حمام مهمترين بنا بعد از مسجد و مدرسه در ايران است حمام زماني يكي از وسايل اندازهگيري جمعيت شهرها بود
در بين اقوام مختلف از قديم الايام آيين شستوشو و تطهير از اهميت مفهومي برخوردار بوده است. در ايران نيز از روزگاران كهن، شستوشوي بدن از دو نظر اهميت ويژهاي داشته است؛ نخست از جهت پاكي جسم و ديگري از نظر پاكي روان. طبق مدارك موجود سابقه مراسم شستوشو در ايرانزمين به پيش از زمان زرتشت ميرسد و به نظر ميآيد كه مهرپرستان، براي انجام مراسم مذهبي ميبايد به مدت سه روز و سه شب در فواصل معين حمام كنند؛ تا قادر شوند در برنامههاي ديني شركت جويند. در آيين مزديسنا نيز پاكي جسم و روان از اهميت ويژهاي برخوردار بوده و از آن به نام «آشوئي» نام برده شده است. بر اساس اين تفكر و انديشه وابستگي پاكي جسم و روان به يكديگر از نعمات بزرگ شمرده ميشده است، به همين جهت براي دور كردن آلودگي و گناه همواره شستوشو ميكردند و معابد بسياري براي فرشته و پاسدار آب، آناهيتا، ترتيب داده بودند. در آيين زرتشت نيز به چگونگي تطهير اشاره شده؛ از آن جمله كليه مؤمنان پس از بيداري از خواب بايد سه مرتبه از آرنج تا سر دست و سپس از پس گوش تا چانه و از ميان سر و نيز پاها تا ساق بشويند، و آنگاه مراسم مذهبي به جاي آورند. در كتابهاي ادبي اطلاعات بسياري درباره حمامهاي ايران آمده است؛ ولي با اين وجود اطلاعات مربوط به حمامهاي پيش از اسلام بسيار اندك است. كاوشهاي باستان شناسي سالهاي اخير در پارسه (پرسپوليس، تخت جمشيد) مؤيد آن است كه در زمان هخامنشي استفاده از نوعي حمام معمول و متداول بوده است. اين حمام از دو بخش داخلي و خارجي تشكيل شده كه توسط پلهاي از يكديگر متمايز ميشود. حمام مزبور توسط محوطه كوچكي به اندازه 1/75×2/25 متر بوده و در وسط آن چاه حمام قرار داشته است. اين نوع حمام در اكثر خانهها به صورت خصوصي وجود داشته است. استفاده از حمامهاي خصوصي در دوره اشكاني هم متداول بوده و نمونههاي جالبي از آن در كاخ آشور كشف شده است. ظهور اسلام در اوايل قرن هفتم ميلادي، سرنوشت هنري و سياسي بسياري از كشورها را نيز تغيير داد و ديري نپاييد كه هنر معماري ايران كاملا متاثر از اسلام شد. بر اساس منابع تاريخي از همان آغاز گسترش اسلام در شهرها گرمابههاي متعددي احداث شد كه مورد استقبال عموم قرار گرفت. در دوره عباسيان ايجاد حمامها در شهرهاي مختلف رو به گسترش نهاد و طبق مدارك تاريخي قرن 5 و 6 در قاهره هزار و يكصد و 70 حمام وجود داشت. در آن زمان حمام يكي از وسايل اندازهگيري جمعيت بود؛ به اين صورت كه تعداد مشتريان آن را بهدست ميآوردند و جمعيت را حدس ميزدند كه در هر حمام ساكنان چند خانه استحمام ميكنند و در هر خانه بهطور متوسط چند نفر سكونت دارند، مجموع آنها جمعيت تقريبي آن شهر بودند. حمامها از آغاز در بين فضاهاي معماري شهري از اهميت زيادي برخوردار بودهاند و تقريبا يكي از مهمترين بناهاي شهري پس از مسجد و مدرسه محسوب ميشدهاند. عموما ايجاد حمامها در يك مكان با توجه به تامين آب بهداشتي و خروج فاضلاب و غيره طراحي ميشده است. گاهي با وجود آنكه آب نهر روان در كنار حمامها وجود داشت، با زدن چاه آب حمامها را تامين ميكردند. سيستم گرمادهي حمامها: گرمادهي حمامها شامل انبار سوخت، آتشدانها، تيان گربه رو و دودكشها و گودالي براي جمعآوري خاكستر ميشد. سوخت حمامها عموما خار بيابان، برگ خشك درختان و فضولات حيواني بوده است. معمولا در زير خزينه صفحهاي فلزي يا فلز هفت جوش به قطر 60 الي 110 سانتي متر حد فاصل آب و آتش قرار ميگرفت. بديهي است براي گرم كردن آب، حرارت زياد لازم بود كه در نتيجه احتياج به دودكشهاي مرتفع بود كه دود حمام را در سطح بالاتري پخش نمايد. دودكشها هر يك عملكرد جداگانهاي دارند كه در مسيرهاي مختلفي دودها را منتقل ميكنند. يكي به هنگام آغاز آتش دود را منتقل ميكند و ديگري پس از آنكه حمام كاملا روشن شد دود را از طريق گربهروها به دودكش اصلي هدايت و سپس به خارج منتقل ميكند. تزئينات حمامها: عموما كف حمامها با سنگ مرمر و ديگر سنگها آرايش ميشده است. جاكفشيها در اغلب حمامها از سنگ يا آجراست و برش بالاي آن طرحي از توسهاي خفتهي مرسوم دارد. ازاره حمامها اغلب از سنگ يا كاشي است و بعضي ازارهها با كاشي معرق و هفترنگ تزيين ميشده است. سردر حمامها ممكن است بسيار ساده و زماني پر نقش و نگار باشد. در بعضي موارد سردر با آجر و كاشي و سنگ مقرنسكاري شده و گاهي بسيار ساده و فقط با اندودي از گچ آرايش شده است. انتهاي پيام