/هنرهاي سنتي ايران/ دستبافتهها ؛ مهمترين هنرهاي سنتي منطقههاي كردنشين
هنرهاي سنتي از ديرباز در ميان كردها رواج داشته و با توجه به شرايط خاص جغرافيايي از تنوع برخوردار بوده است. توليد اين آثار هم مصرف محلي دارد و هم در بهبود اوضاع اقتصادي زندگي مردم منطقه تاثيري جدي دارد. به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مهمترين هنرهاي سنتي كردستان، دستبافتهها، قالي، گليم، سجادهبافي (موج، جاجيم)، شالبافي و تهيه پارچههاي پشمي، گيوهدوزي، نازككاري، منبتكاري، معرق، سفالگري، نمدمالي، زيورآلات محلي، سوزندوزي، قرقرهبافي، قلاببافي، گلدوزي، پولك و منجوقدوزي، حصير و سبد، بافت سياهچادر، فلزكاري، ساخت آلات موسيقي و... ميدانند؛ وجود آب و هواي سرد شش ماه از سال در بيشتر مناطق اين استان، سببشده است تا رويكرد مردم به اين توليدات افزون شده و بافتههايي زيبا و متنوع به خلق كنند. قالي كردي را به لحاظ كيفيت بافت، به سه گروه فرشهاي سنندج، بيجار و ايلياتي و روستايي تقسيم ميكنند. فرشهاي سنندج قاليچههايي جذاب و گيراست؛ بافتي ظريف دارند و اصالت و سادگي در طرح و رنگ آنها مشهود است. قاليچه سنندج سبكي كاملا متفاوت با محصولات ديگر نقاط ايران دارد. قدمت، كيفيت و ظرافت قالي سنندج به حدود سه قرن پيش، يعني زمان تبديل شدن سنندج به مركز استان كردستان باز ميگردد. ويژگي شاخص فرش بيجار، ساختار متراكم اين قاليهاست. اين فرش را به خاطر بافت متراكمشان نميتوان تا كرد. در مراحل نخست تجارت فرش، به اين گونه فرشها را «لول» ميگفتند. اين واژه گوياي استحكام بيش از حد فرشهاي بيجار است. براي توليد اين فرش كه مانند تخته محكم است، يك پود بسيار ضخيم را علاوه بر يكي دو پود نازك، وارد بافت فرش ميكنند. اين عمل به صورت متناوب در تار و پود فرش تكرار ميشود. با كوبيده شدن گرهي فرش توسط شانه آهني، بافت فرش بسيار محكمتر ميشود. نقش فرشهاي اين منطقه طرحهاي منظم دارد و بسته به نوع روستايي آن، داراي خطوط ملايمتر و نقشمايههاي طبيعيتري است. در اين طرحها، نقوش كلاسيك ايراني بزرگ شده و در كنار نقشهايي كه تحت تأثير مدلهاي روستايي و قبيلهاي است، ديده ميشوند. قاليهاي بافت روستا به دليل استفاده از پودهاي ضخيم پشمي، داراي بافت سنگين و پرزهاي بلند و گوشتي هستند. به همين دليل آنها را در اصطلاح محلي «خرسك» مينامند. طرح اين قاليها بيشتر هندسي است. طراحي اين فرشها به صورت «ذهني بافت» اجرا ميشود؛ بهدان معنا كه هر بافنده در بافت نقشهاي خاص مهارت مييابد و طرح كلي آن را در ذهن خود حفظ ميكند و هربار بر طبق سليقهي خود آن رامي بافد. رنگ زمينه بيشتر اين قاليها تيره است و طرحها با تضاد رنگي مشخص بر آن قرار ميگيرد. قالي و گليم كردستان با نقوش اشكالي و منظم معروف است. طرحها و نقش و نگارههاي سنتي، عشايري و روستايي كه كمتر دستخوش تغيير و تحول شده و با تفاوتهايي اندك، از سالها پيش به يك شيوه بافته شده همان نقوش اشكالي اند كه ويژگي بارز اين طرحها و نقش مايهها، اشكال ساده شده هندسي و نيمه هندسي است. در تقسيمبنديها و تعاريف كردي نقوشي را كه داراي طرحها و نقشهاي منظم، پيوسته، منسجم و متقارن باشد را قالي و گليم با نقوش منظم ميگويند كه بيشتر اين نقوش منشا عشايري و روستايي ندارد و طراحي آنها برگرفته از از فرشهاي شهري باف و ساير هنرهاي تمدن شهرنشيني همچون پارچه، ترمه، قلمكار و كاشي است. با اين تفاوت كه به شيوه نقوش عشايري ساده و مجرد شده است. ويژگي اصلي اين فرشها نظم، يكپارچگي طرح، قرينهسازي و توازن آنهاست. به گزارش ايسنا، گلچيني، گل ميرزاعلي، گل و بلبل، عروس و داماد، ماهي درهم، جقه توپي (هشت بته)، گل ميناخاني، جقه چاركي، گل و گلدان، نقش چهارباغ، شورهبي (بيدمجنون)، نقشه موسايي و گل وكيلي، دسته گول، گل هه مرو، گل ژرسه، موش و گربه، بته و شاخ گوزن يا بته يحيي چلپي، بته گرهيي و تنگي ـ نقشه بازوبند، دار و گل، نقش مستوفي، گاماسي، نقشه سماوري، كله گاوي، طرح تخت جمشيد (كهيلولان)، جقه بادامي، جوزان، توت فرنگي و گلچاپي، طرحهايي است كه هنرمندان قالي باف در خلقتشان به كار ميبرند. انتهاي پيام