دومين جلسهي نقد«طلسم شدگان» در نگاهي ديگر داريوش فرهنگ: «طلسمشدگان» تبليغ زيبايي ميكند نه تبليغ تجمل يك منتقد: بعد از مرگ بيتا فرهي كار افت پيدا كرد
نقد سريال «طلسم شدگان» با موضوع فيلمنامه در برنامه «نگاهي ديگر» شبكه تهران برگزار شد. به گزارش خبرنگار راديو ـ تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درايوش فرهنگ در خصوص انتخاب خانوادههاي متمول براي بستر داستاني اين سريال، گفت: در «طلسمشدگان» تبليغ زيبايي ميكنم و نه تبليغ تجمل. كيوان كسيريان ـ منتقد ـ نيز در ادامه گفت: از آن جا كه موتور فيلمنامه در «طلسم شدگان» همين ثروت است، جاي توجيه دارد و اگر نباشد، داستان پيش نميرود. وي ادامه داد: اگر به 26 قسمت سريال «طلسمشدگان» به عنوان يك اثر كلي نگاه كنيم، متوجه ميشويم كه حد و مرز در كل سريال رعايت نشد تا موقعي كه نسرين (بيتا فرهي) زنده است، ريتم سريال تند است. اين شخصيت خيلي زود و از قسمت دوازدهم از كار خارج شد. پس از خروج شخصيت نسرين از فيلمنامه، اين سريال به ناگاه افت ميكند. كسيريان تاكيد كرد: با خروج خانم فرهي، فيلمنامه ديگر چيزي براي دادن اطلاعات قوي به مخاطب ندارد و تنها چيزي كه بيننده بايد دنبال كند، عكسالعمل مهشيد براي جلوگيري از ديدن نيما و بالعكس تلاش نيما براي برداشتن اين فاصله است. از اين مرحله است كه احساس ميشود، كار افت پيدا كرده است. جابر قاسمعلي ـ فيلمنامهنويس ـ نيز با بيان اين كه وقتي مردم و دوستان اين مطلب را ميگويند، حتما مشكلي وجود دارد، اذعان كرد: بايد روي اين مشكل مكث كنم. اما توضيح كوچكي هم نه براي توجيه كه تنها براي يادآوري ذكر ميكنم و آن اين است كه بازيگر توانمندي مثل خانم بيتا فرهي به ناگاه از قصه حذف ميشود، براي بيننده يك شوك است. اين يك ترفند هيچكاكي است. وي ادامه داد: پس از مرگ نسرين و فاصله افتادن ميان نيما و مهشيد، حوادث ديگري در فيلمنامه داريم كه بيننده ميتواند آنها را دنبال كند. توطئه بين فريدون و كامران و از طرفي شخصيت شهره كه با مرگ نسرين حضورش را اعلام ميكند، هر كدام جذابيتهاي خاص خود را دارند. فرهنگ نيز گفت: وقتي قصه را با پسر و دختري آغاز ميكنيم، ميبايست پس از مرگ مادر گرههاي رابط مهشيد و نيما موجزتر و موثرتر حل ميشد. شايد خللهايي كه در سريال « طلسم شدگان» توسط بسياري مطرح ميشود، به اين دليل بود كه ميان اقدامات دو شخصيت ما فاصله افتاد. و به گفته كارگردان «طلسم شدگان»، اگر اين سريال با اتمام كامل فيلمنامه ساخته ميشد، حتما متوجه حفره موجود ميشد. وي ادامه داد: ما فكر نميكنيم اين كار عالي ساخته شده است. فيلمنامه «طلسم شدگان» قابليت آن را داشت كه طي 20 قسمت روايت شود. ريتم و ميزانس كارگردان در جايي كه درام مشكل دارد، تزيين ميشود ولي رفع نميشود. به اعتقاد فرهنگ بايد روي شخصيت نيما و مهشيد بيشتر كار ميشد، چرا كه اين در پرسوناژ در وسط داستان دير از خود عكسالعمل نشان ميدهند. به گزارش ايسنا، مهران مهام ـ يكي از تهيهكنندگان اين سريال ـ، اظهار كرد: اين سريال با يك انرژي بالا شروع ميشود. در قسمت دوازدهم بازيگر توانمندي مثل خانم فرهي از كار گرفته ميشود و بين دو شخصيت محبوب مردم ( نيما و مهشيد) فاصله ميافتد. در چنين شرايط است كه بچه قصههاي ما دسيسه ديگري را آماده ميكنند كه خود ميتواند براي بيننده جذاب باشد. ولي طبيعي است كه خروج شخصيت دوست داشتني مردم از داستان حس افت سريال را در مخاطب ايجاد كند. كسيريان نيز خاطرنشان كرد: در ابتدا «طلسم شدگان» با موضوعي خانوادگي كه براي بيننده جذاب است، شروع ميشود. اما به ناگاه موضوع اقتصادي و دسيسهاي را دنبال ميكند كه انرژي اوليه را ندارد. وي با انتقاد از انفعال شخصيتها در برخي از قسمتهاي سريال «طلسم شدگان»، متذكر شد: در طول داستان بيننده همواره از مهشيد جلوتر است و در حالي كه شخصيتهاي اصلي بايد مخاطب را غافلگير كنند. قاسمعلي هم در پاسخي به پرسشي دربارهي انفعال شخصيت مهشيد در «طلسم شدگان»، يادآور شد: بسياري به من گفتند چرا مهشيد كه دختري با سواد است، واكنشي از خود نشان نميدهد. در اين جا تمهيدي چيدهام و مهشيد را معتاد به قرصهاي اعصاب كردم. كساني كه قرص اعصاب مصرف ميكنند، عموما كسل و در خوابند و نميتوانند واكنش درستي از خود نشان دهند. فرهنگ هم ادامه داد: اين كه نيما فيلم عروسي قبلي مهشيد را به وي نشان ميدهد باعث مرگ نسرين ميشود، تمهيدي زيبا براي فاصله انداختن بين دو شخصيت اصلي است. ولي نميتوان اصرار نيما به ارتباط دوباره با مهشيد را توجيه كرد. كسيريان تصريح كرد: بيش از 5 قسمت طول ميكشد تا نيما اجازه مهشيد را از دادگاه بگيرد و تشخيص بدهد كه او معتاد است. اما مهشيد به محض روبه روشدن با نيما به سرعت او را ميبخشد. اين مساله پاسخ 5 - 6 قسمت فاصله را نميدهد. قاسمعلي هم ضمن تشكر از ايرج محمدي به خاطر همكاري با وي در نگارش فيلمنامه، اظهار كرد: ايشان از همان ابتدا اشاره داشتند كه شخصيت نيما و مهشيد بايد پررنگتر و اكتيوتر طراحي شود و اين اشكال را ميپذيرم. وي يادآور شد: شخصيتهاي منفي جاي كار بيشتري دارند. ولي شخصيت مثبتي مثل نيما تنها ميتوانست عجول و شتابزده و احساساتي باشد كه همين مساله در نهايت منجر به مرگ نسرين ميشود. براي شخصيت مثبت نميتوان خيلي فراز و فرود تعيين كرد، چرا كه موجب بد آموزي ميشود. مهام نيز در خصوص اصرار « نيما» در برقراري ارتباط دوباره با « مهشيد» چنين توضيح داد: نيما خودش را در مرگ نسرين گناهكار ميداند. از طرفي خواهان رسيدن به حقيقت ماجراست. در مقابل او موانع بسياري مثل كامران، دلدار و شهره قد علم كردهاند اين موانع، اصرار نيما را براي رسيدن به مهشيد تشديد ميكند. كامران ملكي ـ كارشناس و مجري برنامه «نگاهي ديگر» ـ نيز پايان «طلسم شدگان» را شفاف خواند و افزود: در قسمت آخر تمام شخصيتها دور هم جمع ميشوند و چيزي باقي نميماند. به اعتقاد كيوان كسيريان، مكانيسم تزريق اطلاعات در قسمت پاياني خيلي متناسب نيست. وي گفت: در قسمتهاي اوليه طبيعي است كه حجم وسيعي اطلاعات منتقل شود، ولي باقي اطلاعات بايد بين قسمتهاي مختلف تسهيم شود. در قسمت آخر حجم بسياري از اطلاعات به سمت بيننده جاري ميشود كه خود نيازمند 5 قسمت است. قاسمعلي نيز گفت: در فيلمنامه بخشي از حوادث قسمت آخر، در قسمت 25 اتفاق ميافتد كه به دليل تدوين و اين كه مدت زمان برخي قسمتها كمتر از 45 دقيقه هستند، بخشي از اطلاعات به قمست 26 ميافتد. كامران ملكي نيز در بخشي از برنامه در خصوص حضور فرزند داريوش فرهنگ در قسمت پاياني، گفت: آقاي فرهنگ با حضور فرزندشان در كار اعلام كردند كه بازيگري در تئاتر و سينما و تلويزيون ما موروثي است. وي همچنين فضاسازي قسمت آخر سريال « طلسم شدگان» را موفق دانست. در انتهاي اين برنامه، داريوش فرهنگ نيز از ساخت سريالي ديگر به نويسندگي جابر قاسمعلي خبر داد. انتهاي پيام