تنها بانوي مجلس خبرگان در زمان تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه در زلزله‌هاي خراسان، رودبار و بم در تيم‌هاي كمكي و امدادي نقش داشته است، اظهار داشت: درحاليكه عده‌اي معتقدند عامل اصلي بروز زلزله معصيت و گناهان مردم است، اما مي‌توان گفت كه عمده دليل حوادث طبيعي ازجمله زلزله، نامهرباني ما با زمين است. منيره گرجي در گفت‌وگو با بخش حكمت و فلسفه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ادامه داد: زمين مؤمن است و مي‌توان با آن رفاقت برقرار كرد، بنا بر آيات و روايات مختلفي، زمين و تمامي موجودات در آن داراي احساس و شعورند، بنابراين اگر ما در برخورد با طبيعت و زمين تعادل را حفظ نكنيم، طبعا با قهر زمين مواجه خواهيم شد. وي اضافه كرد: ما ياد نگرفته‌ايم كه با زمين تبادل صحيح و منطقي انجام دهيم و فقط از آن برداشته‌ايم؛ بدون آنكه جايگزيني برايش داشته باشيم. در صورتي كه در كشورهايي مثل ژاپن كه شاهد زلزله‌هايي عظيم‌تر از ما بوده‌اند، اين تبادل را دريافته‌اند و اجرا مي‌كنند. به همين دليل هم هيچگاه دچار خسارات جدي و اساسي نمي‌شوند. اين استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به آياتي از قرآن كريم افزود: ما بايد با كوهها و درختان و جنگل‌ها و كلا محيط زيست، به چشم يك دوست و رفيق نگاه كنيم. وقتي ما تمام جنگل‌ها را بدون جايگزيني براي آنها تخريب مي‌كنيم، خب طبيعي است كه بعد سيل مي‌آيد و حادثه مي‌آفريند. حالا آيا اين خشم خالق است يا سهل‌انگاري مخلوق؟ يا وقتي به كوه‌ها و محيط زيست آسيب مي‌رسانيم و دچار حوادث طبيعي غيرمترقبه آن مي‌شويم، آن‌را بايد تاثير گناه و معصيت بدانيم؟ يا هنگامي‌كه بسياري از ساختمان‌ها و شريان‌هاي حياتي را بر روي گسل‌هاي فعال بنا مي‌كنيم، چطور؟ وي افزود: خيلي از اين مباحث كه زلزله را تاثير گناه مردم و همچنين عذاب خداوند تلقي مي‌كنند، به منظور منحرف كردن اذهان و عدم مسؤوليت‌پذيري مطرح مي‌شود. اين پژوهشگر قرآني با اشاره به آيه 15 سوره ملك (هو الذي جعل لكم الارض ذلولا فامشوا مناكبها و كلوا من رزقه و اليه النشور) افزود: زمين همچون اسب راهرو (ذلول) مي‌باشد كه اگر راكب آن در موقيعت صحيحي قرار گيرد (مناكبها)، دچار هيچ صدمه و آسيبي نخواهد شد و مي‌توان به زبان امروزي گفت: ‌مناكبها به نقاط امن زمين و نقاطي كه در گسل‌هاي فعال واقع نيستند، اشاره دارد. بنابراين همانطور كه آيه كريمه اشاره دارد، زمين حركت خود را دارد (و اين غير از حركت گهواره‌يي زمين است) و ما بايد خودمان را با اين جريان هماهنگ سازيم تا متضرر اين حركت نباشيم. گرجي يادآور شد: شايد يكي از عوامل حوادث طبيعي همچون زلزله گناه و معصيت آدميان باشد؛ اما نبايد از دو نكته غافل شد: يكي آنكه نبايد تنها عامل اين حوادث را خشم و عذاب خداوند و نافرماني مردم دانست و ديگر اين موضوع مطرح است كه چه گناهاني اين بلايا را فرود مي‌آورد؟ اين گناهان كه امروزه تصور مي‌شود نظم جهان را به هم مي‌زند را بايد بررسي كرد و فهميد چه نوع گناهاني است كه در نظم كره زمين و محيط زيست تاثير مي‌گذارد؟ چراكه اين نظام، نظام عمل و عكس‌العمل و قاعده‌مند است. وي همچنين با اشاره به آيه 16 سوره ملك (ءأنتم من في السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هي تمور) ادامه داد: وقتي سؤال مي‌شود كه آيا خود را ايمن كرده‌ايد (ءأمنتم) هنگامي كه زمين به موج و اضطراب مي‌افتد (فاذا هي تمور) خب كاملا روشن است كه آيه تلويحا اشاره دارد به اينكه ما بايد در برابر اين حوادث خود را آماده و ايمن سازيم و اين سؤال از من و تو انسان پرسيده مي‌شود. پس طبيعي است كه ما انسان‌ها نيز بايد قبل از وقوع موج و اضطراب زمين، يا همان زلزله، به فكر باشيم و مقدمات را نيز فراهم آوريم. گرجي تاكيد كرد: آياتي كه در مورد غذاب اقوامي چون لوط، ثمود و عاد و... ( عنكبوت / 34 ، فصلت / 17 ، نحل /112 ، انعام /6 و...) مي‌باشد نيز مي‌تواند دليلي باشد براي كساني‌كه ادعا مي‌كنند زلزله‌هاي اخير (چه در بم و زرند چه در تسونامي و غيره) رابطه‌اي مستقيم و قطعي با گناهان مردم آن منطقه و خشم و عذاب خداوند دارد؛ چراكه در بين آن اقوام پيامبر خدا حضور داشته و نافرماني مردم از رسولشان و لجاجت آنان باعث شده است كه پيامبرشان آنان را نفرين كرده و از خداوند عذاب طلب كند. موارد ذكرشده با نمونه‌هاي امروزي قابل تطبيق نيست و به‌نوعي قياس مع‌الفارق است. ضمن آنكه ما در روايات داريم: امت آخرالزمان، امت مرحومه هستند. وي افزود: اگر قرار هم بر اين باشد كه گنهكاران و معصيت‌پيشگان به اين بلايا دچار شوند، خب بايد ابتدا اين بلايا دامنگير كساني شود كه مروج اين گناهان و فسادها هستند؛ نه جوان يا نوجواني كه به بحران فرهنگي دچار شده و تحت تاثير اين مراكز و اين مجموعه‌ها و افراد قرار گرفته است كه شايد خيلي از اين گناهان را ارزش و فرهنگ تلقي مي‌كند. اين استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به آيه 45 سوره فاطر (ولو يواخذ الله الناس بما كسبوا ما ترك علي ظهرها من دابه و لكن يؤخرهم الي اجل مسمي فاذا جاء اجلهم فان الله كان بعباده بصيرا) عنوان كرد: اگر قرار باشد كه انسان به‌واسطه كردار زشتش مورد مؤاخذه و عذاب خداوند قرار گيرد، آنگاه هيچ جنبده‌اي و هيچ موجود زنده‌اي بر زمين باقي نمي‌ماند. منيره گرجي در ادامه به خبرنگار ايسنا گفت: هر حادثه‌اي كه در طبيعت اتفاق مي‌افتد، خير است؛ بنابراين زلزله نيز شر محسوب نمي‌شود. همچنين حوادثي همچون زلزله كه در جهان پيش مي‌آيد، نفعي كه دارد، بايد بيش از ضرر آن باشد. حال اگر چنين نيست، ما مقصريم؛ نه حضرت حق. وي مثال زد: وقتي مريضي يا ميكروبي جديد و ناشناخته فراگير مي‌شود، بدين واسطه صدها علم و تجربه و پيشرفت براي انسان حاصل مي‌شود كه شايد خيلي از نتايج به‌دست آمده، حتا به موضوع و حل مشكل اوليه مربوط نباشد. گرجي در پايان تصريح كرد: اگر صرف گناه بخواهد عامل بروز زلزله باشد، آن هم بدون هيچ‌گونه مقدمه و آگاهي قبلي، پس چرا در كربلا كه بالاترين فجايع بشري و گناهان غيرقابل تصور به وقوع پيوست، هيچ حادثه‌ي طبيعي‌ رخ نداد؟ نه آسمان به زمين رفت و نه زمين را موج و اضطراب فرا گرفت. يا هنگام به صليب كشيدن عيسي (ع) يا در آتش انداختن ابراهيم (ع) چرا هيچ زلزله و سيل و تندبادي نيامد؟ انتهاي پيام