عبدالجبار كاكايي: شعر معاصر ما به عرفان شيخ اشراق نيازمند است
سايه تفكر عرفاني در سرودههاي برخي شاعران معاصر كه گاه به صورت استفاده نمادين از اصطلاحات عرفاني ديده ميشود و نيز در شكل رجوع به حافظه تاريخي با استفاده از تلميح واقتباس يا به نوعي بازگويي موضوعات عرفان، جرياني است كه از سال 63 - 64 با پيدايش شبكه ذهني و زباني شعر عرفان گراي انقلاب اسلامي آغاز شد. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا عبدالجبار كاكايي ـ شاعر معاصر ـ در گفت و گو با ستاد خبري همايش «عرفان، اسلام، ايران و انسان معاصر» با اشاره به مطلب بالا، نوع فلسفه شيخ شهابالدين سهروردي را تلفيقي ميان حكمت قديم و جديد دانست و تصريح كرد: اين نگرش براي ادبيات معاصر ايران هوايي تازه خواهد بود. وي همچنين گفت: در آثار شاعراني مثل احمد عزيزي كه علاقهمند بودند و اين مباحث را دنبال ميكردند، موضوعي عرفان مطرح شد. از سوي ديگر، بحث و شهادت و مسائل ديگري كه در شعر جنگ جريان داشت، خواه ناخواه به عقبه تفكر ديني جنگ منتقل شد و به مباحث عرفاني و كلامي اتصال پيدا كرد؛ اما شيخ شهابالدين سهروردي، شيخ اشراق، گونه تازهاي از تفكر عرفاني در تاريخ ماست. از آن جهت كه حكمت باستان و عرفان اسلامي را با هم تلفيق كرده و از مجموع نمادهاي اساطير ملي بهره برده است. وي در ادامه عنوان كرد: شيخ اشراق در برخي مقالات خود گذشته ما را با حال ما پيوند داده كه از اين دست نگاه در ادبيات ما كم ديده ميشود؛ نگاهي فراگير كه عرفان را از دوران رو آوردن ايرانيان اسلام، عبور داده و با ايران باستان پيوند ميزند. اين نگاه جزو نگرشهاي ضروري و جزو زاويههاي مناسب ديده و تفكر است كه متاسفانه به دليل فقر دانش در حوزه شعر جوان كمتر ديده ميشود. من گاهي در اشعار علي معلم اشارههايي به عرفان پيش از اسلام ميبينم كه با عرفان پس از اسلام تلفيق شده باشد. كمكي كه اين نگرش به محتواي ادبيات معاصر ميكند اين است كه پيشينه ما ايرانيان را تقويت ميكند و به نسل جوان هويت ميدهد. آشتي بين مليت و مذهب هم كه در موضوعات سياسي و اجتماعي به دنبال آن هستيم، ازجمله پيامدهاي مثبت آن خواهد بود. وي با اشاره به شكلگيري اين اتفاق در حوزههاي ديگر گفت: يوسفعلي ميرشكاك در مقالات خود تلاشهاي بسياري براي پيوند دادن عناصر ملي و مذهبي انجام داد و محور اصلي فعاليت وي عرفان است. اما اين تلاشها به هيچ وجه كافي نيست و شيخاشراق ميتواند نظرگاهي تازه و مطمئن براي اهل قلم باشد. ضمن اينكه بهانهاي است براي بازنگري در مباحث عرفاني كه ما در شعر معاصر با آن مواجه هستيم. وي با اشاره به نوع شاعر معاصر گفت: عرفاني كه در شعر معاصر با آن مواجه هستيم، عرفان اجتماعي و عمرگراست. مثل عرفان كه در اشعار قادر طهماسبي ديده ميشود و پس از جنگ هم اين شكل از شعر ادامه پيدا كرد. در اين گونه كمتر به مسائل و مباحث نظري پرداخته ميشود. البته به تاثير قدرتمند سهراب سپهري و اخوان ثالث هم بايد اشاره كنيم كه دامنه آن به قبل از شعر جنگ ميرسد. عبدالجبار كاكايي در پايان با اشاره به عرفان محيالدين عنوان كرد: در آثار ادبي ما بيشتر عرفان محيالدين ديده ميشود، عرفاني شناخته شده با نگرش هايي كه ذاتا به ادبيات گرايش دارد؛ اما نگاه شيخ اشراق از اين جهت كه پيوند و تلفيقي بين گذشته و حال است، بيشتر مورد احتياج نسلهاي امروز ماست. انتهاي پيام