نقش برجسته «انسان بالدار» تنها نقش كامل به‌جاي‌مانده از نقوش پاسارگاد است

نقش برجسته «انسان بالدار» تنها نقش كامل به‌جاي مانده از نقوش پاسارگاد است كه بر روي باقي‌مانده‌ي جرز درگاه شمال غربي كنده شده است. به‌گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تراش اين نقش بسيار سطحي است و گذشت زمان و شرايط نامناسب آب‌وهوايي بسياري از جزييات اين نقش را چنان از بين برده كه تشخيص آن ناممكن شده است. از سوي ديگر، بر بالاي اين نقش، كتيبه‌اي سه‌زباني وجود داشته است كه درست مانند كتيبه منقور بر جرز ايوان «كاخ بار» در چهار سطر كه دو سطر اول به فارسي باستان و دو سطر بعدي عيلامي و بابلي به خط ميخي نقر شده بود و مسافران اروپايي آن را توصيف و نقاشي كرده‌اند. متن فارسي باستان اين كتيبه چنين است: سطر اول: ادم (با فتح ‹الف› و ‹دال›) كوروش خشايثي (با فتح ‹ي› اول و كسر ‹ي› دوم) سطر دوم: يه (با فتح ‹ي›) هخامنشي يه يعني «من كورش [ام]، شاه، هخامنشي» اين متن، كتيبه كورش را معرفي مي‌كند كه «من كوروشم كه شاه است و هخامنشي‌زاده»؛ نه اينكه معرف ساختماني باشد و مفهوم «من، كوروش شاه، هخامنشي زاده [ام كه اين را ساخت]» مي‌دهد. اين نقش، مردي را نشان مي‌دهد كه از فرق سر تا كف پا 2/35 متر و با تاج ويژه‌اش 2/90 متر بلندي دارد. تصوير اين شخص از نيم‌رخ نقش شده و رو به چپ، يعني به طرف داخل و سمت مركز تالار دارد. ريش وي كوتاه و مجعد است و دو گوشه‌ي چشم بادامي و طرح بيني و گوش‌ها زير كلاهي كه تاج را نگه مي‌دارد، پنهان شده است. علاوه بر چهره، تنه و پاهاي او به طرف راست (رو به داخل تالار) است؛ گويا خواسته‌اند نشان دهند كه وي به سوي تالار در حركت بوده است. دست چپ نقش تقريبا در پشت تنه پنهان است؛ ولي دست راست در جلو سينه بالا آمده است و انگشتان دست كاملا باز هستند و حالتي شبيه به «سلام» يا «نيايش» را نشان مي‌دهند. چهار بال بسيار بزرگ، يك جفت رو به پايين و جفتي رو به بالا، از جمله نشانه‌هاي اين مرد است. پرها و شاهپرها را به دقت در دو يا سه طبقه نشان داده‌اند و در پشت سر، قسمت اول بال‌هاي چپ و در قسمت جلو، بخشي از بال‌هاي راست را پولك‌پولك كرده‌اند. تن‌پوش اين انسان جبه‌اي بلند و بي‌كمر است كه از گردن تا قوزك پاي او را مي‌پوشاند كه حاشيه‌يي مستطيل‌شكل داشته است. با وضع كنوني نقش، درست مشخص نيست كه آيا اين انسان كفش داشته يا چنان كه استروناخ معتقد بود، برهنه پا بوده است. چشم‌گيرترين بخش اين نقش، تاج اوست؛ كلاهي بزرگ و گرد و بسيار چسبان كه از بالاي پيشاني تا پشت گردن را پوشانده و طرح آن و نيز برجستگي‌هايي كه به‌صورت رشته‌هاي موازي ترسيم شده، بيانگر آن است كه جنس كلاه از فلز و احتمالا از زر بوده است. از فرق كلاه دو شاخ قوچ برآمده كه هر يك دو تاب مختصر دارد و به نوكي تيز منتهي مي‌شود. بر روي اين دو شاخ سه قرص خورشيد را به‌صورت سه دايره‌ي متحدالمركز نقش كرده‌اند و بر روي آن‌ها سه مخروط كوزه‌مانند گذاشته‌اند كه نوارهايي از گردن آويخته دارند و در اصل سه گوي ديگر بر فرازشان بوده كه امروز اثري از آن‌ها نيست. چند برگ با رگه‌هاي تنگ موازي از ميان و دو سوي مخروط‌ها بيرون زده و سر يك مار كبري از تاب دوم هر شاخي رو به بيرون آمده است كه تاجي مانند يك گوي بر سر دارد. از مدت‌ها پيش دريافته‌اند كه نقوش «انسان بالدار» و «گاو بالدار» روي درگاه‌هاي اصلي از هنر آشوري، به ويژه از نقوش كاخ سناخريب اقتباس شده‌اند. با وجود تفاوت‌هاي جزيي در ريش و لباس و حالت ايستادن و تاج مصري‌الاصل انسان بالدار، نمونه‌ي اصلي آن را در هنر آشوري مخصوصا در «نگهبان بالدار و جادويي» كاخ سارگن دوم در خرس‌آباد تشخيص داده‌اند. در فنيقيه هم خداي محلي به‌صورت مردي مصور مي‌شد كه تاجي شبيه تاج انسان بالدار پاسارگاد داشته است. با توجه به دقتي كه كوروش در نگاه‌داري فرهنگ ملل تابع داشته، هيچ جاي تعجب نيست كه هنرمندان مزدور او اجزاي ديني و هنري اقوام مختلف را اقتباس كرده و در قالبي پارسي‌پسند مي‌ريختند. اگر لازم باشد توجيهي آييني براي اين نقش بكنيم، بايد آن را «يك نگهبان جادويي» كاخ كوروش بدانيم كه بال‌هاي او يادآور فرمانروايي كوروش بر «چهار گوشه جهان» است و شاخ قوچ آن هم يادآور عقيده‌اي ايراني كه قوچ نمادي از «فركياني» بوده كه شاهان ايراني همواره به تاييد آن نياز داشتند و بدون آن نمي‌توانستند فرمانروايي كنند. منبع: كتاب «راهنماي جامع پاسارگاد» / عليرضا شاپور شهبازي انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۱۵ دی ۱۳۸۳ / ۱۱:۴۴
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8310-05904
  • خبرنگار : 71063