« يك شب يك فيلمساز » كامبوزياپرتوي در موزه سينما
كامبوزيا پرتوي، كارگردان و نويسنده سينماي ايران كه با كارگرداني فيلمهاي ماهي، گلنار، گربه آوازخوان بازي بزرگان ، دو خواهر، نهنه لالا و فرزندانش در سالهاي 68 تا 75 توانست در سينماي كودك فيلمهاي به يادماندني و پرمخاطبي را خلق كند، از سال 75 كه «نهنهلالا و فرزندانش» را ساخت و تاكنون هيچ شرايطي براي اكران ونمايش اين فيلم فراهم نشده است تا سال 81و82 كه «كافهترانزيت» (خانواده يك قهوهچيمرحوم) را جلوي دوربين برد درحدود شش سال هيچ فيلمي را جلوي دوربين نبرد اما.... به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، فردا در باشگاه فيلم موزه سينما برنامه «يك شب يك فيلمساز» به كامبوزيا پرتوي اختصاص دارد به همين مناسبت نيمنگاهي به فعاليت اين فيلمساز كمكار و فيلمنامه نويس پركار در سالهاي اخير خالي از لطف نيست. وي در سالهاي كمكاري در حوزه فيلمسازي در نويسندگي فيلمنامه با كارگردانهاي شاخصي فعاليت كرد همچون جعفرپناهي در «دايره»،با مازيار ميري در «قطعه ناتمام» و عليرضا رئيسيان در«ايستگاه متروك» كامبوزيا پرتوي در دو فيلم از سهگانههاي رسول صدرعاملي «من ترانه پانزده سال دارم» و«ديشب بابا تو ديدم آيدا»، همراه او شد. پرتوي درآستانه پنجاه سالگي بيشتر وقت خود را صرف نوشتن فيلمنامه ميكند و هماكنون نيز مشغول نوشتن فيلمنامهاي است اما مشخص نيست چهزماني به مرحله اجرا برسد. «كافه ترانزيت» كه فردا شب در موزهسينما به نمايش درميآيد داستان مقطعي از زندگي زني به نام ريحان را روايت مي كند كه پس از فوت شوهرش به خواسته برادر شوهرش مبني بر اينكه با او ازدواج كند، تن نمي دهد وبراي امرار معاش قهوه خانه باز مانده از همسرش را راه اندازي مي كند و با تلاش و كوشش آبرومندانه به آن رونق مي دهد و... اين فيلم محصول مشترك ايران و فرانسه است و در آن پرويزپرستويي و فرشته صدرعرفايي كه براي بازي در اين فيلم سيمرغ بلورين بهترين بازيگري گرفت حضور دارند و خود پرتوي نيز سيمرغ بهترين فيلمنامه را از جشنواره براي اين فيلم گرفت. البته اكران و نمايش كافهترانزيت براي پرتوي در جشنواره چندان خوشايند نبود او گفته بود: دوست داشتم كافه ترانزيت با همان پاياني اوليه نمايش داده ميشد. به گزارش ايسنا پرتوي پايانبندي فيلم را در جلسه مطبوعاتي در جشنواره تشريح كرد: با توجه به شخصيتي كه پرستويي آن را خلق كرده بود، دلم نميخواست او منفي باشد و پايان فيلم تنهايي ناصر را در يك سكانس نشان ميداديم كه مست در بالكن خانهاي كه براي ريحان درست كرده بود نشسته و براي دخترش درد ودل ميكند و در واقع تكليف همه چيز را روشن ميكرد و ميفهميديم كه آيا جنگ او و ريحان ادامه پيدا ميكند يا نه؟ آن سكانس را خيلي دوست داشتم و نبودنش ضربه بزرگي براي فيلم است. براساس همين گزارش فردا شب «نهنه لالا و فرزندانش» توليد شده در سال 75 نيز در سانس اول برنامه«يك شب يك فيلمساز» به نمايش در ميآيد. انتهاي پيام