/چالشهاي پيرامون يك فيلمساز/ محسن مخملباف: نوبت فراموشي
محسن مخملباف، اگر چه در كنار فيلمسازاني چون عباس كيارستمي و مجيد مجيدي به عنوان فيلمسازي جهاني در سطح دنيا شناخته شده است ولي كمتر از اين دو فيلمساز درايران اخباري از او منتشر ي شود به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، چندي پيش آخرين مصاحبه خود را با مطبوعات ايران ناتمام گذاشت و خطاب به مصاحبه كننده گفت كه اجازه دهد براي هميشه با مطبوعات ايران خداحافظي كند براي همين شايد كمتر كسي ميداند محسن مخملباف براي ساخت عشق هاي دوشنبه از موئمن قناعت، شاعر سرشناس تاجيكستاني دعوت كرده بود تا به نشان شروع كار فيلم ،كبوتر سفيدي را كه به دست او مي دهند رها كند ودر باره اين رسم ويژه فيلمسازان ايراني، خطاب به اين شاعر تاجيكي بگويد: ما در ايران رسمي داريم كه قبل از شروع فيلم كبوتري را به آسمان رها كنيم. زيرا كبوتر سمبل آزادي است كه ما به آن نياز داريم و هر چه دنبالش مي رويم گويا از ما فرار ميكند. حالا به عنوان نماينده ادب و هنر تاجيكستان از شما، آقاي قناعت خواهش مي كنيم تا براي آغاز كار فيلم "عشق هاي دوشنبه" اين كبوتر سفيد را به هوا رها كنيد." فيلمي كه قصه انسان معاصرشرقي را بازگو مي كند وبه دليل اينكه مجوز لابراتوري اين فيلم را از ايران دريافت نكرده است، امور فني ولابراتوري آن در هند انجام خواهد يافت. مخملباف وسانسور مميزي سانسور و نبود آزادي همواره تم اصلي فيلمهاي مخملباف را تشكيل مي داده است وخود آثارش نيز حدود دودهه است كه با مشكل و سانسور روبه روبوده است مخملباف نود ساله محسن مخملباف در سال جاري قصد داشت فيلمنامه "فراموشي" را در ايران بسازد،كه با مخالفت وزارت ارشاد براي ساخت آن فيلم روبرو شد. اين فيلمنامه با حذف سي و سه قسمت از آن در روزنامه شرق به چاپ رسيد اما وزارت ارشاد با چاپ كامل متن اين فيلمنامه در يك كتاب مستقل نيز موافقت نكرد. پيش از اين با آنكه فيلم "نوبت عاشقي" مجوز نمايش نگرفت اما فيلمنامه آن توانست 12 بار در ايران تجديد چاپ شود.مخملباف در سالهاي اخير با چالشهاي فراواني روبرو بوده است. اين فيلمساز 48 ساله زماني گفته بود رنجهاي اين 48 سال باعث شده تا سن او از90 سال هم بگذرد. چريك پير اگرچه او هشتم خرداد 1336 در جنوب شهر تهران به دنيا آمد. به دليل فقر خانواده از هشت سالگي تا 17 سالگي در سيزده شغل مختلف شاگردي و كارگري كرد تا مخارج زندگي خود و مادرش را تامين كنداز سن پانزدهسالگي در گروهي چريكي كه خود تشكيل داده بود به فعاليت سياسي و مخفي پرداخت. در سن 17 سالگي در جريان عمليات خلع سلاح يك پليس، تير خورد و دستگير شد و از سال 1353 تا زمان انقلاب به مدت چهار سال و پنج ماه در زندان ماند. به دليل آن كه مشكل جامعه ايران را فقر فرهنگي يافته بود، بعد از انقلاب، سياست را كنار گذاشت و به ادبيات و سينما روي آورد. در زمينههاي رمان، داستان كوتاه، نمايشنامه، فيلمنامه و تحقيق هنري تاكنون 26 جلد كتاب از او به چاپ رسيده و برخي از نوشتههاي او به زبان انگليسي، فرانسه، ايتاليايي، عربي، اردو، كردي و تركي استانبولي ترجمه شدهاند. طي 20 سال گذشته، علاوه بر 16 فيلم سينمايي 5 فيلم كوتاه نيز ساخته است. فيلمهاي محسن مخملباف در ده سال اخير بيش از 500 بار در فستيوالهاي جهاني حضور يافتهاند و جوايزي را از آن خود كردهاند. مخملباف اينجا و آنجا درباره محسن مخملباف به زبانهاي انگليسي، ايتاليايي، ژاپني و كره اي كتاب يا فيلم تهيه شده است 17 فيلم بلند 6فيلم كوتاه انتشار ده فيلمنامه 4داستان 3 نمايشنامه 12فيلمنامه 3مقاله انتشار8كتاب وساخت سه فيلم درباره او داوري 9 جشنواره و برگزاري 30برنامه مروري بر آثار او نشان از اهميت فوق العاده مخملباف در سينماي ايران ودنيا مي دهدكه سايت اينترنتي مخملباف آنرا منتشر كرده است اينكه تم اصلي آثار مخملباف را سانسور وميزي تشكيل ميدهد در بالا به آن اشاره شد ، حتي تم اصلى ناصرالدين شاه آكتور سينما از فيلمهاي مهم مخملباف نقد سانسور در تاريخ سينماى ايران بود. فيلمى كه خود دوباره دچار سانسور شد و به جاى تهران در شهرستان ها اكران شد و پس از چند روز شهر به شهر پايين كشيده شد.البته مخملباف براي نمايش اين فيلم در جشنواره آنقدر آن را دير مي دهد تاتوقيف يا سانسور نشود فيلمي كه آن را يكي از بهترين فيلمهاي مخملباف مي دانند يا وقتي مى خواست فيلم «عروسى خوبان» را بسازد براى اينكه جلوي فيلم را نگيرند يك فيلمنامه ديگر چاپ كرد و چيز ديگرى ساخت يا «دستفروش» را طورى براى محمد علي زم مدير وقت حوزه تعريف كرد كه او فكرمي كند دستفروش داستان يك نفر است كه زنجير پاره مىكند. به گزارش ايسنا،بعدها زم به اومي گويد «رسم اش اين بود كه براى ما اين طورى فيلم بسازى » دستفروش توقيف مي شود ولي چون نوار فيلم دست بهشتى بود وبازم اختلاف داشت مخملباف نوار فيلم را مي گيرد و از روي آن تكثير كرده و آن را پخش مي كند.يا بايسيكل ران را به شرط اينكه درايران ساخته نشود مجوز مي گيرد ولي مخملباف آن را در اصفهان فيلمبرداري ميكند ومي گويد در پاكستان فيلم را ساخته است! در اين سالها، اگر سانسور وجود داشته مخملباف هم هوش ضدسانسور داشته است! نوبت فراموشي يا فيلمنامه آخري او فراموشي . حتي در دوران پس از دوم خرداد هفت اثر از خانواده مخملباف در توقيف بود كه با اعتراض شديد آنها و سرانجام با وساطت وزير وقت ارشاد تخته سياه و روزى كه زن شدم و سكوت اجازه اكران گرفت. مخملباف حتي در مورد فيلم نون و گلدون، مجبور شد خانهاش را بفروشد تا ضرر تهيه كننده را بپردازد. او حتي در دورهاى ميخواست به دليل آن كه 25 طرح يا فيلمنامه از اورا رد كرده بودند قصد مهاجرت كند(آيا فكر نمي كنيد او هم اكنون نيز مهاجرت كرده است دو فيلم اخير او در تاجيكستان وهند ساخته مي شوند )يادر طول ساخت فيلم قندهار با آن كه موضوع فيلم افغانستان دوران طالبان بود، جلوي فيلمسازى او را از كنار مرز گرفتندو سرانجام با پيگيري نمايندگان مجلس وقت، ادامه كار در نقطه ديگرى از سر گرفته شد. فيلمنامهي "فراموشي" نوشتهي "محسن مخملباف" كه براي دريافت پروانهي ساخت در اواخر سال 82 به وزارت ارشاد ارائه شده بود توسط وزارت ارشاد رسما رد شد.به گزارش ايسنا، خانهي فيلم مخملباف در زمان انتشار خبر ردشدن اين فيلمنامه مدعي شده بود : “طرح فيلمنامه فراموشي كه مربوط به درد دو دهه از مردم و هنرمندان ايران است از جمله موضوعاتي است كه سالها مخملباف درگير نوشتن آن بوده است كه سرانجام در پائيز سال گذشته وقتي كه وي به دليل مشكل قلبي در بيمارستان مهر تهران بستري بود، كامل شد. اين فيلم كه قرار بود در بهار امسال در شهر تهران و با حضور بازيگران حرفهاي جلوي دوربين برودبا مخالفت رسمي وزارت ارشاد امكان ساخت خود را از دست داد”. حمله به گاوچران كم عقل اگر در دنيا مجيد مجيدي اولين فيلمساز ايرانيست كه نامزد دريافت جايزه اسكار شده يا عباس كيارستمي تنها فيلمساز ايرانيست جايزه نخل طلاي كن را گرفته ومنتظر كرسي رياست هيات داوران است مخملباف نيز اولين فيلمساز ايراني است كه با سفر قندهار توانست به كاخ خصوصي جرج بوش حمله كند . بوشي كه ميخواست با تماشاي ساخته ارزشمند مخملباف هرچه بيشتر با كشوري آشنا شود كه براي حمله كردن به آن ،چيزي نمي دانست! جرج بوشي كه مخملباف را به يادفيلمهاي جان وين مياندازد: گاو چراني كم عقل كه ويسكي ميخورد و به هر بهانهاي دعوا راه مياندازد. مخملباف در سالهاي اخير عاشق افغانستان بوده است. اوزماني به رييس جمهور نامه نوشت تا رفتار مناسبتري با مهاجرين افغاني صورت گيرد. كه اگرچه سپاس جمعي از فرهنگيان افغانستان را از محسن مخملباف را به همراه داشت ولي با واكنش افرادي چون محمد رضا لطفي و برادر شهيد صارمي مواجه شد. برادر شهيد صارمي خطاب به مخملباف گفته بود به نظر حقير، اگر به خاطر موفقيت فيلمهاي خانوادگي در فستيوالهاي خارجي و ژستهاي روشنفكري و كسب مقام و حمايت سازمانهاي بينالمللي نبود، هرگز در اين موقعيت درد و رنج، هموطنان خود را فراموش نميكرديد و به سراغ افغانيها نميرفتيد. محبوب افغانها؟! مخملبافي كه مستندي درباره آموزش كودكان افغان ساخته به تلويزيون هرات كمك كرده بود وحتي براي دختران افغاني مدرسه ايجاد كرده بود. اوحتي حاضر بود درباره مسائل افغان ها با خبرنگار ايسنا گفت وگوي اختصاصي انجام دهد يا در راستاي ريشه كني بيسوادي كودكان آواره افغان در ايران، نهضت سوادآموزي تلاش كند. محسن مخملباف حتي مدال طلاي فدريكوفليني را به رييس دولت افغانستان اهدا كرد. البته كرزاي در تشكر از او گفته بود در دوره شبهاي سياهي كه بر افغانستان حاكم بود، مخملباف صداي بلندي بود كه مظلوميت مردم افغانستان را به اشكال مختلف در جهان فرياد ميكرد و ما براي هميشه قدرشناس زحمات و فعاليتهاي ايشان هستيم. گزارش: ايسنا - محمد تاجيك انتهاي پيام