326 براي تشكيل نمايشگاه و مطالعه آثار هنرمندان اروپا در موزهها به اروپا رفت و چهار نمايشگاه در گالريهاي لندن و يك نمايشگاه در ادينبورگ و بروكسل برپاكرد و مدت دو ماه در كارخانه رويال كارپت به طور متوالي به كار و مطالعه پرداخت. در اين نمايشگاه تابلوهايش مورد توجه خاص تماشا كنندگان قرار گرفت. مسافرت او سه ماه به طول انجاميد و به ايران بازگشت. در سال تحصيلي 1326 استخدام و در سال 1326 و 1327 در آموزش و پرورش خدمت كرد، بعدا به تقاضاي هنرستان هنرهاي زيبا به سمت هنرآموز سال دوم هنرستان هنرهاي زيبا منتقل و از سال 1328 مشغول آموزش هنرجويان شد و درساعت فراغت در كارگاه شخصي خود مشغول تهيه تابلوهاي مينياتوري بود. در طول مدت زندگي هنري خود تاكنون در بيش از چهل نمايشگاه در داخل و خارج كشور شركت كرد، كه شايد بزرگترينشان نمايشگاه جهاني بروكسل در بلژيك به شمار رود. رستم شيرازي از آن نمايشگاه مدال طلا و ديپلم مربوط به آن را دريافت و به نشان درجه يك هنرمندي نايل شد و تاپايان عمر پربركتش تقديرنامه هاي بسياري از مقامات فرهنگي دولت جمهوري اسلامي دريافت كرد. او 26 سال در رشته مينياتور و تذهيب تدريس كرد و بازنشسته شد و تا پايان عمر، در كارگاه شخصي خود به تعليم و نيز به كارهاي هنري و خلق آثار مشغول بود. مصطفي كاوياني دربارهي مرحوم استاد جواد رستم شيرازي در زمان حيات وي نگاشته بود: «شاهنامه را عاشقم و پهلوانانش، خاصه جهانپهلوان رستم را دلباخته، به علت هميناشتياق فراوان و وصفناپذير نام رستم براي من نوعي تقدس و احترام دارد، زيرا اينيگانه مرد روزگار را نمونه يك انسان واقعي و حقيقي در تمامي ابعاد زندگي ميدانم. احساس ميكنم هر كه نام رستم دارد در زمينه يا زمينههايي حرف اول را ميزند و بالاتراز پايگاه او پايگاهي نيست، خواه رستم تاجبخش باشد يا استاد جواد رستم هنرمند بزرگ و بلندمرتبه عصر ما. من فردوسي نيستم تا تصويرگر مردي در عرصه گسترده اقليمهنر با عظمت و شكوه رستم در ميدانهاي پيكار باشم. اما بر اين باورم كه در ميدان هنر، جواد رستم يكهتازي بيهمانند و سرداري بزرگ و بينظير است. دنياي وسيع و پهناور اين پهلوان عرصه هنر، به دور از آشوبها، ستيزها، كشتارها،جنگهاي طولاني و فرساينده و قدرتنماييهاي جسمي، جهاني است آرام، بيدغدغه واضطراب، سراسر مهر و وفا، شكوفا، شاداب، تماشايي، غرق در احلام و رؤياها، آميخته با عالي ترين عواطف و تجليات انساني و آفرينشهاي هنري و محل بروز پاكتريناحساسات بشري در قالب دلپذيرترين تابلوهاي بديع و افسونكننده و تا حد اعجازپيشرفته و تحسين برانگيز. به اعتقاد من هدف اين دو پهلوان كه يكي خداوند ميدان جنگ و ديگريپروردگار تلفيق رنگ است، يكسان و همانند است و آن همانا اعتلا و عظمت زادگاه آنان،ايران عزيز است، ولي بنا به مقتضيات زمان و قرنها فاصله و تحول و دگرگونيهايي كهحاصل قرون و اعصار است ، راه رسيدن به اين هدف والا و مقدس يكسان نيست. يكي ستيز با اهريمنان و جنگ با بيگانگان و پاسداري از حق و داد و جلوگيري از ستم و بيداد را راه نيل به مقصود ميدانسته و ديگري هنر را وسيله رسيدن به آرمان خودقرار داده است. يكي بر رخش مينشست و تيغ در چنگ داشت و ديگري سوار بر بالرقيقترين و مردميترين احساسات و تفكرات ژرف و عميق، قلم در دست گرفته است. او از خون دشمنان، زمين را گلگون ميكرد و اين با آميزش رنگها، سرخي شفق وسفيدي فلق را جان ميبخشد. تفكر و انديشه يكي را قدرت عضلات و توانمنديهايجسمي، نقشههاي خردمندانه و دقيق جنگي بار بود و خلاقيت و ابداع و معنويتديگري را، طبع نكتهسنج، آرامش روح پرتوان، وسعت انديشه و ديد و شناختخطاناپذير. اگر كوه و دشت و دريا جولانگاه جهان پهلوان بود، تمامي پديدههاي طبيعتدر سير نگاه نافذ و تازهجوي پهلوان معاصر قرار دارد و الهام بخش او در آفرينشهايهنري است. هر دو فرزند برومند ايرانزمين و يگانه روزگار خويشاند و در قلب همميهنانخود جاي دارند. هر دو خيلي زود و پيش از آنچه رسم زمان بود و انتظار ميرفت واردميدان عمل شدند. جهان پهلوان در نوجواني و جواد رستم كه متولد سال 1298خورشيدي است در خردسالي. شرح زندگي يكي را همگان ميدانند و زندگينامه دومياز زماني آغاز ميشود كه جواد رستم پنج ساله بود: جواد در پنجمين بهار زندگي و بامداد نخستين روز فروردينماه كه آغاز عيد نوروز فرخنده است براي ديدار نيايش كه روحاني تقوا پيشهاي بود، همراه پدر و مادر به خانه پدربزرگ رفت و قلمداني منقوش و زيبا بهعنوان عيدي دريافت داشت. علاوه بر اين، پدربزرگ ورق كاغذي كه داراي سرمشق «الفبا» بود به جواد داد و از او خواست كهآن را تمرين و مشق كند. جواد كه محو تماشاي نقاشيهاي روي قلمدان شده و شديداً تحت تأثير رنگهايآن قرار گرفته بود به جاي تمرين و نوشتن الفبا مشاهدات آن روز خود را با ديدي كودكانهروي همان كاغذ نقاشي كرد. هنگام ظهر و در موقع صرف غذا كه همگان بر گرد سفره جمع بودند پدربزرگ نقاشيها را ديد و به جواد گفت: اينها چيست؟ مجدداً كاغذي و سرمشقي به او داد، آقاجواد اين بار هم كار گذشته را تكرار كرد و پدربزرگ علاقه شديد و استعداد جواد رادر نقاشي به پدر جواد يادآوري كرد. تا هفت سالگي در و ديوار خانه لوح نقاشي جواد بود، تا اينكه او را براي شروعتحصيل به مدرسه علميه اصفهان فرستادند و او ضمن تحصيل، نقاشي را هم ادامه داد ومورد تشويق مربيان مدرسه قرار گرفت. شوق فراوان جواد به نقاشي باعث شد كه براي تعليم او بهطور خصوصي، معلميرا به خانه دعوت كنند تا نقاشي را با اصول علمي و زير نظر مربي آگاه بياموزد. وزيرزادهدو سالي با او بهعنوان مربي و هنرآموز همكاري داشت و سپس هفتهاي دو جلسه از كلاس درس تيكران در جلفا استفاده ميكرد و نقاشي از طبيعت را فرا ميگرفت. در كلاس ششم بود كه شبيه مدير و ناظم مدرسه را كشيد و همچنين شبيه استادتوس فردوسي را و آنگاه شبيه لرد بيدين پاول، رييس پيشآهنگي آن روز جهان را ترسيمكرد كه در سالن پيشآهنگي نصب شد و علاوه بر اينكه مورد تشويق فراوان قرار گرفت،جوايزي نيز دريافت داشت. البته اين شوق و علاقه فراوان به نقاشي، مانع جواد در فراگيري دروس مدرسهنگرديد و وي به مثابه شاگردي ممتاز با معدلي نسبتاً بالا دوره ابتدايي را سپري كرد وهمين معدل خوب باعث شد كه در دبيرستان سعدي كه از دبيرستانهاي سطح بالاي شهربود پذيرفته شود. يك سال محصل دبيرستان سعدي بود. آنگاه آگهي تأسيس «هنرستان هنرهاي زيبا» در اصفهان نظر او را جلب كرد و اولين نفري بود كه در هنرستان ثبت نام كرد. ابتدا زيرنظر عيسي بهادري به مدت يك سال به طبيعتسازي پرداخت و تعليم نقشه فرش ديد. در سال دوم، رشته اختصاصي او را مينياتور قرار دادند و مدت پنج سال در اين رشتهزير نظر استادان خبره تحت تعليم بود و با معدل 19 از عهده امتحانات پايان سال برآمد. سرپرست هنرستان، اين استعداد و توانايي را در او تشخيص داد كه ميتواند معلمي دلسوز و هنرآموزي آگاه باشد، از اينرو، بلافاصله پس از فراغت از تحصيل به كار در هنرستان دعوت شد و مدت دو سال با سمت هنرآموز، تعليم فرزندان اين مرز و بوم را برعهده داشت. در اين موقع به دانشكده هنرهاي زيباي تهران راه يافت. در اين دانشكده مدت دو سال تحت تعليم استادان بزرگواري چون استاد حيدريان» قرار گرفت و درهمين ايام بود كه در نمايشگاه مينياتور اصفهان شركت كرد و رتبه اول را حايز شد. استاد رستم سفرهايي به اروپا كرد و سه نمايشگاه در كشور انگلستان برگزار كرد و آثار او مورد توجه فراوان قرار گرفت. پس از بازگشت از اين سفر موفقيتآميز بهاستخدام آموزش و پرورش درآمد و در هنرستان مشغول به كار شد. سي سال صادقانهخدمت كرد و حاصل اين سي سال فداكاري و تعليم، پرورش و تربيت استادان بزرگيچون فرشچيان، مصري پور، اميرهوشنگ جزيزاده، طائي، برادران اخوت، كاوش، بهمنزاده و مرحوم يسايي شاجانيان بود كه اينان خود از اعجوبههاي دنياي هنرند. استاد در سال 1354 خورشيدي بازنشسته شد تا به استراحت بپردازد و بيرون ازبرنامههاي رسمي، آزادانه در كارگاه شخصي خود ذوق سرشارش را به ياري دستهايتوانايش درآورد تا زادههاي ذوق سليمش شگفتي بر شگفتي فزايد. استاد تاكنون افزون بر سيصد تابلوي مينياتور به جهان هنر عرضه داشته است. دررشتههاي طراحي قالي، گچبري، كاشي، برجسته كاري با طلا و نقره ، قلمزني ، طراحيزري، منبت كاري، موزائيك چوب، آثار فراوان و جالبي خلق كرده است . بيش از35 نمايشگاه از كارهاي استاد جواد رستم در كشورهاي انگلستان، ايتاليا، بلژيك، ژاپن وداخل كشور برپا شده است. استاد رستم در سال 1337 همراه با زندهيادان مصورالملكي و بهزاد در نمايشگاه بينالمللي بروكسل شركت كرد و موفق به اخذ ديپلم و مدال طلا و تقديرنامه گرديد. تذهيب مهمانسراي عباسي در آغاز امر در برنامه كار استاد رستم بود. بيرون از مرزهاي كشور، خاصه در شيخنشين كويت نمونههايي از طراحيهايگچبري رستم وجود دارد. تابلويي از او زينتبخش موزه سلطنتي انگلستان است و تابلوهايي در موزه هنرهاي ملي ايران دارد. انتهاي پيام