چالشهاي پيرامون يك كارگردان سينما و تئاتر بهرام بيضايي : خودم خبرتان ميكنم
اگر قرار بود، همه چيز بر اساس آن چيزي كه از قبل برنامهريزي شده بود پيش برود بايد هم اكنون، شاهد اجراي نمايش افرا از بيضايي در سالن اصلي تئاتر شهر باشيم، ولي اين روزها، بيضايي به خبرنگار ايسنا گفته است كه در حال نگارش نمايشنامهي جديدي است. او عنوان ميكند اگر خبر جديدي مي خواهيد، چند هفته ديگر مشخص ميشود و من خودم خبرتان ميكنم. بهرام بيضايي، پس از ساخت فيلم “سگكشي” پس از ده سال دوري از سينما، اگرچه همواره خواسته است فاصله ميان سالهاي فيلمسازياش را كاهش دهد ولي در اين سالها، تنها تئاتر و نمايشنامه نويسي بوده است كه بيضايي توانسته در آن فعاليت كند. بيضايي براي حضور در سينما، حتي تا صادر شدن پروانه ساخت فيلم "اتفاق خودش ميافتد" پيش رفت اماو جود موانعي باعث شد تا او دوباره به تئاتر بازگردد.اوزماني گفته بود من چون نميفهم كه در كجاي دنيا زندگي ميكنم هميشه فكر ميكنم در يك قدمي فيلمسازي هستم ولي هميشه ميبينم خيلي از آن دورم!اوعنوان كرده بود نميدانم چرا اينگونه است؟ من نميدانم كي فيلم بعدي من ساخته ميشود و بالاخره آيا آن فيلمي كه من دلم ميخواهد، ساخته خواهد شد يا نه؟ محمود دولت آبادي، زماني درباره بيضايي كه هميشه از او به عنوان مردي از پانيفتادني ياد كرده گفته بود : بهرام بيضايي به اين دليل تئاتر را رها كرده به سينما روي آورد كه كارش اجرا نميشد بيضايي قرار بود از آذرماه "افرا" را در تالار اصلي تئاتر شهر به روي صحنه ببرد. نمايشنامهاي كه پيش از اين در سال 81 قرار بود آن را اجرا كند اودر اين سال با خود قرار مي گذارد فقط تنها به كارهاي عقبمانده نوشتي اش بپردازد و دو نمايشنامه را به روي صحنه ببرد" ولي حوادث طوري چرخيد كه بيضايي نه توانست بنويسد و نه نمايشي را به روي صحنه ببرد. در سال 80 قرار بود بيضايي نمايشنامه "افرا" يا "روز ميگذرد" را اجرا كند و به گفته بيضايي با اين كه همه موافق اجراي اين نمايش بودند اما او نفهميد چرا نه قراردادي بسته شد و نه جاي تمريني وجود داشت. البته بيضايي در آن سال براي اجراي نمايش "مجلس ضربت زدن" نيز با تهيهكنندهاي قرارداد ميبنند ولي چون جمعكردن بازيگر مناسب، به آساني امكانپذير نميشود بيضايي از اجراي اين نمايشنامه منصرف شده و درگير كوششهايي براي نجات "سگكشي" ميشود. بيضايي پس از بوجود آمدن مسائل حاشيهاي در زمينه فيلم "سگكشي" اگرچه قرار ميشود فيلمي در ادامه "سگكشي" بسازد ولي شرايط براي فعاليت مجدد او در سينما فراهم نميشود بيضايي سپس تصميم به اجراي تئاتري ميگيرد. بهرام بيضايي، بالاخره در شهريور ماه 82، "شب هزار و يكم" را به روي صحنه ميبرد اما بيضايي چند ماه پيش به خبرنگار ايسنا گفته بود تا قراردادي بسته نشود نميتوان اجراي اين نمايش را در آن زمان، قطعي بداند.چرا بيضايي كم كار است ؟ اوزماني در پاسخ به اينكه چه طور ده سال موفق به كار كردن نشده، گفته بود : من كم كاري نكردهام؛ در اين مدت فيلمنامهها و نمايشنامههاي زيادي براي تصويب دادهام كه مجوز كار نگرفتهاند يا خواهان تصحيح به نحوي شدهاند كه ميدانستهاند امكان پذيرش آن برايم وجود ندارد و به اين نحو مانع از فعاليت فيلمسازي يا تئاتري من شدهاند. وگرنه من خيلي دلم ميخواهد فيلم بسازم و اصلا كارم كار فرهنگي كردن است و زماني كه مجوز و سرمايه وجود داشته باشد، من 5 دقيقه هم درنگ نخواهم كرد. بايد بگويم فرصت فيلمسازي از من دريغ شده است و من اگر بخواهم درباره تاريخ سينماي ايران براي شما صحبت كنم، بايد بگويم تاريخ سينماي ما، تاريخ آثار ساخته نشده است!مثل فيلمي كه مي خواست درباره يك بازيگر سينما بسازد. در آذر ماه سال 1349 يك بازيگر سينما به نام "آذر شيوا" نسبت به حرفهاش اعتراض كرد و از اين حرفه بيرون آمد؛ آن چه در آن زمان بر روي بيضايي تاثير گذاشت، همزماني اين اتفاق با دوراني بود كه او وارد سينما شد. مهمترين نكته عكسالعملهايي بود كه نسبت به اعتراض او انجام شد؛ عكسالعملها خيلي عجيب بود، براي اين كه همه سعي كردند او را سرزنش كنند، حتي منتقدان روشنفكر آن دوره. حاصل اين كار پژمردگي و افسردگي وي بود. بهرام بيضايي حالا ميفهمد كه او چرا از حرفهاش بيرون رفت و در عين حال، بعد از گذشت سالها او فيلمنامهاي به اسم اعتراض يا “چگونه چرخ ايستاد” كه راجع به اعتراض او در 14 آذر 1349 به سينما بود؛ البته بيضايي ميداند متاسفانه هرگز امكان ساخت آن را پيدا نخواهد كرد،يا بيضايي در مورد صادق هدايت هم كتابي نوشتهاست كه آرزو دارد تا آن را به فيلم برگرداند. بهرام بيضايي، همواره در مقابل سانسور آثارش واكنش نشان داده است. او زماني به سگ كشي اشاره كرده و افزوده بود : اجازه ندادهام كه يك دندانه هم، از فيلم كم بشود و من ايستادگي كردم. چون آنها ميخواستند 35 دقيقه از فيلم كوتاه شود، ساخت سگ كشي، واقعا براي بيضايي تلخ بوده است، به نحوي كه او مجبور به نوشتن 300،400 صفحه نامه اداري مي شود .البته او هميشه معتقد بوده است بسياري از دردهاي ما با دوا حل نميشود، بلكه با تغيير شرايط درست ميشود؛ مثلا فيلمنامهي مسافران 2 سال در مميزي با عنوان مبتذل مانده بود و رد ميشد، اما بعد از ساخت، برنده چند جايزه در جشنواره فجر شد واز نظر بيضايي اينها تقصير او نيست بلكه به آدمهايي بر ميگردد كه در شرايطي پشت ميز تصميمگيري مينشينند. اين سينماگر ايراني همواره دغدغهي اصلي خود را نه تنها دفاع از اهل فرهنگ، بلكه دفاع از هر چيز خلاقهاي عنوان كرده و حتي گفته است : من از درختهاي شهر تهران نيز دفاع ميكنم، در اين شهر چرا درختها را ميبرند؟در فيلمهاي بيضايي به شكل صريحي به چالشهاي قشر هنرمند و فرهيخته اشاره شده است. او در سگكشي، تقابل دو قشر روشنفكر و سوداگر را نشان ميدهد. فيلم، براساس فضاي مشابهاي است كه او در سال 67 تا68 تجربه ميكند ، فضايي كه همراه با ترس و پاپوش بود. كابوسي كه بيضايي به گفتهي خودش بين تعدادي سگ قرار گرفته و آنها به او پارس ميكردند. سگ كشي از هويت معاصر امروزي صحبت ميكرد؛ از مسابقه مادي گرايي كه جامعه در آن غوطه ور شده است سگ كشي، واكنش بيضايي به شرايط كنوني جامعه بود و در عين حال خواست جامعه هم محسوب ميشد. بيضايي در زمان اكران اين فيلم در خصوص خشن بودن فيلم گفته بود : زندگي بيرون از اين فيلم به مراتب خشنتر از خود فيلم است. اميدوارم كه شما در موقعيت آن قرار نگيريد. در زندگي همه ما انسانها بخشهاي غفلت شدهاي وجود دارد و شخصيتهاي آثار بيضايي با آن مواجه مي شوند و كمكم با آن آشنا ميشوند. نشانههايي وجود دارد كه ما را به بخش غفلت شده فرهنگ رهنمون ميشوند، مثلا شمشير چريكه تارا چنين نقشي دارد. سيروس الوند زماني به بيضايي گفته بود كه مي تواند با اعلام يك شماره حساب، از دوستاران خود بخواهيد تا در زمينهي ساخت فيلم فيلمساز مورد علاقهشان كمك كنند، كاري كه زماني فرانسويها، دربارهي تروفو انجام داده بودند. گزارش: ايسنا - محمد تاجيك انتهاي پيام