”چو ايران نباشد تن من مباد“ «اگر فردوسي و تاريخشناسي نبود چه بسا نام ايران دگرگون ميشد»
گروههاي هنري ايران و فرهنگ عامه و مردم شناسي در نشست هاي تخصصي بعدازظهر دومين همايش ملي ايران شناسي، با سخنراني فضل الله حشمتي رضوي و سيد احمد وكيليان، مباحث خود را دنبال كردند. به گزارش خبرنگار ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حشمتي رضوي ـ پژوهشگر فرش و هنرهاي صناعي - در سخنراني با عنوان فرش دستباف خراسان اظهار داشت: فرش هاي منطقه جنوب خراسان دچار بيماري جفتي بافي و چند چين يك هستند كه براساس روش پيشنهادي براي درمان آن بايد از نظام حلقه هاي كيفيت جهت رشد بهره وري كه در سال هاي اخير اعجاب جوامع غرب را برانگيخته است، استفاده كرد. وي ادامه داد: در دوره صفويه كه دوران شكوه و اعجاب هنر قالي بافي ايران است، خراسان هم از اين رونق بي نصيب نماند و نمونه هايي از آن هم اكنون در موزه فرش آستان قدس رضوي به معرض نمايش در آمده است. او با بيان اينكه هنر و صنعت فرش خراسان حاصل دست هاي پر توان زنان و مردان خراساني است كه از اين راه ارتزاق مي كنند، اضافه كرد: تنوع فرش بافي خراسان از هم ساني خاصي كه تجلي گاه فرهنگ و مناسبات عديده است، بهره مي گيرد كه به مرور زمان طي نسل هاي متمادي بر مبناي اين خاستگاه شكل گرفته اند. بايد توجه داشت كه بافت نامناسب و تقلبي جفتي بافي در جنوب خراسان كه سبب بي آبرويي فرش اين منطقه شده است، با سنت ديرين فرش بافي در اين استان ندارد. سيد احمد وكيليان ـ پژوهشگر فرهنگ عامه ـ نيز در سخناني كه در گروه فرهنگ عامه مردم شناسي ايران ايرادي كرد گفت: قصه ها به صورت عام تاريخ گويايي مردم اين سرزمين هستند. در هيچ قصه اي نيست كه جنگ بين طبقات فروتر و بالاتر نبوده باشد و يا پادشاهي تبرئه و از او به نيكي ياد شده باشد. امروزه بر هيچ كس پوشيده نيست كه بسياري از حماسه هاي تاريخي ابتدا از فرهنگ شفاهي متولد شده اند؛ آنچنان كه فردوسي اين كار را در شاهنامه كرده است. وي اضافه كرد: اگر فردوسي و تاريخ شناسي ايران نبود چه بسا نام اين كشور دگرگون مي شد. انتهاي پيام