هشتمين ميزگرد دانشجويي/2/ عضو نوگراي طيف شيراز دفتر تحكيم: ـ رنجنامهي خاتمي بسيار پردرد خواهد بود ـ مگر امام(ره) نگفت مردم ولينعمت نظام هستند؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هشتمين نشست دانشجويي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با حضور «سيدامير پاكزاد» سخنگوي فراكسيون روشنگري دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)، «سيدعلي سيادتي» دبير جامعهي اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، «عطاءالله بيگدلي» مسؤول بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق (ع) و «مهدي ميرزايي» عضو نوگراي طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت، برگزار شد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سيادتي در ادامهي ميزگرد ايسنا، با بيان اينكه «هرچه بحث كنيم حرف هم را نميفهميم»، گفت: اين بحثها به جايي نميرسد. كسي كه در انتخابات شركت ميكند به معناي قبول نظام است، هرچند كه ايراداتي به جزئيات آن داشته باشد، مانند بزرگاني از جمله مصباح يزدي كه از استوانههاي نظام هستند. چالش اصلي ما بحث خدامحوري و انسان محوري است. عدهاي، نظامي براساس خدامحوري تاسيس كردهاند و كمكم رشد كردهاند، الان به جايي رسيده كه در پوشش همان نظام، اومانيسم را وارد جامعه كردهاند. وي ادامه داد: تقابلي كه روح آن در سال 76 و 78 احساس ميشود، هنوز وجود دارد و باعث ميشود نگاه ما به انتخابات كه آن را تكليف شرعي ميدانيم، با كسي كه به آن به عنوان تحقق دموكراسي مينگرد متفاوت باشد. عمدهي انگيزهي ما براي شركت در انتخابات بحث ديني، تكليف شرعي و حق ماست و دوم انتخاب كساني كه در حركت ما به سوي خدا تاثير گذارند. اين عضو جامعهي اسلامي دانشجويان خاطر نشان كرد: به نظر من يكپارچگي حكومت موجب سقوط و انحطاط آن نميشود بلكه آفت آن اين است كه اگر دولت با قوهي مقننه و قضاييه يكپارچه باشد، فساد دروني اگر رخ دهد فاش نميشود. سيادتي افزود: اين دوستان فقط فكر ميكنند كساني مثل كديور، سروش و ... منتقد نظام هستند، كساني مثل رحيم پورازغدي، مصباح يزدي و افرادي از اين طيف به كليت نظام معتقدند ولي نظام را بر اساس روش و اصول نقد ميكنند. معيار ما براي انسان محور بودن يا خدامحور بودن يك گروه، روحاني يا غيرروحاني بودن نيست. وي افزود: به نظر من نبايد قبل و بعد از سال 76 را تفاوت قائل شويم، شعارهاي آن سال نياز اساسي مردم نبود، مشكل مردم اقتصادي بود، همچنين هويت دانشجو چيزي جز هويت علمي و ايماني نيست و گمكردن هويت او به دليل اين است كه عنانش را به دست يك گروه يا جريان خاص داده است. در اين ميان، ميرزايي با ايراد اتهام بياصولي به برخي از كساني كه به قول وي خود را اصولگرا ميخوانند، گفت: چه كسي تعيين ميكند كه نابرابري و نظارت استصوابي اصولگرايي است و ولنگاري و پارتيبازي اصلاحطلبي؟ اصولگراترين افراد كساني هستند كه امروز در انزوا قرار گرفتهاند و با خوندل از نظام دفاع ميكنند. اين كه ميگوييد «القاء نيازها»، در سال 76 با كدام تريبون صورت گرفت؟! در سال 76 و 75 تحكيم جرات برگزار كردن تجمع نداشت و هر تجمع با خشونت جواب داده ميشد. وي با بيان اينكه «مرزبندي اصولگرايان و اصلاح طلبان را قبول ندارم»، بيان كرد: من معتقدم عبدالله نوري از كساني كه مورد نظر شماست اصولگراتر است و مهدي كروبي و ميرحسين موسوي به خاطر نزديكي به امام(ره) ركن و استوانهاند. برخي از «اصولگرايان» در پي غصب ذات جمهوري اسلامي هستند و به نام خودشان جمهوري اسلامي را به كجاها كه نميكشانند. انگار امروز حتي بازگويي سخنان امام (ره) جرم شده است. اگر امروز نوع رابطهي بين مجلس و دولت باعث پيشرفت نيست به اين دليل است كه عنصر گمشدهي ما اخلاق است، آيا اين نابرابري نيست كه يك جمعيت سياسي مثل طيف علامهي تحكيم حداقل حق را براي استفاده از تريبون دارد؟ سپس بيگدلي گفت: كليت نظام اسلامي در تلاش براي ساخت مفاهيم است. مشخصا مفاهيم اصولگرايان و اصلاحطلبان تفاوتهايي دارد از قبيل: مردم سالاري ديني در مقابل دموكراسي؛ اداي حق نسبت به حكومت اسلامي در مقابل گرفتن حق از حكومت؛ رابطه با رهبري در چارچوب مرجعيت و رابطهي عاطفي در قبال رابطه با رهبري در چارچوب قانون اساسي؛ مبارزه با فقر و فساد و تبعيض در مقابل اصلاحات؛ كمال در قبال توسعه؛ حريت در قبال ليبراليسم و... به گزارش ايسنا، پاكزاد در ادامهي اين ميزگرد با بيان اينكه «هاشمي اگر در اردوگاه اصولگرايان نباشد، در اردوگاه اصلاحطلبان نيست»، تصريح كرد: تفكر هاشمي در جريان اصلاحطلبي موضوعيت ندارد، اگر دوران 8 سالهي هاشمي نبود چيزي به نام اصولگرايي شما و اصلاحطلبي ما به وجود نميآمد. حماسهي دوم خرداد نيز محصول دوران 8 سالهي هاشمي است و حداقل از نظر جنبش دانشجويي هيچگونه سنخيتي بين دوران هاشمي و خاتمي وجود ندارد. بيگدلي سپس به سخنان خود ادامه داد: نتيجهي انتخاب برخي از كانديداها، عاديسازي رابطه با آمريكاست و كسي كه عاديسازي رابطه با آمريكا را مدنظر داشته باشد در دايرهي اصولگرايان نميگنجد. در اين بين پاكزاد تاكيد كرد: تا به حال كه كانديداهاي اصولگرا در مورد رابطه با آمريكا مخالفتي نشان ندادهاند. بيگدلي گفت: سياست كلي نظام اين گونه اتخاذ نميشود كه كانديداها بخواهند دربارهي آن قول و وعده بدهند. ميرزايي پرسيد: مگر امام(ره) نگفت مردم ولينعمت نظام هستند؟ بيگدلي گفت: اگر روزي همه راي بدهند كه فلان چيز را نميخواهند يا فلان سياست را ميخواهند ... پاكزاد جواب داد: اين حرف عين اسلام است. اگر اكثريت مردم چيزي را نخواهند، بايد به آن تن داد. سيادتي نيز اظهار داشت: اگر منظور شما برخي از گرايشات اسلام است كه آنها خود در برزخي گرفتارند. بيگدلي هم گفت: اگر روزي مردم گفتند كه مثلا ما از اين نظام خسته شديم، امام(ره) دو حالت را براي آن متصور شدهاند، يكي اينكه ميتوانم دلايلي بگويم و مردم قانع شوند وگرنه كاري از دستم برنميآيد فقط ميگويم كه نجات جامعهي بشري در پيادهكردن احكام اسلامي است. ميرزايي خاطر نشان كرد: شعار امام(ره) ميزان راي ملت است، امام(ره) در سخنانشان در بهشت زهرا(س) گفتند كه «پدرانمان نظام شاهنشاهي را ميخواستند ولي ما امروز نظام اسلامي را ميخواهيم». اين چه چيزي را براي اتخاذ سياستهاي كشور در ذهن شما متصور ميكند؟ پاكزاد نيز پرسيد: اگر 85 درصد مردم سياستي را يا چيزي را قبول نداشته باشند به نظر شما چه خواهد شد؟ بيگدلي پاسخ داد: حتي اگر 90 درصد مردم برخي سياستها را نخواهند، ارادهي آنها متبلور نميشود چون حكومت مبسوط اليد است، مگر در شرايط خاص. به قول يك نفر، تا وقتي حتي 7 ميليون كه طرفدار سياستي باشند حاضرند براي آن جان و مال خود را بدهند، تغييري در آن سياستها داده نخواهد شد. در اين ميان ميرزايي پرسيد: شما گفتيد اگر بخشي از سياستهاي جاري را قبول نداشته باشيم روشنگري ميكنيم، اين دوگانگي را چطور پاسخ ميدهيد؟ سيادتي گفت: منظور من خود نهاد نبود و كاركرد آن بود. در ادامه، پاكزاد با بيان اينكه «مبناي انتخابات در كشور ما ميزان بودن راي مردم است»، اضافه كرد: انتخابات ساز و كار دموكراتيكي است كه مردم حق دارند تصميم بگيرند چه كسي بر آنها حكومت كند و اگر در جامعهاي مردم نتوانند در انتخابات دخيل باشند، حكومت ايجاد شده مشروعيتي نخواهد داشت. انتخابات رياست جمهوري به گونهاي است كه فرد منتخب فقط نمايندهي افرادي كه به او راي دادند نيست و نمايندهي تمام افراد كشور است. وي افزود: انتظار نداشته باشيد در كشوري كه 48 ميليون واجد شرايط راي دادن وجود دارند، رييس جمهوري با زير 15 ميليون راي بر70 ميليون نفر حكومت كند. ولي در صورتي كه شوراي نگهبان همه را جز يك نفر رد صلاحيت كند، اگر 22 ميليون به او راي دادند، بحثي نيست. ادامه دارد ...