آثار ايران باستان در موزهي متروپوليتن
كارشناسان و صاحبنظران دانشگاههاي غرب اغلب در بررسي آثار هنري ايران، تلاش ميكنند تا عظمت و بزرگي ميراث ايران را تحت نفوذ هنر يوناني (غربي) معرفي كنند. اين انديشه غير علمي هيچ توجيهي ندارد؛ جز نفي شرق و تثبيت ارزشهاي هنري غرب و نيز جهلي را كه سارقان آثار هنري مشرق زمين به ويژه آثار ايران نسبت به آنچه به يغما بردهاند نشان ميدهد. آثار تاراج شده حاصل دوران بيخبري ايرانيان و حكومت شاهان فاسد در اين سرزمين بوده است و اگرچه همواره خاطرات تلخي را از غارت اموال فرهنگي براي ايرانيان تداعي ميكند، ولي حضور اين آثار در موزههاي بزرگ جهان ميتواند معرف شكوه هنر ايراني نيز باشد. از اوان سلطنت قاجاريه، شالوده روابط ايران و ممالكت اروپايي بر بستر ارتباطاي نابرابر پي ريخته شد، پيامد آن تبديل ايران به يكي از مهمترين محورهاي مطالعاتي شرق شناسي در غرب بود، مطالعاتي كه لازمه بسط و گسترش مطامع استعماري مرتبط بر آن ارتباط نابرابر بود. ورود اقامت جهانگردان و ايرانشناسان غربي كه از مدتها پيش آغاز شده بود، رو به رشد نهاد و در سايهي آن اخراج آثار فرهنگي و تاريخي ايران به خارج از كشور شدت يافت. راه تامين و دستيابي به اين آثار يا كاوش مناطق باستاني و غارت اموال مكشوفه و يا خريد آثار از فروشندگان عتيقهجات آسان بود. به گزارش بخش ايرانشناسي ايسنا از همان گاه كه سلطنت زند رو به فروپاشي گذاشت و قاجاريه رو به برآمدن، در اوج منازعات لطفعلي خان زند كه هر روز به سويي ميگريخت و آغامحمدخان كه سر در پي وي داشت، اقدام غربيان براي دستبرد به اموال ارزنده ايران ابعادي رو به گسترش يافت. در سال 1791 ميلادي، به گاه بحرانيترين روزهاي سلسله زند سر هارفورد چونر كه اندكي پس از وزير مختار وزارت امور خارجه انگلستان در دربار فتحعلي شاه ميشود، براي آخرين بار پيش از رسيدن به مقام سفارت، به دعوت ميرزا حسين وفا و برادرزادهاش ميرزا بزرگ قائم مقام به ايران آمد تا پيشنهاد لطفعلي خان را دربارهي فروش دو الماس بزرگ و مشهور درياي نور و تاجماه بررسي نمايد و در اين مورد با تجار و جواهرفروشان به مذاكره و معامه پردازد. در آن ميان، حتا كار به فروش كتابخانهي عظيم و بسيار نفيس ميرزا بزرگ هم كشيد، گرچه اين سفر با اسارت سلطان زند ناموفق ماند، اما نخستين تعارض، غارتي بود كه بعدها شكل گرفت. از زمان به سلطنت رسيدن فتحعلي شاه به بعد، مجموعههاي خصوصي و موزههاي غرب جايگاه آثار ارزنده فرهنگ و تمدن ايران زمين گرديد و دريغا كه در اين ديار، آگاهي ملي نيز در آن زمان چندان به هم نرسيد و حتا زمامداران ايران نيز خود به اين غارت دامن زدند؛ گرچه با حصول آگاهي ملي در اوان نهضت مشروطه نيز آن غارت شوم پايان نيافت. عقد قراردادهاي كاوش و خروج آثار باستاني كشور در زمان واپسين سلاطين قاجاريه، خروج آثار ايران را چهرهاي رسمي بخشيد و همين شد كه بخش ايران در موزههاي بيشتر كشورهاي غربي، امروزه حاوي آثار از تخت جمشيد گرفته تا همدان و ديگر نقاط كشور است. موزه متروپوليتن نه فقط مشهورترين مركز توريستي شهر نيويورك، كه يك مؤسسه بزرگ آموزشي و تحقيقاتي نيز هست. در اين موزه نمونههاي برگزيده از بين بيش از سه ميليون اثر هنري كوچك و بزرگ در 18 بخش موزه در معرض ديد عموم قرار داده شدهاند. اين بخشها عبارتند از: خاور نزديك باستان، سلاحها و ادوات نظامي، هنر آفريقا، اقيانوسيه و آمريكا، هنر آسيا، موسسه لباسهاي سنتي و محلي، طراحيها و آثار چاپي، هنر مصر، نقاشيهاي اروپايي، هنرهاي تزييني و مجسمهسازي اروپا، هنر روم و يونان، هنر اسلامي، مجموعه رابرت ليمن، هنر قرون وسطي در دو بخش ساختمان اصلي و صومعهها، وسايل موسيقي، عكسها و تصويرها، هنر قرن بيستم، زاويه آمريكاي، آثار هنري مربوط به ايران در دو بخش هنر خاور نزديك باستان و هنر اسلامي عرضه شدهاند. مجموعه آثار هنري ايران در اين بخش اطلاع دقيقي در دست نيست، اما سهم بزرگي از اين مجموعه گرانقدر به ايران و تمدن باشكوه آن اختصاص دارد. خمره سفالين متعلق به سه هزار و پانصد سال پيش از ميلاد مسيح يكي از نمونههاي چشمگير هنر ايرانياني باستان است كه در موزه خودنمايي ميكند. مجسمه نقرهيي گاو نر مربوط به دو هزار و 900 سال پيش از ميلاد. جام طلايي مزين به چهار غزال مربوط به يكهزار سال پيش از ميلاد ريتون طلايي دوره هخامنشيان، مجسمه نقرهيي سر شاپور ساساني، شمشير طلايي متعلق به قرن ششم ـ هفتم ميلادي، مشربه نقرهاي و كندهكاري شده دوره ساسانيان، مشتي از خروار آثار چشمنواز و استثنايي تاريخ تمدن ايران است. اغراق نيست اگر گفته شود كه گستردهترين نمايشگاه آثار هنري جهان اسلام در موزه متروپوليتن در پيش چشم جهانيان گذاشته شده است و شايد يكي از دلايل آن همان حفاريهاي نيشابور باشد كه مجموعهاي استثنايي و ارزشمند در اختيار موزه قرار داد. سراميكها و كاشيها، نيشابورها و خطاطيها، سفالها و ظروف لعابي، جامهاي سنگي و شيشهاي و فلزي، فرشهاي بافته شده در تبريز و كاشان، در جاي جاي موزه جلوهگري ميكنند. ايوان سبزپوشان متعلق به قرن دهم ميلادي كه از نيشابور به دست آمده است و نيز محراب مسجد امام اصفهان كه از سال 1354 ميلادي (733 هـ. ق) ساخته شده است، اين دو اثر دو نمونه از آثار گرانبهاي ايران در اين بخش هستند. انتهاي پيام