/چالشهاي پيرامون يك موسيقيدان/ محمد موسوي : وداع با «ني»
خردادماه سال جاري بود كه «محمد موسوي» استاد نينوازي موسيقي ايران، در گفتوگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران اعلام كرد كه در پي بيتوجهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به درخواستهايش، ديگر هيچ كنسرت و اثر هنري را در ايران ارايه نخواهد داد. موسوي در خصوص دلايل اختلافش با وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي گفته بود: برخي آثارش را به طور امانت در آرشيو وزارت ارشاد قرار داده، اما آنها بدون مجوز او، فيلمهاي كنسرتهايش را انتشار دادند. به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، او با انتقاد از اين كه ارشاد، اجازه داده است تا “ماهور”، نوارهاي وي را بدون كسب رضايت او در صدسال آواز ايران منتشر كند، گفته بود كه در اين قضيه حتي پيش احمد مسجدجامعي نيز رفته است چرا كه به خود “ماهور” كاري نداشت، چون مجوز از سوي وزارت ارشاد صادر شده است. پس در اين ميان، وزارت ارشاد خلاف كرده است. موسوي اعتقاد داشت: وقتي اثري از او ، براي صدور مجوز چاپ به ارشاد ميرفت اين وزارت ارشاد بود كه ميبايست ميگفت رضايت محمد موسوي كو؟ حال آنكه آثار هنرمندان را همينطوري و به اين راحتي، زير چاپ ميسپارند! او اختلاف خود، با وزارت ارشاد را يكي دو ساله نمي دانست.بلكه ميگفت ريشه اي چند ساله دارد. ومدعي بود ، كه خيلي از هنرمندان هم، دچار همين مشكل هستند. او ميگفت كه شما نگاه كنيد به اين دليل و عوامل اينكه ديگر كدام هنرمندي در برنامههاي دههي فجر حاضر ميشود؟ اين چهرهي شاخص ني نوازي كشور، با تاكيد مجدد بر اينكه در كشور نه كنسرتي خواهد داد و نه اثري هنري، به ايسنا گفته بود: زندگي و حرفهي من موسيقي است. شما هم فكر نكنيد اگر ميگويم كنسرت نخواهم داد به نفعم است، بلكه چنان ناراحتم كه ديگر حاضر نيستم پايم را به وزارت ارشاد بگذارم تا بخواهم در ايران كنسرت دهم. استاد موسوي در عين حال گفته بود كه در صورت فراهم شدن شرايط، در خارج از كشور كنسرت خواهد داد. موسوي همواره ساز “ني” را نگين انگشتري دانسته كه 6 هزار و 500 سال تاريخ عرفان و موسيقي ايران را در خود دارد. “ني تنها آلت موسيقي است كه انسان هيچ دخالتي در تركيب طبيعي آن نداشته و رابطه مستقيم با انسان دارد و هيچ تقلبي نميتوان در آن كرد”. او موسيقي را كشف بشر از طبيعت و هنر بازدارنده انسان از گناه عنوان كرده است: “هنرمند لحظهاي كه مشغول كار هنري است، پاكترين انسان روي زمين است”.از نظر موسوي، موسيقي ايراني موسيقي تفكري است، نه حركتي، موسيقي سنتي، سخت و دشوار است و در فضاي فعلي جامعه با تمام محدوديتها، كسي نميتواند بدون حمايت بار موسيقي سنتي را به دوش بكشد. موسوي، هميشه از وضعيت حمايت از موسيقي سنتي گلايه مند بوده است: “از آن جايي كه موسيقي ايراني مبتني بر خلاقيت بداهه نوازي است، مخاطبان و علاقهمندان خاصي نيز دارد. به همين دليل موسيقي سنتي و كلاسيك، در همه جاي دنيا دولت و ارگانهاي دولتي از آن حمايت ميكنند. اما متاسفانه در ايران حمايت و استقبالي كه از موسيقي پاپ وجود دارد، از موسيقي سنتي نيست”. موسوي و يارانش اغلب، درسالهاي اخير، وقتي خواستهاند در برخي از شهرستانها برنامه اجرا كنند، مشكل پيدا كرده اند و به آنها اجازه اجراي برنامه ندادهاند. او به ايسنا گفته است: متاسفانه هنوز بعد از 23 سال موضعگيري نسبت به موسيقي وجود دارد. او در اين سالها، آيندهي روشني را براي موسيقي سنتي ايران نديده است ، او عاشق دلسوختهاي در اين راه مشاهده نكرده و معتقد بوده كه امروز موسيقي در راه فنا شدن گام بر ميدارد. چون به موسيقي دانان اصيل هيچ بهايي داده نميشود و براي آنان حتيالامكان برگزاري كنسرت نيز وجود ندارد. از نظر موسوي، خيلي از موسيقيدانان به دوران كهولت رسيدهاند و با شرايط مالي بسيار بد از پيش ما ميروند و جايگزيني هم براي آنان وجود ندارد. به گفته وي موسيقي هنري مردمي است و براي شكوفايي به ارتباط با آحاد جامعه، نياز دارد. او حتي مدعي شده است متاسفانه مسوولان، تنها از چيزهاي بيبنياد حمايت ميكنند. او پيشتر نيز گفته بود: سالهاست كه امكان اجراي كنسرت براي من وجود ندارد، گويا جوانان، ديگر هيچ علاقهاي به فعاليت در زمينه موسيقي سنتي ندارند، چون عاقبت كار امثال “موسوي” را ديدهاند و ميدانند كه اگر در اين راه قدم بگذارند از گرسنگي ميميرند . او مي گويد “متاسفانه در خانه موسيقي نيز حرف افراد با عمل آنان يكي نيست و به همين دليل ميبينيم كه برنامهريزيها سودي به حال موسيقي ندارد”. گزارش: ايسنا - محمد تاجيك انتهاي پيام