مطبوعات، موضوع دومين روز همايش بينالمللي بزرگداشت يكصدمين سالگرد مشروطيت منصوره اتحاديه، هادي خانيكي، غلامرضا وطندوست، سيمين فصيحي و جهانگير دري
موضوع مطبوعات در دومين روز همايش بينالمللي بزرگداشت يكصدمين سالگرد مشروطيت در دانشگاه تهران بررسي شد. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين جلسه منصوره اتحاديه - استاد دانشگاه تهران - درباره مكتوبات زيرزميني در انقلاب مشروطه بحث كرد و مكتوبات زيرزميني را نماينده تفكر عامه و زبان عامه دانست و تصريح كرد: اين نوشتهها در تهييج افكار عامه تاثير داشته است. در ايران از آغاز مشروطه انواع اعلاميههاي سياسي منتشر شد و مطبوعات از دست دولت درآمده و به دست عامه افتاد، درنتيجه اين اعلاميهها و تبليغات سياسي گسترش يافت. وي اعلاميههاي زيرزميني دوره مشروطه را بسيار نقشآفرين دانست و گفت: مشروطهخواهان آن دوره از انواع رسانهها براي آگاهي مردم و انقلاب خود استفاده ميكردند. علاوه بر اين كاركرد اين اعلاميه در ايجاد رعب و وحشت نيز تاثير داشتند و روزنامهنگاراني كه در روزنامهها مطلب مينوشتند در اعلاميهها مطالب تندتري را مينگاشتند. اين استاد دانشگاه با برشمردن ويژگيهاي اعلاميههاي اين دوره اظهار داشت: از جمله نكاتي كه در اعلاميهها به آن توجه ميشد، مذهب اسلام و نقش علما، وطن در خطر، نواقص امور و مسئوليت شاه و رجال، مظلوميت و بيتفاوتي مردم، وظايف مشروطهخواهان و نقش مجلس و وكلا بود. اعلاميههاي دوره استبداد صغير همچنين به افشاگريهاي رجال و شاه ميپرداخت و بر روند وقايع تاثير زيادي گذاشت. هادي خانيكي - استاد دانشگاه - نيز درباره نشريات مؤثر در جنبش مشروطيت ايران سخنراني كرد و يادآور شد: از مهمترين نظرياتي كه توانسته به اثبات رسد، انقلاب بزرگ و رسانههاي كوچك است. در هر كدام از جنبشهاي بزرگ اجتماعي، به يكي از رسانههاي كوچك ميتوان موضوعيت بيشتري داد. انقلاب مشروطيت را انقلاب تلگراف، انقلاب اسلامي انقلاب كاست و جنبش اصلاحات را جنبش رسانهها نام بردهاند. وي تصريح كرد: در پيروزي مشروطيت روزنامه از مهمترين مرجعهاست؛ اگرچه روزنامهنگاري از آغاز تا تدوين مشروطيت نقش دولتي و كمرنگ داشت، اما پس از آن انجمنهاي سري كه از پايههاي جنبش مشروطه هستند، تحريريه روزنامههاي اين دوره هستند و حضور روزنامهنگاران در اين كانونها از لحاظ كيفي و كمي قابل اهميت است. خانيكي مهمترين شاخصه بررسي مطبوعات دوره مشروطه را آوردن جهتگيريهاي سياسي به زبان مردم ذكر كرد و افزود: در كارنامه روزنامههاي اين دوره مشاركت در لغو امتياز تنباكو، آشنا كردن جامعه با قانون، تعليم آگاهي مردم و... را ميتوان مشاهده كرد. همچنين از ويژگيها و اهداف مهم روزنامههاي اين عصر، تاثير در تعليم و تربيت، عدل و قانون، عبرت از كار ژاپن، معرفي سياست روس و انگليس در آسيا بود. وي ادامه داد: همچنين در اين دوره صور اسرافيل به عنوان اولين نشريه توقيف شده است كه اولين اعتصاب روزنامهگاران بعد از توقيف حبلالمتين نيز در همين عصر صورت گرفته است و قتل و كشته شدن روزنامهنگاراني چون ملكالمتكلمين هم در اين دوره اتفاق افتاد. اين استاد دانشگاه با اشاره به استبداد صغير گفت: استبداد صغير همانطور كه در عرصه سياست مؤثر است، در عرصه مطبوعات نيز تاثير گذاشت. بعد از سقوط محمدعلي شاه روزنامهنگاري به سوي روزنامهنگاري حزبي ميرود و جرايد به گونهاي به گرايشات سياسي وابسته ميشوند. وي سپس نشريات اين دوره را برشمرد و اظهار داشت: حبلالمتين معرف انتقال روشنفكري از خارج به ايران بود. صور اسرافيل و روحالقدس نشرياتي بودند كه با مشروطه مرتبط بودند، تربيت بر عنصر فرهنگي تاكيد داشت و انجمن ملي اولين نشريه رسمي نهادهاي مشروطه خواهي، آن هم در شهرستانها، بود. اما وجه مشترك مطبوعات مشروطه و بعد از مشروطه اشتراك در عنصر آگاهي است. غلامرضا وطندوست - استاد دانشگاه شيراز - نيز درباره بررسي موقعيت زن ايراني در نشريات عصر مشروطه بحث كرد و متذكر شد: در تاريخ شرق به خصوص در ايران حكومت مطلقه قدمت زيادي دارد، در استبداد صغير دولت بر مشروطه تسلط داشت و بعد از آن مشروطه سبقت جست. از ويژگيهاي دولت مطلقه حقالهي سلطنت، عدم حاكميت قانون، عدم شكلگيري جامعه مدني بود. براي اولين بار در عصر ناصرالدين شاه گروههاي متمركز شهري مانند تجار، اصناف و... خود را از دولت بينياز يافتند و توانستند موضع مستقلي در برابر ناصرالدين شاه اتخاذ كنند. اولين بار جنبش تنباكو و بعد از انقلاب مشروطيت مقابله با دولت بود. وي ادامه داد: در اين دوره مطبوعات خارج از كشور بر روشنفكري مردم تاثير زيادي داشت. در اين دوره بها دادن به حقوق پايمال شده مردم كه يكي از گروه ها زنان بودند و تا زمان مشروطيت از آنها چشم پوشي شده بود، مورد توجه قرار گرفت. اختر از نخستين نشريات آزاديطلب ناصري است كه اين نشريه از معدود نشرياتي بود كه به آزادانديشي و حقوق زن تاكيد داشت و به دفاع از حقوق زن ايراني پرداخت. برابري و مساوات زن و مرد، علل پيشرفت زن در اروپا، عقبماندگي زن ايراني، از موضوعات اين نشريه بود. وطندوست در پايان تصريح كرد: يك قرن مشاركت زنان در جامعه ايران را بايد مديون مطبوعات يكصد سال پيش دانست. به گزارش ايسنا سيمين فصيحي - استاد دانشگاه - نيز با موضوع آغاز نيمه ديگر تاريخ ايران درباره شرايط امكان نگارش تاريخ زنان در عهد مشروطيت سخن گفت و ابتدا با اين پرسش آغاز كرد كه اگر قرار باشد روزي تاريخ زنان ايران با موازين علمي نوشته شود، مبداء اين تاريخ كجاست؟ ادامه داد: مقوله ورود زن به عرصه تاريخ و مبارزات فكر و سياسي در سه عرصه وجود داشته كه به دوگانگي هاي آن بايد توجه كرد. طبيعت و فرهنگ، كار و خانواده و حوزه خصوصي و عمومي عمدهترين اين دوگانگيها است. گرچه تاريخ زنان در ذيل تاريخ اجتماعي است، ولي ويژگي ممتاز آن تاكيد بر مساله جنسيت است. زنان و مردان تاريخ به خاطر مذهب، نژاد و رنگ چهره، از تبعيض رنج برندهاند؛ اما هيچ مردي به دليل جنبش از صحنه تاريخ حذف نشده است. در صورتي كه اين امر در مورد زنان وجود داشته است. وي افزود: براي اثبات حذف شدگي زنان از تاريخ و زدودن اين توهم كه تاريخ مردانه است، بايسته است كه تاريخ زنان را خود بنگارند. درواقع اين راهي براي بازدگرداندن زنان به تاريخ و تاريخ به خود زنان است. البته اين امر مستلزم افشاي سه دوگانگي كه نام برده شد، ميباشد. فصيحي گفت: نحوه طلب حق فرهنگي زنان در دوره مشروطه در نوشتههايشان به سه شيوه تمنا، اعتراض و تهييج بوده است. رويارويي زنان عصر مشروطيت با دوگانگي طبيعت آنچه نقش طبيعي زنان هسته ساختهاي فرهنگي براي برتري مردان فرودستي زنان بوده است. در تقابل كار و خانواده نيز كار زنان بيمزد و كمتر از كار مردان تلقي ميشد. در رويارويي زنان مشروطه با حوزه خصوصي و عمومي دو طرف وجود دارد؛ حاكم مرد و محكوم زن، زنان اين عصر در مطالعات خود اين موضوع را به چالش كشيدهاند. وي متذكر شد: تاريخنگاري زنان در ايران مورد غفلت قرار گرفته اتس؛ در حالي كه براي درك اهميت ميراث تاريخي مشروطه و با توجه به اينكه بيشترين دانشجويان تاريخ را دختران تشكيل ميدهند، لزوم تدوين دو درس تاريخنگاري زنان و تاريخ زنان ضروري مينمايد كه با اين كار تاريخ زنان و زنان تاريخ به خودشان بازگردانده ميشود. جهانگير دري - استاد دانشگاه - هم درباره ويژگيهاي بارز نظم طنزآميز عصر مشروطيت بحث كرد و گفت: با پيدايش مشروطيت شعر در اختيار مردم قرار گرفت و از دربار بيرون آمد، گويندگان در اين دوره ناچار بر آن شدند تصورات خود را در اوزان سادهتري بريزند و آن را به صورت ساده در ادبيات عامه يافتند. ترانهها و تصنيفها كه به زبان عامه خوانده ميشد، بعدها جايگزين زبان مطبوعات شد و ادبيات جديد انقلاب از شكل و قالب آنها استفاده كرد. وي ادامه داد: با پيدايش مشروطيت ادبيات طنزي كه لبه تيز خود را بيشتر از افراد متوجه اجتماع و جامعه ساخته بود، به شعر تغزلي دست اتحاد داد و در واقع طنز رئاليسم در دامان شعر تغزلي ايران پرورش يافت. طنزنويسي اين دوره از نثر كمتر استفاده ميكرد و نمونه خوبي بود براي نويسندگاني كه ميخواستند ادبيات را به عامه نزديك كنند. اين طرز نويسندگي را دهخدا رهبري ميكرد. دري نقش اين سرودههاي طنز را در زندگي اجتماعي و سياسي خوابآلوده مردم ايران غيرقابل انكار دانست و افزود: دهخدا در روزنامه صور اسرافيل بنيانگذار نثر طنز شناخته شده، بعد نيز مقالات خود را متوجه حكومت ملوكالطوايفي و دستگاخه سلطنت كرد. ملكالشعراي بهار نيز در اوايل مشروطيت بر ضد محمدعلي شاه اشعاري نوشت همچنين عارف قزويني هم در اين دوره اشعار طنز زيادي سروده است. وي ويژگيهاي بارز نظم طنزآميز فارسي در دوره مشروطه را برشمرد و خاطرنشان ساخت: شعر در اين دوره عموميت يافت و به عنوان زبان برنده ملت در اختيار مطبوعات قرار گرفت. ديگر اينكه نگرش شاعران و نويسندگان به جهان بيرون عوض شده، از كليت گرايي به عينيت گرايي و جزييگرايي رسيدند، در ادبيات قبل مشروطه شاعر از گذشته عدول نميكرد، در دوره بيداري زير تحولات نوين جهاني شاعر از پوست ديرينه خود بيرون آمد و با نگاه مستقل خود به بيرون نگريست. دري در پايان از ويژگيهاي طنز اين دوره را راه ياتفن زبان كوچه و بازار با واژگان خاص خود دانست و گفت: در اين دوره واژههاي عوامانه به شعر راه ياتف و بسياري از واژههاي فرهنگي عاميانه به شعر فارسي در آن دوره وارد شد. انتهاي پيام