/زمان رسيدگي به وضعيت اسفناك پاسارگاد كي ميرسد؟/ مرمت آبراهها و حوضچهها نخستين اقدام در احياي باغهاي پاسارگاد است
در حال حاضر محوطه اطراف پاسارگاد كه مملو از سنگريزه و خاك است، ميتواند همانند روزگار اولين خود به باغ تبديل شود تا بدين وسيله تا حدي به هويت اصلي خود بازد گردد. اميرحسين حكمتنيا ـ كارشناس باستانشناسي و دبير كانون گردشگري و باستان شناسي پارس ـ در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به اين مطلب گفت: خاك مساعد منطقه اين مكان را بهتر فراهم ميكند و در صورتيكه حوضچهها، آبراهها و آبنماهاي سنگي محوطه از سوي مسؤولان مرمت و حفاظت شود، ميتوان فضاي بين كاخها را با الگوبرداري از اسناد و كتابهاي باقي مانده بازسازي كرد و پاسارگاد را از اين حال خشك و بياباني بيرون آورد. وي افزود: ممكن است ما ايرانيها به عشق كوروش و آرامگاهش تمام سختيها را به خود بپذيريم و پس از طي كردن راهي طولاني بيروح بودن از نظر گياهي را هرگز متوجه نشويم، اما به هر حال مساعد بودن شرايط و زيباسازي محوطه مخصوصاً اينكه از بطن آن برميخيزد، در جذب بازديدكنندگان خارجي بسيار مؤثر خواهد بود. او در ادامه گفت: ايجاد باغ در محوطه پاسارگاد علاوه بر وجود اعتقادات عرفاني و وجود نمادهايي مانند درخت زندگي، از روحيه و احساسات لطيف كوروش نيز ناشي ميشود. همچنانكه نقش اين درخت را در ظروف بهدست آمده از جيرفت مشاهده ميكنيم. درواقع علاوه بر اهميت پاسارگاد از بعد سياسي و بهعنوان جايي كه او بر مادها پيروزي يافت، محوطه سرسبز دشت مرغاب به اين دليل و اهميت آن از لحاظ كشاورزي و باغسازي عاملي براي انتخاب آن بوده است. حكمتنيا با اشاره به باغ فين كاشان و باغ ارم بهعنوان نمونههايي عالي از باغسازي پس از اسلام گفت: كاري كه كوروش براي پاسارگاد كرد، سينه به سينه در معماري ايران جلو رفت تا به نمونههاي عالي آن در دوره اسلامي رسيد. باغ بهعنوان يكي از شاخصه هاي هنر ايراني حتا به قاليها راه يافت و پادشاهاني كه انواع اين قالي را بهعنوان هديه به كشورهاي ديگر مي بردند، درواقع الگوي باغسازي را به آنها منتقل كردند. انتهاي پيام