عليرضا قزوه: عرفان در شعر امروز ما اتومبيلي است كه سند ندارد
شعر جوان ما ميخواهد فضاي عرفان را تجربه كند؛ اما بيشتر به سطح متمايل است، يعني به عرفان نزديك شده؛ اما هنوز وارد محوطه آن نشده است؛ مثل مالكيت خانه يا اتومبيلي كه سند ندارد. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا عليا قزوه در گفت و گو با ستاد خبري همايش «عرفان، اسلام، ايران و انسان معاصر» با اشاره به اين موضوع عنوان كرد: عرفان هميشه بخش جدايي ناپذير از شعر فارسي بوده است و بيش از آنكه شعر ما معرف ما در جهان باشد، عرفان ما معرف ما ايرانيان در جهان بوده است و ميتوان گفت آن بخشي از شعر ما ميتواند نمايندهمان در جهان باشد كه سايه عرفان بر سر آن است. در شعر معاصر نيز به دليل فضاي پر جوش و خروش انقلاب و جنگ باز هم تعدادي از شاعران به طور جدي به اين موضوع پرداختند. در اين زمينه ميتوانم به مرحوم سلمان هراتي اشاره كنم كه بانگاه عارفانه اوستايي و نوعي عرفان شباني، شعر جنگ را از دريچهاي نو سرود. حتا به اعتقاد من در شعرهاي فضاي اعتراضياش نيز اين عرفان نجيب به چشم ميخورد و در كار شاعراني مثل طاهره صفارزاده، قيصر امينپور و نيز شاعران نسل قبلتر مثل سهراب سپهري و محمدرضا شفيعي كدكني اين نگرش برجسته عرفاني به وضوح ديده ميشود. وي در ادامه تصريح كرد: پس از جنگ، توجه شاعران به عرفان بيشتر شد و خود من در كارهاي اولام به خصوص شبلي و آتش اين موضوع را مورد توجه قرار دادهام. حتا در نامگذاري شبلي و آتش توجه من به عرفان بوده است. او درباره نوعي عرفان شيخ شهابالدين سهروردي و تاثير آن بر ادبيات معاصر عنوان كرد: شخصيت بزرگي چون شيخ شهابالدين سهروردي اين اعجوبه عرفان به گونهاي است كه هنوز هم براي ما تازگي و طراوت دارد. پيش از اين رسم بر آن بود كه شاعري مثل شيخ عطاءالدوله سمناني و ديگران در محضر عرفان بنشينند و عرفان را بياموزند و به نظرم، بايد امروزه روز هم چنين كلاسهايي تشكيل شود. اساتيد بزرگي مثل دكتر ابراهيمي ديناني و استاد يحيي يثربي كه كتاب قلندر و قلعه را در باب انديشههاي سهروردي نوشته است، ميتوانند در شناساندن بن انديشه و عرفان به شاعران و نيز عموم جامعه تاثير جدي داشته باشند. قزوه افزود: عرفان شيخ شهاب الدين عرفاني است كه در آن نظر و عمل به هم در ميآميزد و اين همان چيزي است كه ادبيات معاصر ما بدان محتاج است. در شعر سهراب سپهري و شفيعي كدكني نيز به وضوح ميبينيم كه هر دو جنبه عرفان به شكل قدرتمندي برجسته است؛ اما باز هم تاكيد دارم كه براي تقويت سويههاي نظري عرفان بايد برنامهريزي كرد، كلاس تشكيل داد و مسايلي از اين دست. وي همچنين افزود: شاعران ما در بعد شناساندن شيخ اشراق كم كار كردهاند و يكي از كارهاي خوبي كه ميتواند انديشه اين بزرگوار را فراگير كند تشكيل همين كلاسهاست. قزوه در پايان با توجه به شناخت خود از شيخ اشراق و فلسفه او عنوان كرد: من خودم چندان در حد عميق و گسترده با شيخ اشراق آشنايي ندارم و آشناييام در حد كتابهاي دانشگاهي و گوش دادن به نوارهاي كساني مثل دكتر اصغر دادبه است. انتهاي پيام