هر سال بهار كه از راه ميرسد با خود بوي باران، بوي گل، بوي علفهاي تازه مرتع و بوي كوچ را به همراه ميآورد و امسال كوچ مردمي كه روزگاري نيمي از جمعيت ايران زمين را تشكيل ميدادند غريبانهتر از هر سال ديگري انجام شد.
به گزارش خبرنگار كشاورزي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ساخت و سازهاي بيرويه و با توسعه زراعت و باغباني در مراتع ميانبند كه “ايلراه” و “اطراقگاه” عشاير محسوب ميشود، كوچ عشاير با مشكلات عيدهاي روبهرو شده است.
كمتر از دو قرن پيش نيمي از جمعيت ايران را عشاير تشكيل ميدادند كه در آغاز قرن حاضر اين رقم به حدود 20 تا 25 درصد رسيد و اين روند كاهشي جمعيت عشاير به كمتر از پنج درصد در اين سالها رسيده است.
جايگاه عشاير در ايران زمين
تركيب اجتماعي جمعيت ايران را سه جامعه متمايز شهري، روستايي و عشايري تشكيل ميدهند. هر چند كه جامعه عشايري امروزه نسبت محدودي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، ولي به اقتضاي شيوه زندگي، قلمرو وسيعي از كشور فضاي زيستي عشاير است.
جامعه عشايري اقتصادي مبتني بر دامداري سنتي داشته و به منظور تامين معاش بين ييلاق و قشلاق حركت منظم فصلي دارند، اگر چه نيمي از عشاير بهدليل تخريب مراتع و مشكلات زندگي عشايري در تنگنا قرار گرفته و كوچگري را رها كرده و راهي شهرها و روستاها شدهاند.
همراه با كوچ عشاير
فصل كوچ رو به اتمام است و عشاير برخلاف ساليان گذشته كه با شتر، اسب و الاغ بار و بنه خود را حمل ميكردند به دليل از بين رفتن ايلراهها مجبورند با وانت و كاميون توشه خود را به ييلاق ببرند.
به راستي همه ما تصور زيبايي از كوچ عشاير در ذهن خود تجسم ميكنيم و كوچ را كاري لذتبخش ميدانيم اما اگر خواستيد ذرهاي از مشكلات كوچ عشاير را درك كنيد، بايد مانند ما چند روزي با آنها همسفر شويد.
سحرگاه يك روز بهاري در حاشيه شهر شيراز به انتظار ديدن عشاير در مسير كوچ هستيم. عشاير استان فارس كه شامل سه ايل بزرگ “قشقايي”، “خمسه” و “لر ممسني” و هشت طايفه مستقل هستند، بيش از 28 هزار خانوار بوده و جمعيتي حدود 180 هزار نفر را شامل ميشوند و غالب آنها براي رسيدن به ييلاق از حاشيه شهر شيراز عبور ميكنند ولي متاسفانه با توسعه بيرويه اين شهر عشاير بايد براي كوچ از داخل شهر عبور كنند.
مختار نجفي كشكولي ـ مديركل اداره امور عشاير استان فارس ـ كه خود نيز از عشاير است در خصوص مشكلات بر سر راه كوچ ميگويد:« ساليان گذشته ايلراهها را مشخص ميكرديم و با تابلو علامتگذاري ميكرديم ولي اين تابلوها امسال در مزارع گم شده است.»
او ادامه ميدهد:« رشد بيرويه شهر به دليل مهاجرت روستاييان و اشتغال كه فقط در بخش كشاورزي قابل دسترسي است باعث شده وسعت بيشتري از مراتع مورد هجوم قرار گيرد و مراتع به زمينهاي زراعي و باغباني تبديل شود.»
امام گفت: «عشاير ذخاير انقلاب هستند»
پيرمردي از عشاير تيره خنجرلو كه از پشت كوه برازجان براي كوچ به اقليه از حاشيه شهر شيراز ميگذرد، ميگويد:« امام (ره) گفت كه عشاير ذخاير انقلاب هستند. ولي به راستي چه كساني امروز به عشاير توجه ميكنند. در مسير كوچ حتي آب و سوخت نداريم. بايد از مقابل منزل مردم شهري عبور كنيم. اينجا ايلراه ما بود، پدران ما از اين مسير كوچ ميكردند ولي همه اين مراتع را شهرك ساختهاند.»
احداث شهركهاي گلستان و صدرا در غرب شيراز زندگي و كوچ را بر عشاير تنگ كرده است، تخليه نخالههاي ساختماني در كنار رودخانه باعث تخريب مراتع شده و ديگر علوفهاي براي چريدن دامها موجود نيست.
يكي ديگر از عشاير تيره صفيخاني در حالي كه 50 كيلومتر را بدون توقف گله خود را هي كرده است، با صدايي از ته دل ميگويد:« عشاير مرد؛ مگر همين را نميخواستيد. ديگر عشايري نمانده. ما هم ديگر راضي به اين زندگي نيستيم؛ جلوي زن و بچههاي خود خجالت ميكشيم كه اينگونه زندگي ميكنيم؛ اما چه كنيم چارهاي نداريم.»
روزها رمهداري، شبها نگهباني
مردان عشاير براي عبور از كنار شهرهاي بزرگ مجبورند كه از كنار جاده عبور كنند كه همين موضوع باعث ميشود هر روز شاهد تصادف خودرويي با چند دام و يا چند انسان باشيد و اما دردسر از شب هنگام تازه شروع ميشود. مقابله با دزدان مهمترين مشكل كوچ عشاير در هنگام شب است و مردماني كه از مار و عقرب نميترسند براي حفظ جان و دامها خود شب تا صبح به نوبت نگهباني ميدهند. انگار به 200 سال قبل و زمان ناامن گذشته بازگشتهايد.
يكي از جوانان تيره صفيخاني در اين خصوص اظهار ميكند:« نيروي انتظامي هيچگونه خدماتي براي حفاظت ما و امنيت كوچ ارائه نميكند و شب تا صبح مردان و حتي زنان خانواده بايد از دام و جان خود محافظت كنند.»
فلاحت در فراغت و فلاكت عشاير
از چند سال گذشته از طرف برخي مسوولان استان فارس طرحي با نام “فلاحت در فراغت” به منظور جذب سرمايهگذاران به بخش كشاورزي در حال انجام است كه در آن عرصههاي منابع طبيعي براي انجام فعاليتهاي كشاورزي به برخي سرمايهگذاران واگذار شده است. غافل از اينكه اين عرصهها مراتع بوده و نبايد كاربري آنها تغيير ميكرد. البته امروزه بسياري از همان زمينها كه در غالب اين طرح واگذار شده بود بهدليل افزايش ارزش افزوده به كاربري غيركشاورزي اختصاصي يافته است و كاربري مسكوني يا صنعتي پيدا كرده است.
عشاير كوچرو راضي به اسكان
طرح اسكان كه چند دهه پيش به منظور ساماندهي به زندگي عشايري تهيه و تدوين شده بود امروزه از سرعت پايينتري برخوردار است. عشايري كه روزگاري به هيچوجه راضي به اسكان نبودند امروز با آغوش باز از آن استقبال ميكنند، اما امكانات محدود مانع از انجام اين كار ميشود.
پيرزني از تيره خنجرلو با بيان اينكه طرح اسكان خوب است، اگر درست اجرا شود، ميگويد:« بايد با 50 گوسفند زندگي خود را بگذرانيم مگر يك خانواده هشت نفري ميتواند يكسال را با 50 گوسفند سر كند.»
او ميگفت كه امكانات اسكان به كساني ميرسد كه عشاير نيستند. از نزديك مشكلات ما را ببيند و داد عشاير مظلوم را برسانيد و راست هم مي گفت؛ زندگي عشاير ديگر آن زندگي رنگارنگ و سبز نيست. زندگي عشاير خاكستري شده است.
از يك طرف تصاحب مراتع ميان بند و اطراقگاههاي عشاير از سوي نيروهاي نظامي، دستگاههاي دولتي و تعاونيهاي مسكن و از سوي ديگر طرحهايي ماننند فلاحت در فراغت.
البته در ييلاق و قشلاق وضعيت كمي بهتر است. تيمهاي بهداشتي ميرسند. مدرسه برپا ميشود و آب نيز هر از چندگاهي با تانكر.
مهندس محمد كياني ـ مسوول آموزش و ترويج ادارهكل امور عشاير استان فارس ـ در خصوص خدمات ارائه شده به عشاير در پايان فصل كوچ اظهار ميكند:« برگزاري دورههاي آموزشي بهداشت محيط، تنظيم خانواده، كنترل بيماريهاي مشترك انسان و دام و ترويج فنون زراعت و باغباني از جمله خدماتي آموزشي است كه به عشاير ارائه ميشود.»
شب است و از ترس دزداني كه ممكن است ما را به جاي دامداران عشاير مورد هجوم قرار دهند به شهر برميگردم و با خود آنچه ديدهام مرور ميكنم. واقعا زندگي عشايري سخت است و سوالهايي در ذهنم همچنان باقي است كه چرا هميشه حقوق گروهي كه در اقليت هستند پايمال ميشود؟ دزدان دامهاي عشاير چه كساني هستند؟ چرا مراتع عشاير را براي رفاه بيشتر ثروتمندان تبديل به باغ شهر كردهايم؟ چرا فيلمهايي از زندگي عشاير ميسازيم كه دوست داريم عشاير آن گونه باشند و مشكل آنان را باور نداريم؟ چرا به اسكان عشاير حالا كه خود به آن رغبت دارند كمتر توجه ميكنيم؟ و هزاران سوال ديگر...
گزارش از داود حاجبيان
انتهاي پيام