« همزمان با روز ملي سينما » عباس بهارلو(غلام حيدري) : اسناد مصور، جزو ”ميراث فرهنگي” ملت ماست
در سال 1367 تعدادي از محققان وپژوهشگران سينماي ايران از جمله عباس بهارلو(غلام حيدري)،فرخنده سادات مرعشي وشهرزاد خاشع، در بخش پژوهشي ومرجع فيلمخانه ملي ايران فعاليت خود را آغاز كردند و نامه فيلمخانه را منتشر كردند . عباس بهارلو به عنوان محققي كه همچنان اين همكاري را ادامه مي دهد،در خصوص تاسيس“ فيلمخانهي ملي ايران“ سخن گفت. وي طي گفتوگويي كتبي با خبرنگار هنري ايسنا اظهار داشت: آدم اصلي در راهاندازي “كانون فيلم ايران” و “آرشيو فيلم” فرخ غفاري است. جلسات كانون فيلم كه وي از آذر 1328، به طور پيوسته و ناپيوسته، برگزار ميكرد، هسته اوليه فيلمخانه ملي ايران شد.“ غفاري“ كارش را تا نيمه سال 1357 ادامه داد و در يكي از آخرين مصاحبههايي كه در 1356 انجام داد، موجودي آرشيو ملي را 340 عنوان فيلم (ايراني و خارجي) اعلام كرد. اين محقق سينما در ادامه تصريح كرد: سالهاي پس از انقلاب (از 1358 تا 1363) افرادي عهدهدار سرپرستي فيلمخانه شدند، كه هيچ كدام آنقدر ، دوام نياوردند يا آنقدر دلسوزي به خرج ندادند كه به آرشيو فيلم، سر و سامان بدهند و نهايت كاري كه صورت دادند، نمايش پارهاي از فيلمهايي بود كه بعدها ما حتي اثري از آنها را در فيلمخانه پيدا نكرديم و احتمالاً روزي آن حضرات، بايستي در اين مورد پاسخگوي محققان آينده سينماي ايران باشند، اما با تغييراتي كه از سال 1363 در معاونت امور سينمايي ايجاد شد ،فيلمخانه ملي ايران در مسيري قرار گرفت كه توانست تا حدود زيادي به وظايف خودش عمل كند. عباس بهارلو دربارهي اصلي ترين وظيفه“ فيلمخانه ملي“گفت: اين مكان فرهنگي، اصليترين و باسابقهترين ميراثدار فرهنگي تصويري ماست، كه از سال 1363 بطور جدي بر اساس پيشنهادهاي يونسكو براي حفظ و نگهداري تصاوير متحرك، كه در بيست و يكمين جلسهي كنفرانس عمومي يونسكو (در 27 اكتبر 1980 در بلگراد) تصويب شده ، عمل كرده است. ما همانطور كه در اين مصوبه تصريح شده، معتقديم: تصاوير متحرك و عكسها و پوسترها و اسناد ديگر بخش مهم و زندهاي از ميراث فرهنگي مردمان و رويدادهاي تاريخي اين سرزمين هستند و به دليل آسيبپذيري مواد تصويري بايستي اين اسناد در شرايط فني و محيطي مناسب نگهداري شوند و از سوانح ، استفادههاي غيرمسئولانه مصون داشت. اسناد مصور جزو ميراث فرهنگي ملت و متعلق به نسلهاي امروز و آينده است . بنابراين حفظ و نگهداري اين ميراث در فيلمخانه ملي ايران به صورت وظيفهاي سنگين درآمده است. اين محقق سينماي به شرايط نگهداري فيلمها قبل از سال63 اشاره كرد و گفت: محمدحسن خوشنويس، سرپرست فعلي فيلمخانه ملي ايران، در سال 1363 عهدهدار اين مسئوليت شدند، ايشان در گزارشي كه همان سالها از وضع آن روز فيلمخانه تهيه كردند و بعدها در فصلنامهي "نامه فيلمخانه ملي ايران" (پاييز 1368) به چاپ رسيد به ذكر "مصيبتي" پرداختند كه توسط پارهاي از مدعيان امروزي بر اسناد مصور كشور رفته بود و متاسفانه به رغم ادعاهاي مختلف، هيچگاه آن مدعيان نه در مقام دفاع از خود برآمدند و نه محتوي و مضمون آن گزارش را ( به رغم آنكه 15 سال از زمان انتشار آن ميگذرد ) انكار كردند. عباس بهارلو درباره اتفاقاتي كه از سال 63 به بعد افتاد، گفت: تغيير فوري در شرايط نگهداري فيلمها، مكانيزه كردن آرشيو اصلي، كنترل نسبي درجه رطوبت و حرارت محل نگهداري فيلمها، رفع منابع و وسايل گرمازا از آرشيو، گزارشي ، كوتاه و بلند ( اين روند هماكنون نيز ادامه دارد) فهرستنويسي و طبقه بندي فيلمها و طراحي نظام رايانهاي اطلاعات فيلمخانه، تهيه يك نسخه از كليه فيلمهاي سينماي ايران قبل از اكران عمومي، فراهمآوردن آرشيوي غني از عكسهاي صحنه، پوستر و آنونس فيلمها، تهيهي كپي نمايش از برخي فيلمهاي برجسته فيلمخانه - كه به علت قدمت - قابليتهاي اوليه خود را از دست داده و در حال نابودي بودند، ايجاد آرشيوي از نوارهاي ويدئو در كنار آرشيو فيلم به منظور استفاده دانشجويان و محققان سينماي ايران، برگزاري جلسات نمايش هفتگي براي اعضا، انتشار كتابهاي مرجع، تصويب اساسنامه جديد فيلمخانه، خريداري فيلم از خارج از كشور و آرشيوهاي دولتي و،خصوصي داخلي و برقراري ارتباطات فرهنگي ويژه ميان فيلمخانه ملي ايران و آرشيوها موسسات سينماي جهان، از جمله وظايفي است كه دنبال كرد. وي درباره فيلمهاي موجود در آرشيو فيلمخانه، گفت: همانطور كه اشاره كردم، “ غفاري“ سال 1356 در مصاحبهاي تعداد فيلمهاي موجود در آرشيو را 340 فيلم (120 ايراني و 220 خارجي) اعلام كردند. از سال 1363 تا آذر 1382 مسئولان فعلي فيلمخانه موفق شدهاند موجودي فيلمهاي آرشيو را به رقم 7057 عنوان (بدون احتساب كپيهاي دوم و سوم) برسانند كه تفكيكشدهي آمار آن از اين قرار است: فيلمهاي 35 و 16 ميليمتري ايراني 3570 عنوان و خارجي 3487 عنوان (شامل فيلمهاي بلند، كوتاه، مستند و داستاني). همچنين اين ادعا از سوي همكاران ما در فيلمخانه ملي ايران بيراه نيست كه بيش از 70 درصد فيلمهاي تاريخ سينماي ايران را در سالهاي اخير از گوشه و كنار جمعآوري كرده و نسبت به تعمير و مرمت و نگهداري آنها اقدام كردهاند. طبعاً تعدادي از كپيهاي اين فيلمها از حيث كيفيت فيزيكي بسيار خوب و تميز هستند و تعدادي هم از فرط تكرار در نمايش، در سالهاي گذشته، دچار شكستگي دندانه، نقص و پرش در ابتدا و انتهاي پردهها و خط ، خش شدهاند. به همين دليل مدتهاست كه كارشناسان فيلمخانه ملي ايران به فكر نجات و حفظ نگاتيو فيلمها و تهيه كپي مناسب از روي آنها هستند. عباس بهارلو،اظهار اميدواري كرد: معاونت امور سينمايي امكاناتي فراهم سازد تا به زودي شاهد اين اتفاق فرخنده باشيم تا بخش مهمي از منابع تصويريمان را حفظ و حراست كنيم و اسناد مورد نياز محققان آينده را از گزند و نابودي نجات دهيم. همين جا از فرصت استفاده ميكنم و يادآور ميشوم كه در سالهاي قبل از انقلاب - به جز دو سه مورد - هيچ تهيهكننده و كارگرداني هيچ فيلمي را براي حفظ و نگهداري در اختيار فيلمخانه ملي ايران قرار نداده و آنچه امروز از آثار آنها موجود و محفوظ است با سعي و كوشش و درايت سرپرست فيلمخانه (آقاي خوشنويس) و همكاران ايشان بوده است.و اين نكته مهمي است،كه در جايي ثبت نشده و اميدوارم روزي ايشان و ساير همكاران ما در فيلمخانه ملي ايران امكان و فرصت يابند به طور مستند و دقيق به اطلاع علاقمندان برسانند. اين نكته را هم اضافه كنم كه هيچ كدام از ما در تمام اين سالها نخواستيم به جنجالآفرينيهاي غيرمسئولانه و هوچيگري پارهاي مدعيان پاسخ بگوييم. گفتني است طي ماهها و سالهاي گذشته، نسبت به نحوهي نگهداري فيلمها اعتراضهاي بسياري در مقاطع مختلف از سوي سينماگران، مطرح شده است. انتهاي پيام